سخنرانی مکتوب_آثار ترحم به یگران 2
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 35047
بازدید دیروز : 7590
بازدید هفته : 43496
بازدید ماه : 96774
بازدید کل : 10488529
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 7 / 3 / 1400

آثار و برکات عفو و گذشت

آثار ترحم به یگران

سخنران استاد فرحزاد

ای لطف عمیم تو خطا پوش همه وی حـلقه بنـدگـیـت در گـوش همه
بـردار خـدایا زکـرم بـار گـنـاهدر روز فروماندگی از گوش همه
گر من گنه جمله جهان کردستملطف تو امید اسـت که گیرد دستم
گفتی که به وقت عجز دستت گیرم عاجزتر از این مخواه که عاجزگردم
برکات ذکر صلوات

ذکر صلوات در همه اوقات و زمان ها و مکان ها وخصوصا در شب و روز جمعه سفارش شده است. امام صادق علیه السلام فرمودند: خدای متعال به برکت صلوات هزار سیئه و گناه صلوات فرستنده را محو می کند و هزار حسنه و درجه برایش می دهد. یعنی خداوند سه هزار خاصیت برای کسانی که در شب و روز جمعه صلوات بر محمد و آل محمد بفرستند عنایت می کند.

فضیلت شب وروز جمعه

مکتب ما مکتب رحمت، ماه رمضان ماه رحمت و مغفرت، پیامبر ما پیامبر رحمت و کتاب ما کتاب رحمت است. پیامبر خاتم می فرماید: در هر شب ماه رمضان یک میلیون نفر آدم از جهنم آزاد می شوند ولی در شب و روز جمعه ماه رمضان هر ساعت یک میلیون نفر آدم از جهنم آزاد می شوند. در مفاتیح در اعمال و فضیلت شب جمعه محدث قمی حدیثی آورده و گفته این حدیث اختصاص به ماه رمضان ندارد. چه در ماه رمضان و چه در غیر ماه رمضان شب وروز جمعه این فضیلت را دارد. حدیثی از پیامبر خدا نقل کرده که می فرماید: در هر ساعت شب و روز جمعه خدای متعال ششصد هزار نفر از آتش جهنم آزاد می کند. سفارش شده در شب و روز جمعه دعا و مناجات بخوانید، کار خیر بکنید. کار خیر ثواب و پاداشش در روز جمعه چند برابر می شود. و اگر کسی گناهی انجام بدهد عقوبت گناهش هم بیشتر است. ثواب و گناه در شب و روز جمعه مضاعف حساب می شوند. اگر کسی می خواهد کار خیری انجام بدهد، صله رحم بکند، افطاری بدهد، ذکر و دعا و عبادات مستحبی انجام بدهد، بگذارد در شب روز جمعه که ثوابش بیشتر است انجام بدهد. حتی در روایت داریم پیامبر عظیم الشان فرموده جمعه ها برای خانواده اتان یک هدیه ای، چیز نو و تازه ای بگیرید که از آمدن جمعه خوشحال بشوند. بزرگ خانه در شب و روز جمعه اهل خانه را شاد بکند. شب و روز جمعه آن قدر رحمت خدا توسعه دارد که حتی اگر کسی در شب و روز جمعه از دنیا برود خدا فشار قبر را از او بر می دارد.

فشار قبر و عوامل آن

روایت داریم کمتر کسی از فشار قبر در امان است. چون گناهانی است که فشار قبر می آورند. و خیلی ها مبتلا به آن گناهان هستند. مثلاً بد اخلاقی فشار قبر می آورد. آن هایی که عصبانی هستند و برخورد تند نسبت به دیگران خصوصاً خانواده هایشان دارند از فشار قبر بترسند. باز روایت داریم آن هایی که نعمت عمرشان، جوانی اشان، سلامتی، امنیت، پدر و مادر خوب، نعمت های مادی و معنوی که خدا مرحمت کرده ضایع کنند و شکر نعمت به جا نیاورند این ها هم مبتلا به فشار قبر می شوند. که خیلی ها تضییع نعمت می کنند و قدر نعمت ها را نمی دانند. پرهیز نکردن از بول و نجاست فشار قبر می آورد. در تاریخ نوشتند که وقتی بعضی از یاران پیامبر یا نزدیکان و بچه های پیامبر از دنیا می رفتند پیامبر که رحمت للعالمین است موقع دفن آن ها مدام دعا می کرد تا خدا آن ها را از فشار قبر حفظ کند.

عاقبت بخیری در اثر ترحم به انسان ها و حتی حیوانات

رحمت خدا خیلی گسترده است فقط یکی باید خودش را در معرض قرار بدهد و از این سفره و رحمت عام الهی بهره بگیرد. کسی که غرق رحمت خداست قدر رحمت خدا را نمی داند. خدا منتظر است بنده ای توبه کند و برگردد تا او را مورد رحمت و لطف و آمرزش خودش قرار بدهد. روایت داریم گاهی خدا دنبال بهانه است تا بنده ای کار خیری انجام بدهد و او را مورد لطف و عنایت و نظر قرار بدهد. حضرت محمد مصطفی صلی الله... در شب معراج دیدند که یک زن فاحشه ای عاقبت به خیر شده و وارد بهشت شده است. یک عمری گناه می کرده ولی توفیق پیدا کرده لطف الهی دستش را گرفته و عاقبت به خیر شده است. سؤال کردند چرا این زن که عمری اهل فحشاء و منکر بود عاقبت به خیر شد؟ گفتند: این خانم یک روزی داشت می رفت دید سگی از تشنگی دارد تلف می شود. این خانم دلش سوخت رحم کرد گفت: هر طور شده باید این حیوان را از تشنگی و تلف شدن نجات بدهم. کنار چاه آمد اما دلو و ریسمانی نبود یک پارچه ای تهیه کرد کفشش را به آن پارچه بست و در چاه آویزان کرد و به هر شکلی و با هر مشکلی بود یک مقداری آب در آورد جلوی دهان آن سگ گرفت. دو سه مرتبه به این حیوان زبان بسته آب داد. به خاطر حفظ جان یک حیوان و نجات این حیوان خدای متعال این زن فاحشه را عاقبت به خیرش کرد و او از گناهانش توبه کرد و از خانم های است که به بهشت می رود. یک عمری اهل منکر بود ولی چون رحم کرد خدا هم به او رحم کرد.

روایت داریم که اگر می خواهید رحمت خدا شامل حال شما بشود رحم کنید تا خدا هم به شما رحم کند. شما به اطرافیان و زیر دستانتان رحم بکنید شک نکنید که خدا هم به شما رحم می کند. هر جور مزد بدهید همان طور مزد می گیرید. از هر دستی بدهید از همان دست می گیرید. اگر دست به سر یتیم بکشی دست به سرت می کشند. اگر بر سر یتیم بزنی شک نکن بر سرت می زنند. اگر دلی را بشکنی دلت را می شکنند. اگر گره گشایی می کنی دلی را شاد می کنی حتما بدان دلت را شاد می کنند. یکی از راه های جلب رحمت خدا همین رحم کردن به دیگران و حتی به حیوانات و پرندگان و درندگان است. در روایت داریم ثوابی بالاتر از سیر کردن شکم یک گرسنه، سیراب کردن تشنه ، کمک کردن به درمانده وفقیر نیست. دعا که می کنیم خدایا هر فقیری را بی نیاز کن. باید عمل هم بکنیم در مقام عمل هم به فقراء برسیم.

مرحوم آیت الله بهاء الدینی می فرمودند: اگر خدا حفظمان نکند پیرمردهای نود ساله هم دنبال فحشاء و منکر می روند. و اگر خدا عنایت بکند زن فاحشه هم توبه می کند عاقبت به خیر می شود. عابدی بود که هشتاد سال عبادت کرد بعد از هشتاد سال عبادت با زن فاحشه ای رابطه نامشروع برقرار کرد و دامن این عابد آلوده به گناه شد. خدای متعال عبادت هشتاد سالش را محو کرد. گناه مثل آتش می ماند مثل سم و ویروس است که کمش هم زیاد است. یک ذره آتش جنگی را می سوزاند این گناه باعث شد تمام عبادات این عابد از بین برود. عاقبتش به این جا کشید که ثواب هایش از بین رفتند و دامنش هم آلوده به گناه شد. در حال سکرات و جان دادن بود که فقیر گرسنه ای دست نیاز به سویش دراز کرد گفت: من گرسنه ام کمکم کن. عابد زبانش بند آمده بود در حال جان دادن بود نمی توانست حرف بزند که من نان دارم از این نان استفاده بکن شکمت را سیر بکن با چشمش اشاره کرد (چشم آخرین جایی است که جان می دهد) فلان گوشه اتاق نان است برو بردار بخور. آن فقیر گرسنه آن نان ها را استفاده کرد و شکمش سیر شد. به خاطر این که در پایان عمرش فقیری را سیر کرد نیازمندی را نجات داد خدا گناه این عابد را بخشید و عبادات هشتاد سالش را برگرداند. این که خدا ممکن است کوهی را به کاهی ببخشد و اگر هم خدایی نکرده خدا بخواهد گیر بدهد ممکن است عبادات هشتاد سال پایمال بشود.

عواقب اذیت کردن حیوانات در روایات

آیت الله بروجردی رحمه الله در تابستان ها که قم هوایش خیلی گرم می شد به روستایی به نام وشنوه در شصت کیلومتری قم می رفتند. به آقا عرض کردند آقا این جا یک نفر است که مرض جو گرفته است. (مریضی جو مرضی است که آدم هر چه بخورد سیر نمی شود و معاویه هم به همچین مرضی گرفتار بود. در تاریخ نوشته اند می گفت: من خسته شدم از بس چیز جویدم ولی سیر نشدم. مرض استسقاء هم مرضی است که آدم آب زیاد می خورد ولی تشنگی اش برطرف نمی شود.) گفتند: آقا در این محل ما یک آدمی است سیر نمی شود. یک من به او نان می دهیم برنج می دهیم ولی باز هم سیر نمی شود له له می زند می گوید: گرسنه ام، خدمت آقا آوردند به اندازه غذای دو سه نفر به او دادند خورد گفت: آقا من سیر نشدم. آقا فرمودند: این مریضی را از چه وقت گرفتی؟ گفت: من شکارچی بودم می رفتم در بیابان حیوانات را شکار می کردم. یک روز یک مقدار غذای ساده ای همراه خودم برداشتم برای شکار رفتم. تا موقع ظهر گشتم شکار گیرم نیامد موقع ظهر بود گرسنه بودم سفره ام را پهن کردم غذا بخورم دیدم یک سگی با ضعف و ناتوانی زیاد طرف من آمد. ضعف او را گرفته بود. با نگاهش به من اشاره می کرد که به من آب و غذا بده، من هم گفتم من خودم هستم به تو چیزی نمی دهم. سگ گرسنه و ضعیف جلو سفره من زانو زد. من غذا می خوردم او هم گردن کج می کرد زبان در می آورد التماس می کرد به من هم لقمه نانی بده. من هم با کمال پررویی غذایم را می خوردم و به او هیچی ندادم. لقمه آخر را که خوردم حیوان زبان بسته افتاد و مرد. حاج آقا از آن ساعت مرض گرسنگی به من روی آورد. اگر ده پرس غذا هم بخورم سیر نمی شوم.

زیاد روایت داریم که توصیه می کنند حواستان به حیوانات هم باشد. امام مجتبی علیه السلام غذا می خوردند سگی نگاه می کرد یک لقمه حضرت خودشان می خوردند یک لقمه هم به او می دادند. گفتند: آقا این غذای شماست مال سگ جداست بعداً یک استخوانی به او می دهیم. آقا فرمودند: من حیاء می کنم خجالت می کشم یک جاندار به من نگاه کند و من به او بی اعتنا باشم. حالا اگر یک آدم فقیر، ضعیف و گرسنه ای باشد عقوبتش خیلی بیشتر است.

امام صادق علیه السلام می فرماید: خدای متعال زنی را به خاطر بی رحمی کردن به یک حیوان وارد جهنم می کند. همان طور که رحم خیلی اثر دارد بی رحمی هم اثر منفی دارد. ظاهراً گربه ای گوشتش را برده بود و خانه اش را آلودگی کرده بود. این گربه را در یک قفس می گذارد و گربه هر چه ناله می زند آب و غذا نمی دهد. این گربه به خاطر گرسنگی و تشنگی می میرد. امام صادق می فرماید: خدا به خاطر بی رحمی به این حیوان آن زن را در آتش جهنم می اندازند. رحم نکنی به تو هم رحم نمی کنند. «من لا یرحم لا یرحم» یعنی کسی که قسی القلب است و کسی که به اهل بیت امام حسین آب نداد ملعون و خبیث است. کسی که به پدر و مادرش، به خانواده اش، به شاگردهایش رحم نمی کند خدا هم به او رحم نمی کند. اگر رحم بکنی به تو هم رحم می کنند اگر رحم نکنی به تو هم رحم نمی کنند.

دفع شدن بلاء، بخاطر پناهنده شدن به امام علی علیه السلام

آقای محترمی خیلی فقر کشیده بود یک موقع پولی دستش می آید می رود یک مقدار گوشت می خرد که آبگوشتی تهیه کند می رود دست شویی می آید می بیند که گربه گوشت را برداشت برد. این آقا به لج می افتد می گوید من باید به حساب این گربه برسم که دیگر این طرف ها پیدایش نشود. می رود یک مقدار گوشت می گیرد فلفل خیلی تند به این گوشت می زند و در معرض راه این گربه زبان بسته می گذارد. گربه هم که عقلش نمی رسد می آید این گوشت را می خورد. دهانش، گلویش، معده و روده اش می سوزد. این حیوان زبان بسته داد می زد به سرش می زد، این آقا باز هم نسبتاً آدم فهمیده ای بوده می بیند که الآن آه این حیوان او را دگرگون می کند بلایی سرش می آورد ممکن است ناله این حیوان او را بگیرد فوری به حرم امیرالمومنین علیه السلام می رود زیارت می خواند می گوید یا امیر المومنین من غلط کردم نفهمیدم اشتباه کردم به یک حیوان زبان بسته آزار رساندم شما اثر این گناه را از من بردارید. خیلی استغاثه می کند بعد می آید در حجره و می خوابد. خواب می بیند همان گربه وارد اتاقش شده ولی شعله آتش از دهانش بیرون می زند. این گربه به نطق می آید می گوید من مأمور بودم با این آتش تو را آتش بزنم ولی چون که به مولا امیر المومنین پناهنده شدی من از تو گذشتم. به احترام مولا امیرالمومنین که به او پناهنده شدی من با تو کاری ندارم.

مرحوم آیت الله بهاء الدینی می فرمودند: اهل نراق مکرر برای من نقل کردند که ما گاهی در زمستان بیابان برف و یخبندان بود. معمولاً گرگ ها در سرما و برف طعمه گیرشان نمی آمد به آبادی ها می آمدند تا چیزی بخورند. اهل نراق می گفتند که ما در برف و باران دچار گرگ می شدیم گرگ که نزدیک ما می آمد می خواست ما را بدرد می گفتیم ای گرگ تو را به جناب علی بن ابی طالب قسم می دهیم به ما کاری نداشته باش. مکرر اسم علی علیه السلام را می آوردیم گرگ سرش را پایین می انداخت و می رفت. یعنی حیوانات هم می فهمند روح و جانشان خبر دارد.

ذکر مصیبت

ابا عبدالله الحسین علیه السلام

خدا ترحم کردن را خیلی دوست دارد. دین ما دین رحمت است. پیامبر و امام های ما امام های رحمت هستند. هر کس که رحم کند نجات پیدا می کند. آن هایی که در کربلا بی رحمی کردند همه اشان گرفتار آتش جهنم می شوند. سلیمان اعمش می گوید: پنج شنبه ای عازم کربلا شدم. همسایه ای داشتم نمی دانستم وهابی است به من گفت: زیارت مرده ها بدعت است. با هر بدعتی هم آدم وارد آتش جهنم می شود. من خیلی از حرفش ناراحت شدم اعتنا نکردم به کربلا آمدم. روز جمعه هم در حرم ماندم دیدم همین همسایه ناصبی من برای زیارت امام حسین آمده، گریه می کند و اشک می ریزد منقلب است. تعجب کردم نزدیک آمدم گفتم: همسایه تو که می گفتی زیارت بدعت است حرام است چه طور شده به زیارت آمدی؟ گفت: دیشب خواب عجیبی دیدم. دیدم هودج هایی از نور از بالا به پایین می آیند. پرسیدم این هودج ها چه کسانی هستند؟ گفتند: وجود نازنین پیامبر خداست. دومی آقا امیرالمومنین و سومی فاطمه زهراء و چهارمی آقا امام مجتبی، پنجمی خدیجه کبری علیهم السلام هستند. گفتم این ها چه کار می کنند؟ گفتند: از عرش و آسمان به زیر آمدند چون امشب شب جمعه است دارند به کربلا برای زیارت قبر اباعبدالله الحسین علیه السلام می روند. دیدم ورق هایی در هوا پخش می شود که روی آن ها نوشته شده بود «امان لزوار الحسین فی لیله الجمعه من النار»[1] یعنی هر کس شب جمعه به زیارت امام حسین برود برات آزادی از آتش جهنم را به او می دهند. دست انداختم یکی از این برات های آزادی را بگیرم دستی به سینه من خورد گفت: کنار برو تو که منکر زیارت حسینی و زیارت حسین را بدعت می دانی به تو نمی دهیم. از خواب بیدار شدم منقلب و گریان خودم را به کربلا رساندم توبه کردم. یا امام حسین من تا آخر عمرم در کربلا می مانم و در کربلا از دنیا می روم. ای امام حسین چه کردی همه دل ها برای زیارت قبرت تنگ شده اند. وقتی امام زمان ظهور می کنند روزه جدش اباعبد الله را می خواند. آقا به دیوار کعبه تکیه می دهند و به سه تا روضه و مصیبت امام حسین اشاره می کنند. اول می فرمایند: «علی یا اهل العالم انا جدی الحسین اتقتلوا عطشانا»[2] ای اهل عالم بدانید جدم امام حسین را با لب تشنه به شهادت رساندند. هر چه ناله می زد جگرم از تشنگی می سوزد کسی یک قطره آب هم به آقا نداد. بعد می فرمایند: ای اهل عالم بدانید بعد از شهادت جدم امام حسین نه تنها جدم را کفن ودفن نکردند بلکه لباس هایش را هم به غارت بردند. بدنش را برهنه و عریان در صحرای کربلا رها کردند. در مصیبت سوم می فرمایند: نه تنها آب ندادند، نه تنها کفن نکردند، ای اهل عالم بدانید بدن جدم ابا عبدالله الحسین را زیر سم اسب ها پایمال کردند. «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم[3]، الا لعنت الله علی القوم الظالمین[4]، و سیعلم الذین ای منقلب ینقلبون»[5]

خدایا به حق اباعبدالله الحسین علیه السلام در فرج امام زمانمان تعجیل بفرما. به حق امام حسین قلب امام زمان را از ما راضی و خوشنود بدار. همه ما را از شیعیان اهل بیت قرار بده. در دنیا و آخرت ما را آنی از قرآن و اهل بیت جدا مگردان. خدمت گذاران به قرآن، مملکت، مقام معظم رهبری و جوان های ما در پناه امام زمان حفظ بفرما.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: سخنرانی مکتوب
برچسب‌ها: سخنرانی مکتوب
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی