نتایج تحقیق و مطالعات علمی درباره طول عمر| چرا عمر انسان محدود است؟
در امکان عقلی عمر جاودان هیچ شبهه و شکّی نیست و گمان نمیرود کسی تا حال امکان عقلی آن را ردّ کرده باشد، یعنی عمر جاوید را برای بشر محال دانسته باشد.
بخش سوّم؛ پیرامون طول عمر حضرت ولی عصر(ع)| ۴
عمر جاودان
امکان عمر جاودان مسئلهای است که همواره مورد توجّه بشر بوده و فحص و کنجکاوی و مطالعه در اطراف آن جریان داشته است.
در امکان عقلی عمر جاودان هیچ شبهه و شکّی نیست و گمان نمیرود کسی تا حال امکان عقلی آن را ردّ کرده باشد، یعنی عمر جاوید را برای بشر محال دانسته باشد.
آنچه همواره تحت مطالعه قرار داشته مسئله امکان علمی آن میباشد، یعنی علمای زیستشناس و دانشمندان دیگر با آزمایشها و تحقیقات خود خواستهاند بدانند: آیا میتوان عمر جاودان در دسترس بشر قرار داد و کاری کرد که هرکس بخواهد بتواند از آن برخوردار شود؟
آیا آزمایشهایی که تاکنون برای رسیدن به این مقصود شده موفّقیتآمیز بوده است؟
آیا تلاشهای علما در این موضوع آنان را بیشتر امیدوار ساخته یا ناامید؟
و آیا باید فحص و مطالعه را در اطراف این موضوع دنبال کرد؟
و آیا همانطور که بشر توانست میکروب آبله و مالاریا و میکروب سل و بیماریهای دیگر را کشف کند و با آنها مبارزه نماید میتواند از بریده شدن طناب عمر هم جلوگیری نماید؟
و بالأخره جواب این پرسشها ازنظر علم مثبت است یا منفی؟
این مسئلهای است که هرکس فوقالعادّه به آن علاقهمند است و شاید مسئلهای مهمتر از آن در مسائل زندگی مادّی او نباشد و مسائل دیگر مانند مبارزه با بیماریها و کوشش در کشف داروی سرطان و مرضهای خطرناک دیگر همه از جزئیّات و فروع این مسئله است، یعنی عشق و علاقه به ادامه حیات و عمر زندگی بیشتر.
تا آنجا که اطّلاع داریم در پاسخ این پرسشها علمای زیستشناس و پزشکان و دانشمندان متخصّص در رشتههای مربوط به این موضوع اظهارنظر مثبت کردهاند و آزمایشهای آنها امیدوارکننده از آب در آمده است. لذا تحقیقات و کوششهای خود را در این موضوع در عالم علم تعقیب و دنبال میکنند و اگرچه پارهای از آنها با احتیاط اظهارنظر مینمایند و پایه خود را از امکان طولانی کردن عمر فراتر نمیگذارند و از عمر جاودان سخن نمیگویند، ولی تصدیق دارند که مسئله طولانی ساختن عمر، گام نخست بهسوی جاودانی ساختن آن است و اصولاً دانش پزشکی با تمام شُعَب و رشتههای متعدّدی که دارد آنچه در درمان بیماریها پیشرفت نماید راه بشر را به این هدف نزدیک میسازد، زیرا غیر از این نیست که این بیماریها قاطع رشته عمر و زندگی و مانع از جاودان زیستن هستند و وقتی راه مبارزه با این بیماریها یکی پس از دیگری کشف شد، بهتدریج عمر جاودان نیز تأمین خواهد شد.
پس اگرچه دانشمندان در دانشگاهها و آزمایشگاهها هرکدام در رشتهای مخصوص و کشف راه مبارزه با یک نوع بیماری مشغول تحقیق و تجسّس میباشند. امّا ما میدانیم که هرچه این تجسّسات، موفّقیتآمیز باشد و هر روز با کشف تازهای در مبارزه با یک نوع بیماری پیروز شوند، تا خطر قطع طناب عمر در میان است این تجسّسات پایان نخواهد یافت؛ پس اگر بگوییم زحمات و کوششهای بشر همه بهسوی این هدف و برای این نتیجه است و با وسایلی که برای مبارزه با بیماریهای بسیار کشف کرده همواره موفّقیّتآمیز بوده و بهسوی هدف پیش رفته است، اغراق نگفتهایم.
امّا در خصوص این موضوع یعنی امکان عمر جاودان ظاهراً مطالعات و آزمایشها از دو راه انجام میشود.
یکی از راه مطالعه حالات و وضع زندگی جسمی و روحی و اخلاقی و دینی و اقتصادی معمّرین؛ و دیگر از راه تحقیق و تجربههای علمی و فنّی که روی بعضی از حیوانات و جنین و نسوج و سلّول و قطعات اعضا انجام میدهند.
این مطالعات در هر دو مرحله نتیجهبخش شده و ثابت میکند که: بریده شدن طناب عمر، لازم طبیعت یک موجود زنده نیست بلکه بهعلّت عوارض و حوادث پیش میآید.
آنچه ازطریق مطالعه احوال معمّرین به دست میآید این است که برای عمر، حدّ مخصوصی نیست و نمیتوان بهره بشر را از نعمت حیات و زندگی به این حدّی که به آن مأنوس شدهایم محدود کرد و اگر شرایط و احوال اتّفاقاً برای کسی مساعد باشد بشر خیلیخیلی بیشتر از اینها هم میتواند زیست کند.
و امّا در خصوص نتایج تحقیق و مطالعات علمی دکتر «هنری الحیس» میگوید: زندگی جاودانی ممکن است و این کار با پرورش تولید مصنوعی انساج بدن و پیوند آن مقدور خواهد گردید.[١]
یکی از دانشمندان میگوید: مرگ از بیماری پیدا میشود نه از پیری، و بیماریها از اسباب بسیار که بعضی از آن اسباب در تحت اختیار انسان نیست مثل جهل و نادانی والدین به قواعد بهداشت و رعایت نکردن آنها از آداب و قواعد صحّی و بهداشتی هنگام انتخاب همسر و زناشویی و اِعمال غریزه جنسی و دوران حمل و رضاع و همچنین سوء تربیت آنها و فساد محیط و چیزهای دیگر و بعضی از اسباب امراض، تحت اختیار بشر است و میتواند آن علل را برطرف سازد، مانند پرخوری و بیترتیبی در خوردن و آشامیدن و بینظمی در شغل و کارهای روزانه و اِعمال قوا و غرایز و اخلاق رذیله و عقاید باطل که سبب اضطرابات و ناراحتیهای روحی و ابتلا به یأس و تردید و فقدان آرامش و سکون میگردد.
پس اگر انسان بتواند این علل را برطرف سازد و در خوراک و پوشاک و مسکن و شغل و کار و امور دیگر به اعتدال رفتار نماید، برای عمر و حیات او حدّی نیست و برحسب قواعد علمی، زندگی جاوید برای او محال نیست.
بله بهوسیله اخبار انبیا و آیات قرآن ثابت شده که هرکس باید مرگ را بچشد:
«کُلُّ مَنْ عَلَیهَا فَانٍ»[٢]
و
«أَینَمَا تَكُونُوا یدْركْكُمُ الْمَوْتُ»[٣]
ولیکن این اخبار نیز عمر هزارها سال و بیشتر را برای بشر نفی نمیکند[٤] بلکه بر ممنوع بودن همه از عمر جاودان تا پایان این جهان نیز دلالت ندارد.
مجله «المقتطف» که یکی از معروفترین مجلات علمی عربی است مقالهای تحت عنوان «هل یخلد الانسان فی الدنیا» یعنی «آیا انسان جاودان در دنیا خواهد ماند» در شماره ٣، سال ٥٩ منتشر کرده است، در آن مقاله میگوید: حیات چیست؟ مرگ چیست؟ و آیا مرگ برای هر زنده مقدر شده است؟
سپس از روی تحقیق علمی شرحی نگاشته و از آن استنتاج میکند که جراثیم و سلولهای زندهای که نسل از آن بهجای میماند و نوع انسان و حیوان از حشرات و ماهیها، پرندگان و درندگان، اسب و استر، گاو و گوسفند و کلّیه جانداران و جنبندگان، و بلکه کلّیه نباتات و درختان از آن جراثم و سلولها محفوظ و باقی است، از چند هزار سال پیش بلکه از صدها هزار سال پیش حیات داشتهاند.
تا اینکه میگوید: علمایی که وثوق و اعتماد به دانش آنها است میگویند: تمام انساج رئیسی جسم حیوان بهطور نامحدود قابلیّت بقا دارند و ممکن است انسان نیز هزارها سال زندگی کند درصورتیکه حوادث سبب قطع ریسمان حیات او نشود. و این اظهارنظر آنان یک اظهارنظر حدسی و ظنّی نیست بلکه نتیجه عملیاتی است که با آزمایش تأیید شده است.
دکتر «الکسیس کارل» عضو آزمایشگاه روکفلر در نیویورک توانست جزیی از بدن حیوان را سالها بیش از آنچه خود آن حیوان بهحسب عادت زیست دارد، زنده نگاه دارد، یعنی زندگی این جزء مقطوع با غذایی که برای آن آماده شده بود مرتبط بود که امکان بقای آن تا ابد در صورت رسیدن غذای لازم به آن، به این وسیله معلوم شد.
و همین آزمایش را در مورد قطعهای از جنین مرغ خانگی انجام داد و بیش از هشت سال زنده ماند و همچنین او و دیگری روی قطعاتی از بدن انسان و عضلات و قلب و پوست و کلّیه، آزمایش کردند معلوم شد مادامی که غذای لازم به آنها برسد زنده میمانند و به نموّ خود ادامه میدهند.
حتّی اینکه استاد «دیمند وبرل» از اساتید دانشگاه «جونس هبکنس» میگوید: زیست جاودان تمام اجزای سلولی رئیسی جسم انسان، بالقوّه یا امری است که به امتحان ثابت شده یا آنکه احتمال زیست جاودان آن کاملاً ارجح است.
و ظاهراً اوّل کسی که این آزمایش را روی بعضی از اجزای حیوان با موفّقیت انجام داد دکتر «جاک لوب» عضو آزمایشگاه «روکفلر»، بود، پس از او دکتر «ورن لویس» و همسرش ثابت کردند که ممکن است بعضی از سلّولهای جنین مرغ را در یک مایع نمکی زنده نگهداشت و اگر به آن بعضی موادّ آلی افزوده شود این سلّولها نموّ میکند و زیاد میشود.
بعد از این، آزمایشها دنبال شد تا ظاهر شد که سلّولهای بدن هر حیوانی ممکن است زنده بماند و نموّ کند در مایعی که در آن غذای لازم برای آنها باشد ولیکن از این آزمایشها ثابت نگردید که این اجزا وقتی پیر شدند نمیمیرند تا آنکه با آزمایشهایی که «دکتر کارل» انجام داد، ثابت شد که این سلّولها موجب پیری حیوان نیستند، بلکه بیش از حدّ عادّی زیست میکنند، سپس این دانشمند آزمایشهای خود را تعقیب کرد و خود و همکارانش زحمات بسیار متحمل شدند تا برای او ثابت گردید که:
اوّلاً؛ اجزای سلّولی جسم زنده میمانند مگر آنکه کمی غذا یا دخول بعضی از میکروبها سبب مرگ آنها بشود.
ثانیاً؛ این اجزا علاوه بر آنکه زنده میمانند، نموّ نیز میکنند و زیاد میشوند همانطوری که در حال اتّصال به جسم حیوان نموّ دارند و زیاد میشوند.
ثالثاً؛ نموّ و تولید مثل آنها با غذای آنها ارتباط دارد.
رابعاً؛ مرور زمان هیچ تأثیری در پیری و ضعف آنها ندارد و کوچکترین اثر پیری در آنها ظاهر نمیشود بلکه نموّ و تولیدمثل آنها در هر سال مثل سالهای پیش است و ظواهر کار نشان میداد که همچنان زنده خواهند ماند مادامی که تحت مراقبت آزمایشکنندگان، غذای کافی به آنها برسد، پس پیری سبب نیست بلکه نتیجه است.
سپس این سؤال را پیش میآورد: اگر اینچنین است چرا انسان میمیرد؟ و چرا عمرش محدود است؟ و چرا بهندرت سنّ انسان از صد تجاوز میکند؟
پاسخ این است که: اعضای جسم حیوان بسیار و مختلف هستند و درعینحال با یکدیگر در نهایت ارتباط میباشند، تا جایی که زندگی عضوی به زندگی عضو دیگر ارتباط و توقّف دارد، پس وقتی یکی از آنها ضعیف شد و به سببی از اسباب مُرد، اعضای دیگر نیز به مرگ او میمیرند؛ چنانچه در بیماریهای میکروبی مشاهده میشود و از این جهت است که متوسّط عمر از هفتاد و هشتاد کمتر است.
و آنچه از آزمایشهای ذکر شده به دست آمده و ثابت است این است که انسان نمیمیرد برای آنکه شصت یا هفتاد یا هشتاد یا صد یا بیشتر عمر کرده، بلکه میمیرد برای آنکه در اثر عوارضی بعضی از اجزای او تلف میشود و بهعلّت ارتباطی که اعضای دیگر با این عضو دارند آنها نیز میمیرند. پس زمانی که علم این عوارض را ریشهکن سازد یا مانع از تأثیر آنها بشود هیچ مانعی از استمرار حیات تا صدها سال باقی نخواهد ماند چنانچه بعضی از درختها (هزار سال و دوهزار سال و بیشتر) زندگی میکنند.[٥]
چندی پیش مقالهای از یکی از مطبوعات خارجی در روزنامه اطّلاعات ترجمه شده بود که در آن نظر چند تن از پزشکان مشهور جهان در مورد نتایج چندین سال تلاش علیه بیماری پیری و عمر جاودانی منعکس گردیده بود.
در این مقاله توضیح داده است که اگر نسجی از بدن یک فرد محتضر جدا کنیم و آن را در محیط مناسبی پرورش دهیم این نسج به زندگی خود ادامه خواهد داد، بنابراین ایجاد محیط مناسب، راز زندگی جاودانی است.[٦]
هماکنون شرکتهایی در آمریکا تأسیس شده که مردگان را منجمد میکنند تا سالهای بعد مجدّداً آنها را زنده سازند این شرکتها اعلام میکنند که عمر جاودانی هماکنون در دسترس شماست. این شرکتها و کسانی که از روش و هدف آنها طرفداری مینمایند، میگویند: ازنظر پزشکی عمر جاودانی دیگر تصوّر باطلی نیست، البتّه عمر ابدی هم بیانتها نیست بلکه حدّاکثر آن از صدهزار سال تجاوز نمیکند، درضمن برای دستیابی به عمر جاودانی باید موانع روانی هم از میان برداشته شود. ما اکنون آنقدر به مرگ عادت کردهایم که نمیتوانیم عمر جاودانی را قبول کنیم و باید این طرز فکر از بین برده شود.[٧]
ما اگر بخواهیم آرا و سخنان دانشمندان را در اطراف طول عمر و عمر جاودان استقصا نماییم، مقالات بسیار طولانی دیگر هم اگر بنویسیم تمام نخواهد شد. اجمالاً هرکس با مجلات علمی دنیا و جرایدی که آخرین نظرات دانشمندان و نتایج تحقیقات آنان و تحوّلات و پیشرفتهای روزافزون علم و صنعت را منتشر میسازند، سروکار داشته باشد خیلی بیش از اینها به آرای علمی و نتایج آزمایشها و شرح حال معمّرین اطّلاع پیدا میکند و یکی از چیزهایی که امکان علمی طول عمر و عمر جاودان را اخیراً ثابت ساخت پیوند عضوی است که همین امسال دکتر «بارنارد» انجام داد و اینهمه سروصدا در دنیا برپا کرد.
این کار که پیوند اعضای فردی از انسان به فرد دیگر و درحقیقت تبدیل عضو فاسد و از کارافتاده به عضو دیگر، اگر تکمیل شود، امکان میدهد که با تعویضات مکرّر از مرگومیر جلوگیری شود و ممکن است در آینده طرق و وسایل آسانتری برای نیل به این هدف در اختیار بشر قرار بگیرد.
بعد از این توضیحات علمی میگوییم: میبینید عقیده شیعه در مورد طول عمر و امتداد دوران غیبت حضرت ولیّ عصر(ع) عقیدهای است که ازنظر ایمان و عقل و علم و سوابق راهی برای انکار و ردّ آن نیست و با سُنن خلقت و نوامیس آفرینش موافق است.
جایی که عمر جاودان در امکان بشر باشد، آیا بعید است که خداوند ولیّ خودش را از عمر بسیار طولانی بهرهمند سازد؟
آیا کاری که برای بشر مقدور شمرده میشود برای آفریننده بشر مقدور نیست؟
آیا نمیشود که شرایط عمر طولانی برای آن حضرت فراهم باشد؟
خودآزمایی
١- بریده شدن طناب عمر به چه علت است؟
٢- مطالعات و آزمایشها در خصوص امکان عمر جاودان از کدام راهها انجام میشود؟
٣- چرا عمر انسان محدود است؟ و چرا بهندرت سنّ انسان از صد تجاوز میکند؟
پینوشتها
[١]. اطلاعات، شماره۱۱۸۰۵.
[٢]. الرحمن، ۲۶.
[٣]. نساء، ۷۸.
[٤]. نگارنده، منتخبالاثر، ص٢٨٠.
[٥]. نقل به معنا از مجله «المقتطف»، شماره٣، سال٥٩؛ اصل مقاله را در منتخبالاثر صفحه ٢٨٠ تا ٢٨٣ نقل كردهام.
[٦]. اطلاعات، شماره١١٨٠٥.
[٧]. اطلاعات، شماره ١٢١٤٣، سال٤١. و مجله دانشمند، شماره٦٤ و٦٥.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حضرت آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی
نظرات شما عزیزان: