تلاش در راه هدف
از آن رو كه پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) علاقه وافری به هدایت عموم و حتی مشركان داشت، كوشش فراوان نمود تا با هر وسیله ممكن آنان را به صف مؤمنان بكشاند، اما بسیاری اسلام را نپذیرفتند كه این باعث شد روح پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) از گمراهی و لجاجت آنان سخت آزرده شود. از این رو، خداوند برای دلداری به آن حضرت می فرماید: (وَ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقاً فِی الأَرْضِ أَوْ سُلَّماً فِی السَّمَاء فَتَأْتِيَهُم بِآيَة وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَی الْهُدَی فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ) (انعام: 35); اگر رویگردانی مشركان بر تو سخت و سنگین است، چنانچه می توانی نقبی (سوراخی) در زمین بزنی و یا با نردبان به آسمان رفته، به جستوجو بپردازی تا معجزه ای تهیه كنی كه آنان را بر ایمان مضطر و بی اختیار سازد، این كار را بكن. اما این گونه ایمان را خداوند از بندگان نخواسته، بلكه ایمان اختیاری و با میل و رغبت را خواسته است. بدین روی، خداوند معجزه ای كه مردم را مجبور بر ایمان سازد، نیافریده است، وگرنه خود می توانست با چنین كاری تمام مردم را وادار به ایمان سازد.
خداوند با این جمله به پیامبر می فهماند كه هیچ گونه كوتاهی در برنامه تعلیمات و دعوت او وجود نداشته، آن حضرت با اراده قوی و با تكاپوی بسیار، مردم را به اسلام دعوت كرده است. اگر آنان نپذیرفتند اشكال از خودشان بود كه تصمیم گرفته بودند پذیرای حق نباشند.(2) خداوند در آیه 2 سوره «طه» رسول خود را از برگزیدن شیوه سخت و پررنج برای هدایت مردم و ابلاغ قرآن برحذر می دارد: (مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَی); ما قرآن را بر تو نازل نكردیم تا به رنج افتی.
«تشقی» از «شقاوه» به معنای شدت و دشواری است. توصیه خداوند به پیامبر(صلی الله علیه وآله) مبنی بر سختی نكشیدن و عدم انتخاب شیوه پر رنج و زحمت، نشان از تلاش طاقت فرسای او در راه هدایت مردم دارد.(3)
حضرت علی (علیه السلام) درباره كوشش پیامبر (صلی الله علیه و آله) نسبت به راهنمایی مردم می فرماید: «خداوندا، شریف ترین درودهایت را به همراه بالنده ترین بركاتت بر محمّد ـ بنده و رسول خویش ـ مقرّر فرما كه سلسله بعثت را حلقه آخرین بود، و با شكستن بن بست ها، آغازگر راهی نوین. حق را با آهنگ حق اعلام كرد، نیروهای سپاه باطل را به واپس راند و هیاهوی دروغ و فریب را فرو نشاند. بار سنگین رسالت را به گونه ای در خور به دوش كشید، در انجام فرمان تو ثابت قدم و در راه خشنودی بیشتر تو پویا بود، بی آنكه گام های استوارش به سستی گراید، یا در اراده آهنینش اندك تردیدی راه یابد. وحی تو را به گوش جان شنوا بود. حافظ و نگهبان عهد و پیمان تو بود، در اجرای فرمانت تلاش كرد تا آنجا كه نور حق را آشكار و راه را برای جاهلان روشن ساخت.»(4)
آن حضرت در جایی دیگر می فرماید: «محمد (صلی الله علیه و آله) طبیبی سيّار برای بیماران است كه مرهم های شفابخش او آماده و ابزار داغ كردن زخم ها را گداخته است. برای شفای قلب های كور و گوش های ناشنوا و زبان های لال، آماده و با داروی خود در پی یافتن بیماران فراموش شده است.»(5)
رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) پزشكی است كه خود به سراغ بیماران روحی و معنوی می رود، نه اینكه منتظر باشد تا مریض به مطب او سر بزند، اگر بداند در قبیله ای دوردست فردی قابل هدایت است، مشتاقانه به سویش رفته، او را راهنمایی می كند.
حضرت علی (علیه السلام) درباره مشكلات رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «... شهادت می دهم كه محمد (صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست كه در راه رضایت حق، در كام هرگونه سختی فرو رفت و جام مشكلات و ناگواری ها را جرعه جرعه سر كشید. روزگاری، خویشاوندان او به دورویی و دشمنی پرداختند و بیگانگان در كینه توزی و دشمنی با او متحد شدند. اعراب برای نبرد با پیامبر عنان گسیخته و با تازیانه ها بر مركب ها می نواختند و از هر سو گرد می آمدند و از دورترین نقطه ها و فراموش شده ترین سرزمین ها، دشمنی خود را بر پیامبر فرود آوردند.»(6)
شرح صدر پیامبر (صلی الله علیه و آله)
خداوند گاهی برخی از نعمت های فراوانی را كه در اختیار رسول خود قرار داده بر می شمارد. یكی از آنها شرح صدر و بزرگی روح اوست: (أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ) (شرح: 1); آیا برای تو سینه ات را نگشاده ایم؟
شرح صدر به معنای گسترش سینه به وسیله نور الهی است كه با آن، روح و فكر پیامبر (صلی الله علیه وآله) گسترش یافته، در برابر سختی ها و لجاجت افراد بردبار می شود.
هیچ پیامبر و رهبری بدون شرح صدر نمی تواند با مشكلات روبه رو شود، و آنكه رسالتش از همه بزرگ تر است، شرح صدرش نیز باید بیشتر باشد تا طوفان های حوادث نتواند آرامش روح او را بر هم زند و سختی های فراروی مسلمانان او را به زانو در نیاورد و كارشكنی های دشمن او را مأیوس نسازد. بنابراین، اگر كسی حالات رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را به صورت دقیق مطالعه كند و میزان شرح صدر آن حضرت را در حوادث سخت و پیچیده دوران عمر گرامی اش بنگرد كه چگونه به عالی ترین وجه مشكلات رسالت را پشت سر گذاشت و وظایف خود را در این راه به خوبی به انجام رسانید، یقین می كند كه این امر از راه های عادی ممكن نیست، بلكه تأییدی الهی و عنایتی ویژه از طرف خداوند همراه آن بوده است.(7)
اگر این عنایت ویژه الهی، آن حضرت را همراهی نمی كرد، در دوران آغازین رسالت كه با سختی ها و دشواری های فراوان همراه بود، رسول اكرم (صلی الله علیه وآله) قادر به انجام رسالت جهانی خویش نبود. اما خداوند روح آن حضرت را چنان بزرگ قرار داد كه تمام این سختی ها را با شادابی تحمل می كرد. اگر هم گاهی از ایمان نیاوردن مشركان و یا نادانی همراهان سخت ناراحت و اندوهگین می شد، غم او برای خدا بود و هیچ گاه در اراده پولادین او تأثیری نداشت. پیامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) در برابر هوس ها، وسوسه ها و جاذبه های رنگارنگ دنیایی ـ كه پیشوایان بی شماری را به درّه ژرف خودكامكی و حق كشی پرتاب كرده است ـ و نیز در برابر كارشكنی ها و سرسختی ها و نقشه های شیطانی دشمنان، قهرمان راستین شكیبایی و بردباری و پایداری بود. همان گونه كه او بر پایداری و شكیبایی در ابلاغ دین و توحید فرمان یافته است، دیگر افراد مؤمن نیز باید چنین باشند و در برابر سختی ها و مشكلات بردباری پیشه كنند: (فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ وَلاَ تَطْغَوْاْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ) (هود: 112); پس همان گونه كه دستور یافته ای ایستادگی كن و هر كه با تو توبه كرده [نیز چنین كند] و طغیان مكنید كه او به آنچه انجام می دهید بیناست.
خداوند در آیه 61 سوره توبه، پیامبر (صلی الله علیه وآله) را به سبب سعه صدر و گوش دادن به سخنان مردم می ستاید: (وَ مِنْهُمُ الَّذِینَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يِقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْر لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِینَ آمَنُواْ مِنكُمْ وَالَّذِینَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ); و از ایشان كسانی هستند كه پیامبر را آزار می دهند و می گویند: او زودباور است. بگو: گوش خوبی برای شماست، به خدا ایمان دارد و [سخن] مؤمنان را باور می كند و برای كسانی از شما كه ایمان آورده اند، رحمتی است و كسانی كه پیامبر خدا را آزار می رسانند عذابی پردرد [در پیش] خواهند داشت.
برخی منافقان پیوسته رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را آزار و اذیت می كردند و آن حضرت را به دلیل اینكه به تمام سخنان افراد گوش می دهد و همه را باور می كند، فردی خوش باور معرفی می كردند. اما خداوند این امر را خصلتی نیك و پسندیده برای پیامبر (صلی الله علیه وآله) می داند كه نشان از شكیبایی و سعه صدر كامل آن حضرت دارد. یك رهبر مهربان و دلسوز و در عین حال، آگاه به تمام مسائل، لازم است نهایت لطف و محبت را نسبت به افراد جامعه داشته باشد و عذر آنان را بپذیرد و در مورد عیوب آنان پرده پوشی كند. خداوند در ادامه آیه مزبور می فرماید: این كار به نفع شماست; زیرا با آشكار نكردن عیوب، آبروی شما حفظ شده و عواطفتان جریحه دار نمی شود.
نظرات شما عزیزان: