ج - امام(ع) هنگام بعثت پیامبر اکرم(ص) حضرت در این وقتحدود ده سال داشتند، اما شخصیت ذاتی آن بزرگوار و تاثیرات تربیتی مکتب پیامبر اکرم(ص) ایشان را به جایی رسانده بود که خود میفرمایند:
«لقد کان(ص) یجاور فی کل سنة بحراء فاراه، و لایراه غیری ... اری نور الوحی و الرسالة و اشم ریح النبوة.» (5)
پیامبر(ص) مدتی از سال مجاور کوه حراء میشد، پس تنها من او را مشاهده میکردم و کسی جز من او را نمیدید. من نور وحی و رسالت را میدیدم و نسیم نبوت را استشمام میکردم.
2) ایمان امام (ع)
الف : اول کسی که ایمان آورد امام(ع) است
بعد از آن که پیامبر به رسالت مبعوث شد، اول کسی که ایمان آورد امام(ع) بود.
چنانکه فرموده است: «والله لانا اول من صدقه.» (6)
به خدا سوگند! من نخستین کسی هستم که وی را تصدیق کردم.
یا فرموده است:
«انی ولدت علی الفطرة و سبقت الی الایمان.» (7)
من بر فطرت توحید تولد یافتهام و در ایمان از همه پیش قدمتر بودهام.
ابن ابی الحدید معتزلی - از بزرگان اهل سنت - دلایل زیادی بر اینکه اول کسی که به پیامبر ایمان آورد امام علی(ع) است اقامه میکند و اشکالاتی را که به این ادعا وارد کردهاند جواب میدهد. (8)
ب : ایمان امام (ع) توام با یقین بود
حضرت میفرمایند: «انی لعلی یقین من ربی و غیر شبهة من دینی.» (9)
من به پروردگار خویش یقین دارم و در دین و آیین خود گرفتار شک و تردید نیستم!
و یا فرموده است: «ما سککت فی الحق مذ اریته.» (10) من از زمانی که حق را یافته ام، در آن تردید نکرده ام.
3) امام(ع) معیار هدایت و راه نجات است
امامی که با حق است و حق هم با اوست: «علی مع الحق والحق مع علی.» (11) کسی که قرآن ناطق است.
پس چراغ هدایت و راه نجات نیز هست.
میفرماید: «انما مثلی بینکم کمثل السراج فی الظلمة، یستضیء بها من ولجها.» (12)
من در میان شما همچون چراغی در تاریکی هستم; هر کس به سوی آن چراغ روی آورد و در کنارش بنشیند از نورش بهرهمند میگردد.
امام(ع) چراغ هدایتی است که هیچ گاه کسی را گمراه نمیکند.
«لا ضللت و لا ضل بی.» (13)
هرگز گمراه نبودهام و هرگز کسی به وسیله من گمراه نشد.
4) امام(ع) مطیع خدا و رسول اکرم(ص) بود
یکی از ویژگیهای امامان(ع) اطاعت از پروردگار متعال است و امام علی(ع) نیز در این ویژگی سرآمد میباشد. حضرت میفرمایند:
«انی لم ارد علی الله و لا علی رسوله ساعة قط و لقد وآسیته بنفسی...» (14)
من حتی یک لحظه به معارضه با (احکام و دستورات) خدا و پیامبر برنخاسته ام.
آری، ایشان خود را در مقابل پیامبر اکرم مطیع محض میدانست. چنانکه به مناسبتی کسی به ایشان عرض کرد: «یا امیرالمؤمنین فنبی انت؟ قال: ویلک، انما انا عبد من عبید محمد(ص).» (15)
ای امیرمؤمنان پس تو پیامبر هستی؟ فرمود: وای بر تو! من بندهای از بندگان پیامبر اکرم(محمدص) هستم!
5) موقعیت علمی امام (ع)
الف: از محضر پیامبر کمال استفاده را برد.
حضرت که از طفولیت تا واپسین لحظات عمر پیامبر ملازم ایشان بود، بیشترین بهره علمی را از مکتب عالی نبوت برد. امام(ع) میفرمایند:
«لیس کل اصحاب رسول الله(ص) من کان یساله و یستفهمه حتی ان کانوا لیحبون ان یجیء الاعرابی الطاری فیساله(ع) حتی یسمعوا و کان لا عربی من ذلک شییء و الا سالته عنه و حفظته.» (16)
این طور نبوده که همه اصحاب پیامبر(ص) از او پرسش کنند و استفهام نمایند; عدهای دوست داشتند اعرابی یا سائلی بیاید و از آن حضرت چیزی بپرسد و آنها پاسخ آن را بشنوند و بهره بگیرند. اما من هر چه از خاطرم میگذشت از او میپرسیدم و حفظ مینمودم.
ابن ابی الحدید در شرح این فراز از بیانات امام مینویسد:
«واعلم ان امیرالمؤمنین(ع) کان مخصوصا من دون الصحابة رضوان الله علیهم بخلوات کان یخلو بها مع رسول الله(ص) لایطلع احد من الناس علی ما یدور بینهما و کان کثیر السؤال للنبی(ص) عن معانی القرآن و عن معانی کلامه(ص) و اذا لمیسال ابتداءه النبی(ص) بالتعلیم والتثقیف و لمتکن احد من اصحاب النبی(ص) کذلک. بل کانوا اقساما: فمنهم من یهابه ان یساله و هم الذین یحبون ان یجیء الاعرابی او الطاری فیساله و هم یسمعون. و منهم من کان بلیدا بعید الفهم قلیل الهمة فی النظر والبعث، و منهم من کان مشغولا عن طلب العلم و فهم المعانی اما بعبادة او دنیا، و منهم المقلد یری ان فرضه السکوت و ترک السؤال. و منهم المبغض الشانیء الذی لیس للدین عنده من الموقع ما یضیع وقته و زمانه بالسوال عن دقائقه و غوامضه، وانضاف الی الامر الخاص بعلی(ع) ذکاؤه و فطنته و طهارة طینته و اشراق نفسه وضوءها. و اذا کان المحل قابلا متهیئا. کان الفاعل المؤیر موجودا، والموانع مرتفعة و حصل الاثر علی اتم مایمکن، فلذلک کان علی(ع) کما قال الحسن البصری. ربانی هذه الامة و ذا فضلها، و لذا تسمیه الفلاسفة امام الائمة و حکیم العرب.» (17)
نظرات شما عزیزان: