1. اسلامي بودن انقلاب و تكيه بر مذهب:
تكيه بر ارزشهاي ديني و پياندازي حكومتي برخاسته از متن دين و سازگار با آرمانيترين اهداف و انتظارات بشر، از اساسيترين ويژگيهاي انقلاب اسلامي است كه عامل اصلي انقلاب اسلامي محسوب ميشود؛
مرحوم امام مي فرمايند: «اسلام و حكومت اسلامي پديدة الهي است كه با به كار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنيا و آخرت به بالاترين درجه تأمين ميكند و قدرت آن دارد كه قلم سرخ به ستمگريها و چپاولگريها و فسادها و تجاوزها بكشد و انسانها را به كمال مطلوب خود برساند.»[2] بنابراين انقلاب اسلامي تا وقتي در خط صحيح اسلام ناب با دقت حركت كند و مردم روحية دفاع از اسلام و ارزشهاي اسلامي را زنده نگه دارند، هيچ قدرتي نميتواند نظام جمهوري اسلامي را از حركت به سمت هدفهاي خود باز دارد.
از جلوههاي اسلامي بودن انقلاب اسلامي اين است كه مشروعيت حكومت برخاسته از اراده خداوند است «زيرا اساساً هيچگونه ولايتي جز با انتساب به اذن الهي، مشروعيت نمييابد، هر چند همراه با مقبوليت باشد.»[3] و اين مشروعيت الهي حكومت، حقانيت حكومت و حاكم اسلامي را در گرو پايبندي به موازين اسلامي قرار ميدهد و نه خواست مردم هر چند حكومت اسلامي براي تحقق عيني و فعليت بخشيدن به احكام ديني پذيرش مردم را لازم دارد و بايد اسباب و عوامل رضايت مشروع مردم را فراهم كند.
بنابراين پيروزي انقلاب اسلامي پابرجاست چون مشروعيت حكومت از ناحيه خداوند است و اين مشروعيت تا زماني كه پايبندي به موازين اسلامي و الهي باقي باشد، پابرجاست.
2. مردمي بودن انقلاب:
از خصوصيات انقلاب اسلامي ايران اين است كه با خواست و اراده مردم همراه است «قيام جمعيتي بزرگ و يكدل و يك جان با حركتي پر تلاش و هدفدار و هماهنگ روي خط رهبري مكتبي، در اوج پاكي و صفا و ايثار، ذوب شده در اسلام و رهبر، يكي از خصائص ممتاز انقلاب اسلامي است كه تاريخ آن را كمتر بخود ديده است.»[4]
مقام معظم رهبري مي فرمايند: انقلاب اسلامي دو خصوصيت استثنايي داشت يك خصوصيت اينكه مبناي اين انقلاب ارزشهاي ديني و اخلاقي و معنوي بود و خصوصيت ديگر اين بود كه انقلاب بر پايه اراده و خواست مردم در تشكيل و ادارة حكومت باقي ماند»[5]
3. رهبري صادقانه و حكيمانه:
بيشك صداقت، صراحت، شجاعت، سازش ناپذيري، از جان گذشتگي، صلابت و قاطعيت، عشق به اسلام، مقام عرفاني، وارستگي، شخصيت والاي علمي و فقاهتي و سادگي معنيدار زندگي امام در ارائه الگوي رهبري مؤثر بوده است، ولي آنچه كه مهمتر از اين شاخصهاي برجسته، امام را به عنوان اسوه قرار داده و به وي نقشي برتر از يك رهبر انقلاب بخشيده اين است كه «نداي امام از قلب فرهنگ و از اعماق تاريخ و از ژرفاي روح اين ملت برميخاست، مردمي كه در طول چهارده قرن حماسه محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ ، علي ـ عليه السلام ـ زهرا ـ سلام الله عليها ـ ،حسن ـ عليه السلام ـ ، حسين ـ عليه السلام ـ ، زينب ـ سلام الله عليها ـ ، سلمان و ابوذر .... و صدها هزار شخصيت اسلامي ديگر را شنيده بود، بار ديگر همان نداي آشنا را از حلقوم اين مرد شنيدند او را آئينة تمام نماي فرهنگ و هويت اسلامي خود كه تحقير شده بود ديدند.»[6]
پس رهبري انقلاب اسلامي در چارچوب ولايت فقيه كه تداوم امامت است از عوامل مهم پيروزي و تدام موفقيت انقلاب اسلامي محسوب ميشود، لذا بايد گفت «اصل ولايت فقيه و پيوستن همه راههاي اصلي نظام به مركز ولايت، نقطة درخشان نظام اسلامي است اين اصل همان ذخيره پايانناپذيري است كه بايد مشكلات نظام جمهوري اسلامي را در حساسترين لحظات و خطرناكترين گردنههاي مسير پر خطر جمهوري اسلامي حل كند و گرههاي ناگشودني را بگشايد.»[7]
در واقع «يك انقلاب در حد كمال مطلوب سه ركن اساسي دارد كه عبارت است از: برخورداري از يك ايدئولوژي و مكتب پويا و انقلابي، مشاركت گسترده، فعالانه و ايثارگرانه مردم از همه طبقات، ظهور و نهادينه شدن رهبري مورد قبول عموم مردم با ويژگيهاي شخصي همچون نبوغ، اقتدار، صلابت و جسارت در تصميمگيري، انقلاب اسلامي در هر سه ركن از تماميت و عظمت بينظيري برخوردار بوده است. حفظ ويژگيهاي اين سه ركن اساسي اقتدار نظام و انقلاب، ميتواند همچنان عامل تداوم و توسعه آن گردد و هر نوع آسيبي كه به اين سه ركن وارد آيد موجبات زوال تدريجي و انحطاط انقلاب را فراهم خواهد كرد.»[8]
4. اهداف بلند انقلاب اسلامي و تكيه بر نيازهاي واقعي و فطري مردم:
انقلاب اسلامي در همه ابعاد فردي و اجتماعي، داخلي و خارجي، سياسي و اقتصادي و فرهنگي اهداف بسيار بلندي براي حكومت ترسيم نموده است كه اين اهداف مأخوذ از قرآن و سنت بود و در شعارهاي مردم تجلي يافته بود استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي، حاكميت ارزشهاي الهي و نفي سلطه شرق و غرب، عدالت اجتماعي و... انقلاب اسلامي با تكيه بر نيازهاي فطري واقعي مردم اهداف بلند نظام را در اصل سوم قانون اساسي در طي شانزده بند تبيين نموده كه به راستي هر بينندهاي را مجذوب جامعيت خويش ميسازد كه به كار بستن اين اهداف تضمينكننده سعادت نسل حاضر و تمامي نسلهاي آينده خواهد بود، لذا مقام معظم رهبري مي فرمايند:
«اگر يك حركت تاريخي همچون انقلاب اسلامي شعارهايش بر نيازهاي ذاتي انسان نظير عدالتخواهي، استقلال، آزادي واقعي، مبارزه با فقر، فساد و تبعيض و دفاع از مظلوم مبتني باشد، به شرط آن كه مسئولان و مردم به وظايف خود عمل كنند؛ هيچگاه پير نخواهد شد و همواره جوان و پويا و پرنشاط خواهد بود.»[9]
. دستاوردهاي بزرگ انقلاب اسلامي و جلوههاي كارآمدي نظام جمهوري اسلامي:
دستاوردهاي عظيم انقلاب اسلامي براي اسلام و مسلمين در داخل كشور و خارج از كشور بينظير بوده است. سرنگوني نظام شاهنشاهي و استمرار نظام جمهوري اسلامي، استقلال و تحمّل در اصول و رفتارهاي سياست خارجي، احياي اسلام و آوردن مذهب به متن زندگي مردم و بازگرداندن اسلام به صحنة جهان، دفاع از حقوق همه مسلمانان و بيداري و آگاهي بخشيدن به آنان، آشكار شدن ابعاد سياسي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و حكومتي اسلام راستين و توانائيها و جامعيت مذهب شيعه و از بين بردن خودباختگي و ايجاد روحيه خودباوري در ملت ايران و مسلمانان جهان، شكستن هيمنه و ابهت قدرتهاي بزرگ و ...
نمونهها و بخشي از سرفصلها و عناوين مهم دستاوردهاي انقلاب اسلامي است همچنين مقايسهاي اجمالي بين وضعيت اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي قبل از انقلاب با پس از پيروزي انقلاب؛ گواه كارآمدي نظام جمهوري اسلامي و پيشرفت سريع انقلاب، عليرغم برخي كاستيها و مشكلات اقتصادي و اجتماعي است.
تصوّر درست دستاوردهاي انقلاب و كارآمدي انقلاب اسلامي ضرورت تداوم انقلاب را تصديق مي كند و بررسي شناخت و احساس كارآمدي نظام اسلامي اقبال بيشتر به سوي انقلاب، عشق و علاقه، دلبستگي و وابستگي به انقلاب را پديد ميآورد.
پس درك دستاوردهاي انقلاب، درك ارزش و اهميت انقلاب، تبيين كارآمدي نظام و كارهاي بزرگي كه انجام شده، اميدواري به آيندة روشن، آمادگي براي قدرداني و شكر نعمت انقلاب را با كوشش در راه تداوم آن به همراه دارد.
6. وحدت ملي،
از عوامل مهم پيروزي انقلاب اسلامي وحدت و يكپارچگي مردم بود كه در ساير انقلابها كمتر ديده ميشود و اسلام تنها چيزي بود كه اين يكپارچگي را بوجود آورد و جز اين اگر شعار و شعور ديگر حاكم بود بيشك به اين وحدت لطمه وارد ميآورد و به اختلاف نظر ميكشاند، به دليل اسلامي بودن نهضت بود كه همه گروههاي مختلف در يك مسير و يك صف قرار گرفتند.
همين عامل پيروزي، عامل تداوم آن نيز هست، يكپارچگي و وحدت مردم در صحنه و تأكيد بر پياده شدن ارزشها و معيارهاي اسلامي و تبعيت از رهبري: عاملي است كه سبب پويائي و كارآمدي نظام و تداوم آن خواهد شد.
مرحوم امام در وصيتنامه الهي سياسي خويش چنين مي فرمايند: «بيترديد رمز بقاء انقلاب اسلامي همان رمز پيروزي است و رمز پيروزي را ملت ميداند و نسل هاي آينده در تاريخ خواهند خواند كه دو ركن اصلي آن انگيزه الهي و مقصد عالي حكومت اسلامي و اجتماع ملت در سراسر كشور با وحدت كلمه براي همان انگيزه و مقصد...
توصيه اينجانب به مسلمين و خصوص ايرانيان به ويژه در عصر حاضر آن است كه در مقابل اين توطئهها عكسالعمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود به هر راه ممكن افزايش دهند و كفار و منافقان را مأيوس نمايند.».[10]
بنابراين انقلاب اسلامي و پيروزي آن پابرجاست، زيرا انقلاب اسلامي نظامي است اسلامي، ديني و مردمي، داراي رهبري شايسته كه بر تأمين نيازهاي واقعي مردم همت گماشته و اهداف بلندي را فراروي خود قرار داده و با وحدت كلمه و انسجام ملي به سمت دستيابي به اين اهداف حركت ميكند و در اين راه دستاوردهاي بزرگي در داخل و خارج كشور به دست آورده و به موفقيتهاي چشمگيري دست يافته؛
كه البته راه طولاني تا رسيدن به نقطه آرماني و تحقق كامل اهداف انقلاب اسلامي پيش رو داريم كه انشاء الله با مدد الهي و همت مسئولين نظام و مردم غيرتمند كشور مشكلات برطرف شده و وصول به اين اهداف ممكن خواهد شد
1. شهيد مطهري(ره)، پيرامون انقلاب اسلامي، انتشارات صدرا، 1368.
2. ويژگيهاي انقلاب اسلامي در آينه نگاه مقام معظم رهبري، تهران، مؤسسه فرهنگي قدر ولايت، 1380.
3. منوچهري محمدي، انقلاب اسلامي زمينهها و پيامدها، نشر معارف 80، ص 279 تا 292.
4. جمعي از نويسندگان، انقلاب اسلامي و چرايي و چگونگي رخداد آن، نشر معارف 1377، ص 199 تا 214.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. ريچارد نيكسون، فرصت را از دست ندهيد، ترجمه حسين وقسي نژاد، انتشارات طرح نو، 1371،ص 256.
[2]. صحيفه نور، ج 21، ص 176.
[3]. مصباح يزدي، محمدتقي، كتاب نقد، شماره 7، ص 168.
[4]. عميد زنجاني، عباسعلي، گزيدة انقلاب اسلامي و ريشههاي آن، تهران، كتاب طوبي، 1376، ص 18.
[5]. حديث ولايت، ج 3، ص 249 و 250.
[6]. مطهري، مرتضي، پيرامن انقلاب اسلامي، انتشارات صدرا، 1368، ص 119.
[7]. حديث ولايت، ج 3، ص 136.
[8]. محمدي، منوچهر، انقلاب اسلامي زمينهها و پيامدها، انتشارات معارف، 1380، ص 282.
[9]. روزنامه جمهوري اسلامي، 19/5/81.
[10]. صحيفه نور، ج 21، ص 176 و 177.
نظرات شما عزیزان: