دانش آموز در این اجتماع جدید فرصت می یابد تا افکار و اندوختههای دینی و رفتار و عادتهای گذشتهاش را مورد بازنگری قرار دهد و شخصیّت خویش را بسازد و تکمیل و تثبیت نماید. با نفوذترین و محبوب ترین فردی که می تواند در این مرحله حساس او را یاری کند معلّم است به همین جهت دانش آموزان و یا دانشجویان معلّم و استاد خود را بعنوان یک الگو و اسوه می پذیرند و از رفتار و گفتار و اخلاق خوب یا بد او سرمشق می گیرند . و خود را با وی همسان و همانند می سازند. همچنین دانش آموزان همه اعمال و رفتار معلمان و مدیر و حتّی سرایدار مدرسه را زیر نظر دارند، و از آنها درس می گیرند دانش آموزان از طرز برخورد و تعامل معلمان با مدیر، معلمان با یکدیگر، معلمان با خدمتکاران مدرسه و معلمان با دانش آموزان درس میگیرند. از اخلاق و رفتار معلم، از طرز اداره کلاس، از رعایت عدل و انصاف در نمره دادن، از وقت شناسی و رعایت نظم، از دلسوزی و مهربانی، از خوشرویی و فروتنی، از دینداری و التزام به ضوابط شرعی، از اخلاق خوش و ادب او، از خیر خواهی و نوع دوستی معلّم درس ها می آموزند همچنین از اخلاق و رفتار و کردار او متأثر میشوند و خود را با او همسان می سازند بنابراین، معلّم فقط یک آموزگار نیست بلکه مهم تر از آن، یک مربی و یک الگوی با نفوذ است. یک معلّم خوب که با رفتار و گفتار پسندیدهاش دانش آموزان را خوب پرورش می دهد، بزرگترین خدمت را نسبت به اجتماع خود انجام می دهد و به عکس یک معلّم بد اخلاق و بدرفتار و منحرف که با رفتار بدخود، دانش آموزان را به انحراف و تباهی میکشد بزرگترین خیانتها را نسبت به اجتماع مرتکب می شود بنابراین شغل و حرفه معلمی و استادی از حساس ترین و مسئولیت دارترین شغلهای اجتماع می باشد. معلم و استاد نمی تواند نسبت به اخلاق و رفتار خود آزاد و بیتفاوت باشد، زیرا محدوده اخلاقیاتش فراتر از خود اوست. او تنها مسئول خودش نمی باشد بلکه مسئولیت تعدادی از انسانهای معصوم را نیز بعهده گرفته است. استاد و معلّم باید به این مسئولیت سنگین و ارزشمند و میزان و مقدار نفوذش در دانش آموزان خوب بیندیشند و با اصلاح و اخلاق و رفتار خویش بهترین الگوها را در اختیار دانش آموزان و یا دانشجویان قرار دهند.(3) دکتر هایم گینانت، وقتی معلّم جوانی بوده به این مطالب اشاره میکند: من به نتیجه خوف انگیزی رسیدهام، من عامل تصمیم گیرنده در کلاس هستم و این برخورد شخصی من است که جوّ خاصی پدید می آورد. من بعنوان یک معلّم دارای قدرت شگرفی هستم و می توانم زندگی یک کودک را تیره و تار یا پر از سرور سازم. در تمام موقعیتها این پاسخ من است که اوج یافتن یا فرونشستن یک بحران و انسان شدن و یا وحشی شدن یک کودک را معلّم تعیین میکند.(4) بررسیهای علمی نیز نشان می دهد که 35درصد کودکان در هفت سال دوم زندگی دوست دارند همانند معلّم خود باشند.(5) از این رو اگر معلمان، دانش آموزان را به رفتارها، صفات و نگرش هایی خاص دعوت کنند ولی خود در عمل به آنها پایبند نباشند آموزشهای شفاهی آنان نیز تأثیر نخواهد گذاشت. در اینجا توجه معلمان و اساتید محترم را به چند نکته مهم جلب می کنیم: 1ـ دانش آموزان و دانشجویان، معلمان و اساتیدی را الگوی خود قرار می دهند که مقبول و مورد اعتماد آنان باشند. مقبولیت و اعتماد حاصل دو ویژگی است، نخست توانایی علمی قابل قبول به گونهای که بتواند به خوبی از عهده تدریس، درس خود برآید و به پرسش های نوآموزان پاسخ قانع کنندهای بدهد و دوم اینکه، رفتار و گفتارش با یکدیگر هماهنگ و منطبق باشد، به عبارت دیگر نمونهای قابل قبول از یک فرد مؤمن را معرفی کند، بنابراین لازم است معلمان و اساتید، برای ایفای نقش الگوی خود این دو ویژگی را حداقل کسب کنند. 2ـ محبوبیت اساتید، معلمان و مربیان، نقشی قاطع و سرنوشت ساز، در تأثیر گذاری آنان بر رفتارهای دانش آموزان یا دانشجویان دارد. 3ـ رفتار الگو در صورتی برای دانش آموزان قابل استفاده است که روشن و قابل فهم باشد. بنابراین، در مواردی که رفتاری از الگویی بیان می شود یا معلّم خود رفتاری انجام میدهد که برای دانش آموزان و دانشجویان روشن نیست، و یا ممکن است فهم نادرستی از آن داشته باشد، لازم است معلمان و اساتید محترم رفتار مذکور را برای دانش آموختگان توضیح دهند تا دانش آموزان و یا دانش جویان دچار شک و تردید، سردرگمی نشوند.(6) " یرفع الله الّذین آمنوا منکم و الّذین اوتوا العلم درجات "(7) خداوند آنان را که ایمان آورده و آنان را که دارای علماند، چندین درجه بالا می برد. " قل هل یستوی الّذین یعلمون والّذین لایعلمون انّما یتذکر اولواالالباب"(8) بگو آیا آنهایی که می دانند با آنهایی که نمی دانند برابرند؟ و ... نقش علم و معلّم در فرازی از روایات دینی "عن النبی صلّی الله علیه و آله فی حدیث قال : بالتعلیم ارسلت "(9) رسول اکرم صلّیالله علیه و آله در ضمن حدیثی فرموده اند: من برای تعلیم و آموزش فرستاده شده ام. قال امیر المؤمنین علیهالسّلام: " العلماء باقون ما بقی الدّهر أعیانهم مفقوده و آثارهم فی القلوب موجوده.(10) حضرت امیر علیه السّلام فرمودهاند : دانشمندان تا روزگار باقی است پایدارند، بدنهایشان مفقود و آثار آنان در قلب ها موجود می باشد. «قال رسول الله(ص) رحم اللّه خلفائی فقیل : و من خلفاءک یا رسول الله (ص) قال: الّذین یحیون سنّتی و یعلّمونها عبادالله».(11) رسول اکرم صلّیالله علیه و آله فرمودهاند: خدای جانشینان مرا رحمت کند. عرض شد یا رسول الله (ص) جانشینان تو چه کسانیاند؟فرمود: کسانیکه سنت مرا زنده می کنند و به بندگان خدا می آموزند. " قال رسول اللّه (ص): من تعلّمت منه حرفا صرت له عبدا"(12) رسول اعظم صلّی اللّه علیه و آله فرمودهاند : از هر کس حرفی فرا گرفتی بنده وی شدهای. «قال رسول اللّه (ص): المؤمن اذا مات و ترک ورقة واحدة علیها علم تکون تلک الورقة یوم القیامة ستراً فیما بینه و بین النّار و اعطاه الله تبارک و تعالی بکلّ حرف مکتوب علیها مدینة أوسع من الدنیا سبع مرّات و ما من مؤمن یقعد ساعة عندالعالم الّا ناداه ربّه عزّوجلّ جلست الی حبیبی و عزّتی و جلالی لا سکنتک الجنة معه و لا أبالی».(13) رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله میفرمایند: مؤمن چون بمیرد و یک ورقه که در آن علمی نوشته باشد بجا گذارد همان ورقه در روز قیامت میان او و آتش پرده خواهد بود و خدای تبارک و تعالی به عوض هر حرفی که بر آن نوشته شهری به او می بخشد که هفت بار از دنیا و سیعتر باشد و هیچ مؤمنی نیست که ساعتی در حضور عالمی بنشیند جر آنکه پروردگار عزّوجلّ به او ندا می فرماید:در نزد محبوب من نشستهای به عزت و جلالم قسم که البته ترا با او در بهشت جای دهم و باکی ندارم. " عن امیر المؤمنین علیهالسّلام: إذا کان الآباءهم السّبب فی الحیاة فمعلّموا الحکمة والدّین هم السّبب فی جودتها"(14) حضرت امیر علیه السّلام فرمودهاند: اگر پدران سبب زندگی هستند پس آموزگاران حکمت و دین سبب خوبی و زیبایی زندگی می باشند. "إنّ مثل العلماء فی الارض کمثل النّجوم فی السّماء یهتدی بها فی الظّلمات البرّ و البحر، فاذا انطمست اوشک إن تضلّ الهداه".(15) پیامبر اعظم صلّی اللّه علیه و آله فرمودند: مثل عالمان و معلمان در زمین مثل ستارگان در آسمان است که مردم در تاریکیهای خشکی و دریا به کمک آنها راه خود را پیدا میکنند هر گاه این ستارگان خاموش شوند بسا راه یافتگان نیز گمراه شوند. " جاء رجل من الانصار الی النّبی(ص): فقال یا رسول الله إذا حضرت جنازة و مجلس عالم أیّهما أحبّ الیک إن أشهد؟ فقال رسول اللّه (ص): إن کان للجنازة من یتبعها و تدفنها فانّ حضور مجلس عالم أفضل من حضور ألف جنازة و من عیادة ألف مریض و من قیام ألف لیلة و من صیام ألف یوم و من ألف درهم یتصدّق بها علی المساکین و من ألف حجّة سوی الفریضة و من ألف غزوة سوی الواجب تغزوها فی سبیل الله بما لک و نفسک و أین تقع هذه المشاهد من مشهد عالم؟ أما علمت انّ الله یطاع بالعلم و یعبد بالعلم؟ و خیر الدّنیا و الآخرة مع العلم و شر الدّنیا و الآخرة مع الجهل "(16) مردی از انصار به محضر رسول خدا صلّی اللّه علیهوآله آمد و عرض کرد یا رسولالله اگر جنازهای حاضر باشد و مجلس عالمی، کدام یک را دوستتر داری که من حضور یابم؟ رسول اللّه (ص) فرمود: اگر برای تشییع و دفن، کسانی باشند که عهده دار انجام آن شوند، حضور یافتن در مجلس دانشمند از حاضر شدن در تشییع هزار جنازه و عیادت هزار بیمار و از نماز هزار شب و روزه هزار روز و از هزار صدقه به مستمندان و از هزار حج مستحب و از هزار جنگ مستحب در راه خدا با مال و جان برتر است، کجا این ها با فضلیت حضور در محضر عالم برابری میکند آیا ندانستهای که اطاعت و عبادت خدا وابسته به علم و دانش است و خیر دنیا و آخرت با علم می باشد و بدی دنیا و آخرت با نادانی است. محمد سلیمانی 1. نقش معلّم در تربیت دینی، محمد داوودی، ص3. 2. تربیت اسلامی، محمدرضا شرفی، ص 90. 3. اسلام و تعلیم و تربیت، ابراهیم امینی، ص102 ـ 101. 4. مقالات چهارمین سمیوزیم در جایگاه تربیت، ص 61. سال 1372، به نقل از نشریه تربیت سال چهاردهم، شماره 9. 5. آداب و تعلیم تربیت در اسلام، محمدباقر حجتی، ص 228. 6. نقش معلّم در تربیت دینی، داوودی، با اندکی تصرف،ص 208. 7. قرآن کریم، سوره مبارکه مجادله، آیه شریفه 11. 8. قرآن کریم، سوره مبارکه زمر، آیه شریفه 9. 9. آثار الصادقین، صادق احسان بخش،ج 13،ص 408 به نقل از بحارالانوار،ج 1، ص 206. 10. آثار الصادقین، احسان بخش،ج 13، ص 447؛ به نقل از سفینه البحار ج 2، ص 223. 11. آثار الصادقین، احسان بخش،ج 13، ص 485؛به نقل از المحجة البیضاء،ج 1، ص 19. 12. آثار الصادقین،ج 13، ص 488؛ به نقل از بحارالانوار،ج 1، ص 165. 13. آثار الصادقین،ج 13، ص 488؛ به نقل از امالی، صدوق، ص37. 14. آثار الصادقین،ج 13، ص 507 ؛ به نقل از شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید،ج 20، ص 261. 15. بحار الانوار، مجلسی،ج 2، ص 24. 16. آثار الصادقین ،ج 13، ص 495؛ به نقل از بحار،ج 1، ص 204.یادسپاری
نقش علم و معلّم در فرازی از آیات قرآن
نظرات شما عزیزان: