حضرت زهرا (س) همان گونه که در ابعاد مختلف علمى، اخلاقى، عبادى، تربیتى و سایر کمالات انسانى و ارزشهاى دینى پیشگام بود، در مسائل سیاسى و اجتماعى نیز انسانى ممتاز و چهره اى فعال به شمار مى رفت.
1. جایگاه و مقام حضرت زهرا در نگاه شیعه و اهل سنت
حضرت زهرا از شخصیتهای مهم و تاثیرگذار در میان مسلمانان است که شیعه و سنی به عظمت شخصیت و علو مقام آن حضرت متفقاند. روایات بسیاری در کتابهای معتبر دو فرقه در مناقب آن حضرت نقل شده است که چنین مقاماتی در مقایسه با سایر شخصیتها منحصر به فرد است. به طور قطع چنین شخصیتی به خاطر جایگاه مهمی که در میان مسلمانان دارد، در بعد سیاسی نیز تاثیرات زیادی خواهد داشت و رفتارها و موضعگیریهای او در زمان خود و در دورههای بعدی مورد بررسی و قضاوت قرار خواهند گرفت.
برای روشن شدن دیدگاه مسلمانان درباره مقام آن حضرت کافی است که به چند روایت مورد اتفاق درباره ایشان بسنده نمود:
در کتاب صحیح بخاری مهمترین کتاب روایی اهل سنت در باب مناقب قرابه رسول الله(ص) آمده است: «فاطمه سرور زنان اهل بهشت است».[1] روشن است که اهل بهشت تنها از امت مسلمین نیستند و شامل نیکان از امتهای دیگر نیز میشوند. در همین کتاب در باب منقبت فاطمه دختر رسول خدا آورده شده است که پیامبر فرمود: «فاطمه پاره تن من است؛ هر که او را خشمگین سازد، مرا خشمگین ساخته است».[2]
جمیع بن عمیر میگوید: با عمهام بر عایشه وارد شدم؛ عمهام به عایشه گفت: محبوبترین مردم نزد رسول خدا چه کسی بود؟
گفت: فاطمه
عمهام پرسید: از مردان چطور؟
گفت: همسر فاطمه.[3]
در بسیاری از منابع معتبر اهل سنت حضرت زهرا(س) از اهل بیت پیامبر برشمرده شده است. از جمله محدثان و مفسران سنی مذهب در ذیل آیه شریفه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً»[4] خداوند میخواهد که هر گونه رجس و پلیدی را از شما اهل بیت دور کند و شما را پاک و طاهر قرار دهد؛ تصریح میکنند که این آیه کریمه درباره پنج تن نازل شده که عبارتاند از: محمد(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین(علیهم السلام) و رسول خدا آنان و خودش را تنها مصادیق این آیه قرار داده و آنها را با خود به زیر عبای یمانی برد و فرمود: «اینان اهلبیت من هستند؛ پس پلیدی را از آنان دور کن و آنان را پاک و مطهر قرار ده.»[5]
رسول خدا بار دیگر آن حضرت را در شمار اهل بیت خود معرفی کرده است و آن زمانی است که آیه مباهله نازل شد: «فقل تعالوا ندعوا ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنه الله علی الکاذبین»[6] پس بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان و خودمان و خودتان را حاضر کنیم سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم».
در صحیح مسلم از محدثان بزرگ اهل سنت آمده است که: «پیامبر علی و فاطمه و حسن و حسین را دعوت کرد و فرمود اینان فرزندان ما و خود ما و زنان ما هستند؛ پس شما هم خودتان و فرزندانتان را و زنانتان را بیاورید و فرمود: خداوندا اینان اهلبیت من هستند. علمای اهل سنت اقرار دارند که این آیه درباره این پنج تن نازل شده است و همسران پیامبر(رضیالله عنهن) مقصود از این آیات را فهمیده بودند و لذا هیچ یک از آنها ادعا نکردند که جز اهل بیت هستند. پیشاپیش آنها امسلمه و عایشه هستند که هر دو روایت کردهاند که این آیه درباره پنج تن است.
پیامبر به خاطر این که مصداق اهل بیت اشتباه نشود، تا شش ماه پس از نزول آیه تطهیر همواره از در خانه حضرت زهرا(س) رد میشد و جهت آموزش مردم خطاب به آنها آیه تطهیر را قرائت میفرمود که این مطلب از بسیاری از بزرگان اهل سنت از جمله احمد بن حنبل، سیوطی، طبری، بلاذری، ترمذی[7] و دیگران نقل شده است.
حال که مشخص شد که حضرت زهرا(س) در شمار اهل بیت است، نوبت به این میرسد که بررسی کنیم که اهل بیت پیامبر چه مقام و جایگاهی دارند. در آیه شریفه تطهیر که خطاب به اهل بیت میفرماید خداوند میخواهد هر گونه پلیدی را از شما دور سازد و شما را پاک و طاهر قرار دهد؛ مفهوم کلی و جزیی آیه دلالت بر عصمت دارد زیرا زدودن هر نوع رجس و پلیدی شامل تمام انئاع گناهان خرد و کلان میشود؛ به ویژه اگر تطهیر پروردگار نیز به آن اضافه شود و خداوند اهل بیت را طهارتی روحی و روانی قرار داده است و عقل و دلشان را پاک نموده است و تاریخ حتی یک گناه کوچک از آنان در طول زندگیشان نقل نکرده است.
علاوه بر مقام عصمت احادیث متقنی از فریقین وجود دارد که علاوه بر مشخص کردن جایگاه بلند و رفیع آنها محبت و پیروی از آنها را واجب میداند که از جمله معروفترین آنها حدیثی معروف به حدیث ثقلین است که در برخی از صحاح سته اهل سنت از پیامبر نقل شده است: «به زودی فرستاده پروردگارم میآید و من دعوت حق را اجابت میکنم و همانا در میان شما دو چیز سنگین و گرانبها را به جا میگذارم؛ اول آنها کتاب خداست که در آن دایت و نور است و دوم اهل بیتم؛ شما را به خدا اهل بیتم را از یاد نبرید؛ شما را به خدا اهلبیتم را فراموش نکنید».[8]
روایت دیگر حدیث کشتی نوح است که از پیامبر نقل میکند که: «مثل اهل بیت من مثل کشتی نوح است در قومش؛ هر که در آن سوار شد، نجات یافت و هر که از آن تخلف کرد، غرق شد.»[9]
در تفاسیر شیعه و بسیاری از تفسیرهای اهل سنت[10] در ذیل آیه شریفه «فسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون»[11] از اهل ذکر سوال کنید اگر نمیدانید. روایتهای صحیح و متواتری وجود دارد که آین آیه در معرفی اهل بیت نازل شده است؛ چنانچه در روایات بسیاری از آنها با عناوینی چون «امامان هدایت»، «چراغان تاریکی»، «اهل ذکر» و «راسخین در علم» یاد شده است و آنها همان پنج تن آل عبا و نه تن از ذریه امام حسین(ع) هستند. زمانی که در مجلس مأمون حضرت رضا(ع) فرمود: ما اهل الذکر هستیم؛ علمای اهل سنت که در مجلس حاضر بودند، گفتند مراد یهود و نصارا هستند و ذکر همان تورات و انجیل است. حضرت در جواب ایشان فرمود: چطور امکان دارد که خداوند به مسلمین امر کند که به آنها مراجعه کنند در حالی که اگر کسی به آنها رجوع کند، خواهند گفت دین ما حق است و افضل از دین اسلام است. مامون به امام عرض کرد: برای اثبات فرمایش خود دلیلی از قرآن مجید دارید؟ فرمود: آری؛ در قرآن آمده که «ذکر» رسول خداست و ما اهل او هستیم. در این آیه که میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردید، خدا به سوی شما «ذکر» فرستاد و آن رسولی است که آیات ما را در حالی که آشکار و بیان کننده است، بر شما میخواند.»[12]
2. نقش سیاسی و اجتماعی حضرت زهرا (س)
با توجه به جایگاه مهم حضرت زهرا در میان مسلمانان به عنوان سرور زنان اهل بهشت- چنین کسی به طور قطع در همه عرصهها از جمله سیاست به راه خطا نمیرود و در غیر این صورت نمیتواند سرور بهشتیان و صالحان و هدایت یافتگان باشد- و پاره تن رسول خدا که خشم و خشنودی او مساوی با خشم و خشنودی خدا و پیامبر است و به فرموده خدا و رسولش مبرا از هر گونه پلیدی و گناه است و مطابق حدیث ثقلین همشان قرآن کلام خدا بوده و مانند کشتی نوح تنها وسیله نجات است و از جانب خدا به عنوان مرجع پرسشهای مومنان تعیین گردیده است و در نتیجه مرجع دین است، لذا رفتار و گفتار و موضعگیریهای چنین شخصیتی در عرصه سیاست تنها خط صحیح خواهد بود و در صورت بروز اختلاف نظر با سایر افراد، عقل حکم میکند که نظر چنین شخصیتی را باید بر کسانی که چنین جایگاهی ندارند، مقدم داشت.
حضرت زهرا همان گونه که در ابعاد مختلف علمى، اخلاقى، عبادى، تربیتى و سایر کمالات انسانى و ارزشهاى دینى پیشگام بود، در مسائل سیاسى و اجتماعى نیز انسانى ممتاز و چهره اى فعال به شمار مى رفت. فاطمه(س) گرچه در شرایط عادى، بانویى خانهدار بود و دور از مردان بیگانه زندگى مى کرد و تمایل نداشت حتى مردى نابینا کنار او بنشیند و با او هم سخن شود اما این بدان معنا نیست که دختر پیامبر(ص) از مسئولیت هاى اجتماعى خویش غافل بوده و خود را در برابر جامعه و مسائلى که در آن مى گذرد، مسئول نمى دانسته است. حضرت زهرا (س) هرگز در یک نقطه از ابعاد زندگى توقف نداشت و به یک مرحله و یک بعد از ابعاد آن هر چند مهم، اکتفا نکرد؛ چرا که نه اسلام را محدود به بعد عبادى و فردى اش مى دانست و نه رسالت و مسئولیت زن را تنها در خانهدارى و تربیت فرزند میدید. از این رو، به موازات اهتمام به مسائل خانه و خانواده و نیز مسائل عبادى، مسائل اجتماعى و مبارزاتى و سیاسى جامعه نیز برایش مطرح و با ارزش بود.[13]
مهمترین فعالیتهای اجتماعی و سیاسی آن حضرت را در قسمت بعدی این مطلب تقدیم میگردد.
پی نوشتها :
[1] . صحیح بخاری، ج7، ص 141
[2] . صحیح بخاری، ج4، ص 210
[3] . تاریخ بغداد، 11/ 430
[4] . سوره احزاب، آیه 33
[5] . صحیح مسلم، باب فضایل اهل بیت النبی، ج2، ص 368 – مسند امام احمد بن حنبل، ج1، ص 330 – تفسیر کشاف زمخشری، ج3، ص538 – تفسیر طبری، ج22، ص6، تفسیر الدر المنثور، سیوطی، ج5، ص198- تفسیر کبیر، فخر رازی، ج2، ص 700، تفسیر قرطبی، ج14، ص 182 و...
[6] . سوره آل عمران، آیه 61
[7] . مسند، ابن حنبل، ج3، ص 259- الدر المنثور، سیوطی، ج5، ص199- تفسیر طبری، ج22، ص6- انساب الاشراف، بلاذری، ج2، ص 104- صحیح ترمذی، ج5، ص253
[8] . صحیح مسلم، باب فضایل علی، ج5، ص122- صحیح ترمذی، ج5، ص328- مسند احمد بن حنبل، ج3، ص17
[9] . مستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج3، ص 151- الصواعق المحرقه، ابن حجر، ص 184
[10] . تفسیر ثعلبی، در معنای این آیه در سوره نحل، تفسیر ابن کثیر، ج2، ص 591- تفسیر طبری، ج14، ص 75- تفسیر آلوسی، ج 14، ص 134، تفسیر قرطبی، ج11، ص272
[11] . سوره نحل، آیه 43 و سوره انبیا آیه 7
[12] . عیون اخبار الرضا
[13] . درآمدی بر سیره فاطمی، علی رفیعی، ص 148
نظرات شما عزیزان: