در واقع شبهه افکنها با عباراتی مثل «تحقیقات اخیر نشان میدهد»، «بعد از سالها تحقیق به این نتیجه رسیدم که ...» و امثال اینها سعی در خوراندن حرف دروغ خود به مردم دارند تا آنها را از دین، زده کنند.
این «تحقیقات اخیر(!!)» گاهی نشانگر این میشود که ماجراهای صد و بیست و چهار هزار پیامبر الهی افسانۀ بابلی ها بوده و گاهی نشان میدهد که کعبه، آتشکده بوده است!!!!!! نویسنده خیلی راحت از کتیبه ای سخن میگوید که مطمئن است شما تا آخر عمرتان هم آنرا نخواهید دید(زیرا وجود ندارد!) یا اگر (در صورتی که واقعا" وجود داشته باشد) آنرا ببینید از کجا میتوانید تشخیص دهید که جعلیست؟ برای آشنایی با صدها کتیبۀ جعلی میتوانید به کتابهای «دوازده قرن سکوت» مراجعه کنید تا بدانید هر چیزی که روی یک کتیبه بود الزاما" مربوط به عصر باستان نیست.(برای ساختن یک کتیبۀ جعلی به این اقلام نیاز دارید: چکش، میخ، یک سنگ تخت و نسبتا" کهنه(!) و نیز آشنایی با زبان و خط مردم باستان!)
یادمان باشد وقتی شبهه افکن برای ادعای دروغش سندی را ذکر کرد حتما" دقت کنیم که آیا واقعا" ادعایی که میکند در سند آمده است؟ و همچنین آیا سندی که آورده است، «معتبر» میباشد؟
ارزش ایمان به همین تشخیص حق از باطل است.اگر قرار باشد ما به این ترفندها برخورد نکنیم و ایمانمان به بوتۀ آزمایش نیفتد؛ دیندار بودنمان به هیچ دردی نخواهد خورد.
نظرات شما عزیزان: