این که در روایت دارد: «و رجل قرأ القرآن فوضع دواء القرآن علی داء قلبه» برای این است که قرآن را فقط برای این که اسم و رسم بیابند یا مشغولیتی برای خودشان درست کنند، نخوانند؛ بلکه قرآن را به جهت اینکه درمانهای اصلی از آن است بخوانند. داروی قرآن را روی درد جان و وجود و باطن خود بگذاریم و با قرآن این دردها را شفا دهیم. این کار، احتیاج دارد به این که فضا قرآنی شود.
ما را برای مدّتهای طولانی، به طرق مختلف از قرآن دور نگه داشتند. امروز ما میخواهیم فضای قرآنی داشته باشیم؛ باید به قرآن برگردیم. البته بیستوپنج سال است که جامعه ما بهطور جدّی و با حرکت دستجمعی و عمومی به سمت قرآن حرکت میکند. قبل از انقلاب هم حرکت قرآنی وجود داشت، ولی مثل حرکتهای فردی بود. حرکت جمعىِ جامعه، بعد از حاکمیت نظام اسلامی است که حرکت خوبی هم بوده و هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله دارد. نتیجه آن حرکت این شده که شما امروز میبینید پیر و جوان و زن و مرد ما تا حدود زیادی با قرآن اُنس دارند. حضور جوانانی که در هر گوشه و بخشی از بخشهای جامعه با قرآن مأنوسند، نتیجه همان حرکت است که بایستی تقویت شود. تقویتِ حرکت مذکور به این است که شما قرّاء بتوانید قرآن را با صدا و شیوه خوب و زیبا بخوانید. اهمیت دادن به این جلسات برای همین است که اهمیت فراگیری تلاوت در جامعه روشن شود، والّا به اندازهای که در اینجا قرآن خوانده میشود، انسان میتواند چند برابر آن را به تنهایی بخواند.
تلاوت فقط صدا نیست، بلکه فنون و شیوههای مختلفی دارد؛ چه شیوههای مربوط به ظاهر کار که همین نغمهسراییها و آهنگهای تلاوت است و چه شیوههای عمیق قرآن که مرحلهای باطنیتر از مرحله قبل است و آن آشنایی با مفاهیم آیات است. من غالباً به قرّاءِ جوانمان گفتهام و الآن هم تأکید میکنم که یکی از مهمترین همّت هایشان باید این باشد که آیاتی را که میخوانند، خوب بفهمند. لااقل به ترجمه و معنا و دقایق آیاتی که میخواهند تلاوت کنند، دقیق شوند، تا وقتی میخوانند، مفهوم با صدا از عمق جانشان بیرون بیاید؛ آن وقت در فضای جامعه اثر میگذارد و همه را تحت تأثیر قرار میدهد. این که میبینید تلاوت بعضی از قرّاءِ مصری عمیقاً اثر میگذارد، بهخاطر رعایت همین موضوع است. طوری میخوانند که گویی میخواهند مضمون آیه را در مقابل شما تصویر کنند. من گاهی برای بعضی از قرّاءِ جوانمان، دوستان مداح را مثال میزنم و میگویم این دوستان وقتی میخواهند یک بیت شعر را در مجلسی که همه معنای آن را میفهمند، بخوانند، به دو شکل ممکن است بخوانند. یک شکل این است که این مدّاح که با صدای خوش میخواند، گویا با شما کلمه کلمه حرف میزند، که این در عمق جانتان اثر میکند. یک شکل هم این است که برای خودش مطلبی را میخواند! قرآن را هم به دو شکل میتوان خواند. دلیل این که بسیاری از تلاوت ها، با اینکه آهنگ ها و نغمههای آن خیلی با هم متفاوت نیست، تأثیر لازم را در دل ها نمیبخشد و دلها را از جا نمیکَند، این است که خواننده از دل و باطن جانش با عبارات قرآن با مخاطب حرف نمیزند. در محیط ما که خیلی ها زبان عربی بلد نیستند، بلکه آن جاهایی هم که بلد هستند، انسان میفهمد که قاری از باطن جانش با مخاطب حرف نمیزند.
اگر می خواهید تلاوت شما از لحاظ تأثیر و ساختن محیط جامعه و تغییر و دگرگونی دلها و جانها موفّق باشد، یکی از شرایط مهم و اصلیاش این است که خواننده قرآن با مضمون آیهای که میخواهد تلاوت کند، کاملاً آشنا باشد و طوری بخواند که گویی با صدای خوش خود میخواهد آن مضمون را برای مخاطب تصویر و ترسیم کند.
ديدار قاريان قرآن كريم ۶/آبان/۱۳۸۲
نظرات شما عزیزان: