آیه 143
وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيداً وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتي كُنْتَ عَلَيْها إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلى عَقِبَيْهِ وَ إِنْ كانَتْ لَكَبيرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذينَ هَدَى اللَّهُ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضيعَ إيمانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحيمٌ
و همانگونه [كه شما را به راه راست هدایت كردیم] شما را امتی میانه [و پیراسته از افراط و تفریط] قرار دادیم تا [در ایمان، عمل، درستی و راستی] بر مردم گواه باشید و پیامبر هم گواه بر شما باشد. و ما قبلهای را كه بر آن بودی فقط به خاطر این قرار دادیم تا كسانی كه از پیامبر پیروی میكنند از كسانی كه از اسلام و اطاعت پیامبر برمیگردند [و متعصبانه به قبله پیش از كعبه میمانند] معلوم و مشخص كنیم؛ گر چه این حكم جز بر كسانی كه خدا هدایتشان كرده دشوار بود. و خدا بر آن نیست كه ایمان شما را تباه كند؛ زیرا خدا به همة مردم رؤوف و مهربان است.
واژه1: عَقِبَیه: دو پاشنة پایش. (تثنیه عَقِب: پاشنة پا) (یَنقَلِبُ عَلی عَقِبَیه: بر دو پاشنة پایش چرخید. این جمله، کنایه از بازگشت به حالت اولیه است.)
واژه2: رَئُوف: مهربان و دلسوز. (تفاوت «رأفت» با «رحمت» این است که محبت در اولی هیچگاه همراه با ناخوشی و سختی نیست و همیشه همراه با عطوفت است، ولی در دومی ممکن است همراه با ناخوشی و بلا نیز باشد؛ مانند طبیب که ـ از روی رحمت و نه رأفت ـ دوای تلخ به مریض خود میدهد).
این آیه به سه مطلب اساسی در ماجرای تغییر قبله اشاره میکند:
4ـ (اول) امت اسلام؛ برترین امتها
همانگونه که با تغییر قبله شما را به راه راست هدایت نمودیم، شما را امتی میانهرو و الگو برای دیگر امتها قرار دادیم. هدف از این کار نیز، این بوده است که به سبب این برتری، شما گواه و نمونـهای بر دیـگر امـتها باشید؛ چـه ایـن که پیــامبر به عنوان الگو و نمونة برتر بندگی، گواه بر اعمال شما میباشد.
5ـ (دوم) شناسایی منافقان
هدف از قرار دادن قبلة نخست، آن بوده است که کسانی که پیرو دستورهای فرستادة خدا میباشند، شناسایی شده و از این رهگذر، آن دسته از دشمنان که در نقاب نفاق بودند، شناخته شوند.
6ـ (سوم) ملاک اطاعت است
نمازهایی که به سمت قبلة سابق خوانده شده است، صحیح میباشد (زیرا ملاک اطاعت امر خدا بوده است و آن زمان امر خدا نماز به سوی بیتالمقدس بود.) و خداوند رأفت و رحمت خویش را از این جهت نیز نسبت به مؤمنان دریغ نمیدارد.
7ـ وساطت امت اسلامي در فيض
برخی منظور از «امت وسط» در این آیه را اعتدال دانستهاند اما علامه طباطبایی معتقد است: اگر چه روش اسلام بر اعتدال است ولی این موضوع در آیه نیست، بلکه منظور «وساطت» است. آیتالله جوادی آملی نیز به این موضوع دقیق پرداخته و گفتهاند: «خداي سبحان مسلمانان را به اين فضيلت امتياز داد كه بين پيامبر گرامي صلّياللهعليهوآلهوسلّم و ساير مردم قرار گيرند، تا همانگونه كه رسول اكرم واسطه فيض و هدايت الهي براي مؤمنان است، مؤمنان نيز واسطه هدايت مردم باشند؛ يعني فيض را از حضرت رسول اكرم دريافت كرده به مردم برسانند. اين ويژگي از برجستهترين نعمتهايي است كه خداوند به امت اسلام عطا كرد».
8ـ امامان معصوم، مصداق کاملِ واسطه و شهید هستند
اگر خداي سبحان در آيه مورد بحث امت را به عظمت و اوصافي برجسته ستود مصداق كامل آن امامان معصوم عليهمالسلام هستند. زيرا:
اول: آياتي از قرآن كريم به ناخرسندي خداي سبحان از برخي مسلمانان ظاهري صراحت دارد.
دوم: عنوان امت بر گروه ويژه و جماعت خاص اطلاق شده است.
سوم: در آیات بسیاری از قرآن هم چون نساء، 41 و 159؛ نحل، 84 و زمر، 89؛ از شهادت پیامبران، مؤمنان راستین، فرشتگان و ... نسبت به اعمال مردم سخن به میان آمده است. مراد از این شهادت، آگاه و ناظر بودن بر حقیقت اعمال انسانها در دنیا و گواهی آن در آخرت میباشد. روشن است که این مقام، تنها شایستة کسانی خواهد بود که به جهت بصیرت بالای خویش قدرت درک حقیقت اعمال انسانها را دارا میباشند. به همین جهت، در روایات فراوانی «امت وسط» در آیة شریفه بر امامان معصوم که واسطة میان مردم و پیامبر خدا و شاهد بر اعمال انسانها میباشند، تطبیق شده است.
چهارم: در روایتی از امام صادق علیهالسلام نقل شده است: «امّت وسط ماییم و ما گواهان خدا بر مردم و حجتهاى او در زمین خدا هستیم».
پنجم: هم چنیـن از امام باقر علیهالسلام روایت شده است: «گواهان بر اعمال مردم، به غیر رسولان و امامان كسى نیست و معقول نیست كه خدا از تمام امت اسلامی شهادت بطلبد؛ زیرا این كه در میان همین امت كسانى هستند كه شهادتشان به اندازة یک پر كاه ارزش ندارد».
بدون شك اين روايات مفهوم وسيع آيه را محدود نمىكند، بلكه بيان مصداقهاى كامل اين امت نمونه است، و بيان الگوهايى است كه در صف مقدم قرار دارند.
پیام 1 : اولیاى خدا، در دنیا و آخرت بر اعمال ما نظارت دارند. «لِتَكُونُوا شُهَداءَ»
پیام 2 : جز فرمان خداوند، به چیز دیگرى خود را عادت ندهیم، تا هر گاه فرمانى بر خلاف انتظار ما صادر شد، به راحتی آن را بپذیریم. «لِنَعلَمَ مَن یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن یَنقَلِبُ عَلى عَقِبَیهِ»
آیه 144
قَدْ نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَ إِنَّ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ
ما گردانیدن رویت را در [جهت] آسمان [چون كسی كه به انتظار مطلبی باشد] میبینیم؛ به یقین تو را به سوی قبلهای كه آن را بپسندی بر میگردانیم؛ پس رویت را به سوی مسجدالحرام گردان؛ و [شما ای مسلمانان!] هر جا كه باشید، روی خود را به سوی آن برگردانید. و بهطور مسلم اهل كتاب میدانند كه این تغییر قبله [از بیتالمقدس به كعبه] از سوی پروردگارشان [كاری] بر اساس حق است؛ [زیرا در تورات و انجیلشان خواندهاند كه پیامبر اسلام به دو قبله نماز خواهد خواند] و خدا از آنچه [بر ضد پیامبر و مؤمنان] انجام میدهند، بیخبر نیست.
واژه: شَطر: سمت و سو، جهت. به معنای بعض، نیز می آید.
9ـ تغییر قبله با دعای پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم
طعنهها و کنایههای پیاپی یهودیان، برای پیامبر اسلام صلیاللهوعلیهوآلهوسلم ـ که دوست داشت دشمنان اسلام کوچکترین بهانهای برای تضعیف مسلمانان نداشته باشند ـ گران بود. آن حضرت، در نیمهشبی از خانه بیرون آمده و با نگاه منتظر خویش به آسمان نگاه میکرد. ظهر روز بعد ـ در حالی که پیامبر دو رکعت از نماز ظهر را به سمت بیتالمقدس خوانده بود ـ جبرئیل شانة آن حضرت را به طرف کعبه برگرداند و با ابلاغ آیة 144، خبر از تغییر قبلة مسلمانان و اجابت دعای ایشان داد. این مسئله، خود گواه دیگری بر پیامبری وی نیز بود؛ زیرا یکی از نشانههای پیامبر خاتم در تورات، این بود که وی به سمت دو قبله نماز میگزارد و یهودیان این مطلب را میدانستند.
پیام : ادب پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم در دعا به قدرى است كه تقاضای تغییر قبله را به زبان نمىآورد؛ بلكه تنها با نگاه، انتظارش را مطرح مىنماید. «قَد نَرى تَقَلُّبَ وَجهِكَ»
آیه 145
وَ لَئِنْ أَتَيْتَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ بِكُلِّ آيَةٍ ما تَبِعُوا قِبْلَتَكَ وَ ما أَنْتَ بِتابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذاً لَمِنَ الظَّالِمينَ
[به خدا] سوگند اگر برای اهل كتاب هر دلیل روشنی بیاوری، از قبلة تو پیروی نمیكنند، و تو هم [پس از قبله شدن كعبه] پیرو قبله آنان نخواهی بود و [نیز] برخی از آنان [كه یهودیاند] از قبلة دیگران [كه نصرانیاند] پیروی نخواهند كرد. اگر پس از دانشی كه [چون قرآن] برایت آمده از خواستههای نامشروع آنان پیروی كنی، مسلماً در آن صورت از ستمكاران خواهی بود.
واژه: ما تَبِعُوا: پیروی نکردند (نمیکنند.)
10ـ تهدید پیامبر به چه معناست؟
در قرآن، گاهی به خطابهای تند و آمیخته به تهدید نسبت به پیامبر برمیخوریم. (چون آیات بقره120، زمر 65، حاقه 44 و همین آیه) باید توجه داشت که اینگونه خطابها از مقام پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم نمیکاهد و با عصمت ایشان نیز منافات ندارد؛ زیرا به صورت جملة شرطیه بیان شده است که اگر چنان کنی، چنین نتیجهای خواهد داشت و شرط آن هیچگاه محقق نشده است. از سویی، عصمت به معنای اجبار و اکراه پیامبر بر ترک گناه نیست و آن حضرت، از روی اختیار خویش مرتکب گناه نشده و به این مقام رسیدهاند. با این توضیح، دلیل بیان چنین عباراتی، اهمیت فراوان مسئله است، به گونهای که حتی پیامبر صلیاللهوعلیهوآلهوسلم نیز با وجود مقام عالی خویش از فرجام آن در امان نخواهد بود و به همین دلیل، مسلمانان باید توجه بیشتری به این موضوع نمایند.
پیام : علم، به تنهایى براى هدایت یافتن كافى نیست؛ بلکه روحیّة حقّپذیرى لازم است. «اَهواءَهُم مِن بَعدِ ما جاءَكَ مِنَ العِلمِ»
سؤالات پژوهشی
1ـ اگر مصداق کامل «اُمّة» در آیة 143، ائمـة معصـومین میباشند؛ نه تمام امت اسلام، پس چرا از واژة «اُمّة» استفاده شده است؟ (تفسیر نور)
2ـ تعبیر «لِنَعلَمَ مَن یَتَّبِعُ الرَّسولَ...» برای چیست؟ مگر خداوند علم ندارد که چه کسانی از پیامبر پیروی و چه کسانی سرپیچی می کنند؟ (تفسیر المیزان)
3ـ چرا در آیة 143 قید «شُهداء» در ابتدا مقدم بر «عَلَی النّاس» شده و در بار دوم پس از «عَلَیکُم» آمده است؟ (الجدول فی کلمات القرآن الکریم)
نمونه سؤالات چهار گزینهای
1ـ تفاوت «رأفت» با «رحمت» چیست؟
الف) محبت در «رأفت» هیچگاه همراه با ناخوشی و سختی نیست، ولی در «رحمت» ممکن است همراه با ناخوشی و بلا نیز باشد.
ب) محبت در «رأفت» هیچگاه همراه با ناخوشی و سختی نیست، ولی در «رحمت» ممکن است همراه با ناخوشی و بلا نیز باشد.
ج) «رأفت» بیانگر لطف خداوند با عوام و «رحمت» بیانگر لطف خداوند با خواص است.
د) «رأفت» بیانگر لطف خداوند با خواص و «رحمت» بیانگر لطف خداوند با عوام است.
2ـ دلیل رو نمودن به قبله چیست؟
الف) برای مقابله با یهود و نصاری
ب) برای مقابله با مشرکین
ج) برای مصالحی چون آزمایش بندگان و ایجاد وحدت کلمه
د) الف و ب
3ـ بر اساس تفسیر آیتالله جوادی آملی منظور از «امت وسط» در آیه 143 سوره بقره چیست؟
الف) اعتدال امت اسلامی در همة امور
ب) وساطت امت اسلامي در فيض
ج) قبله یهود به سمت غرب بود و قبله نصاری به سمت شرق ولی وقتی مسلمانان به سمت کعبه نماز خواندند قبله آنها در وسط قرار گرفت
د) یهود مایل به دنیا بودند و نصاری رهبانیت را در پیش گرفتند ولی مسلمانان هر دو وجه را در حد اعتدال دارا بودند
4ـ چرا مصداق کامل «اُمّة» در آیة 143 سوره بقره ائمـة معصـومین میباشند؟
الف) آياتي از قرآن كريم به ناخرسندي خداي سبحان از برخي مسلمانان ظاهري صراحت دارد
ب) عنوان امت بر گروه ويژه و جماعت خاص اطلاق شده است
ج) در روایتی از امام صادق علیهالسلام نقل شده است: «امّت وسط ماییم و ما گواهان خدا بر مردم و حجتهاى او در زمین خدا هستیم».
د) هر سه مورد
5ـ از عبارت «اَهواءَهُم مِن بَعدِ ما جاءَكَ مِنَ العِلمِ» در آیه 145 چه پیامی دریافت میشود؟
الف) مسلمانان باید توطئههای دشمن را پیشبینى كرده و از گسترش آن پیشگیرى نمایند
ب) جز فرمان خداوند، به چیز دیگرى خود را عادت ندهیم، تا هر گاه فرمانى بر خلاف انتظار ما صادر شد، به راحتی آن را بپذیریم
ج) اولیاى خدا، در دنیا و آخرت بر اعمال ما نظارت دارند
د) علم، به تنهایى براى هدایت یافتن كافى نیست؛ بلکه روحیّة حقّپذیرى لازم است
نظرات شما عزیزان: