ثالثاً: همان خدایی که کار را بهتر از بقیه میداند، فرموده است:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابتَغُوا إِلَيهِ الوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في سَبيلِهِ لَعَلَّكُم تُفلِحُونَ» (المائده - 35)
ترجمه: اى كسانى كه در زمرهی مؤمنين در آمدهايد، از خدا پروا داشته باشيد، و در جستجوى وسيلهاى براى نزديك شدن به ساحتش برآئيد و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار گرديد.
و نیز فرموده است:
«وَ استَعينُوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الخاشِعينَ» (البقره - 45)
ترجمه: از صبر و نماز كمك (استعانت) بجوئيد و آن (حقیقت نماز) بسى سنگين است مگر براى خشوع پيشگان.
و نیز فرموده است:
«وَ ما أَرسَلنا مِن رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطاعَ بِإِذنِ اللَّهِ وَ لَو أَنَّهُم إِذ ظَلَمُوا أَنفُسَهُم جاؤُكَ فَاستَغفَرُوا اللَّهَ وَ استَغفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً» (النساء - 64)
ترجمه: و ما هيچ رسولى نفرستاديم، مگر براى اين كه مردم او را اطاعت كنند، و اگر نامبردگان بعد از آن خلافكاريها- يعنى تحاكم نزد طاغوت و اعراض از رسول و سوگند دروغ و ...- از در توبه نزد تو آمده بودند، و از خدا طلب آمرزش كرده بودند، و رسول برايشان طلب مغفرت كرده بود مىديدند كه خدا توبه پذير و مهربان است.
و نیز به پیامبرش فرمود:
«فَاعلَم أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ وَ استَغفِر لِذَنبِكَ وَ لِلمُؤمِنينَ وَ المُؤمِناتِ وَ اللَّهُ يَعلَمُ مُتَقَلَّبَكُم وَ مَثواكُم» (محمد - 19)
ترجمه: پس بدان كه هيچ معبودى جز او نيست و براى گناه خود و مؤمنين و مؤمنات استغفار كن كه خدا به سكونت و انتقال شما آگاه است.
و نیز فرمود:
«يَومَئِذٍ لا تَنفَعُ الشَّفاعَةُ إِلاَّ مَن أَذِنَ لَهُ الرَّحمنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَولاً» (طه - 109)
ترجمه: در آن روز شفاعت سودى ندارد مگر از كسى كه خداى رحمان اجازه شفاعتش داده باشد و سخن او را در شفاعت بپسندد. (یعنی شفاعت با اجازهی او صورت میپذیرد).
رابعاً: هیچ انسان مسلمان و مؤمنی به جز خداوند را مؤثر در وجود نمیشناسد، پس دعا و توسل و زیارت و ... جایگزینی نیست.
خامساً: شما که اهل «ایاک نعبد و ایاک نستعین» هستید، چگونه بدون وسیله قرار دادن اسلام، قرآن، پیامبر، نماز، روزه، ذکر ... و آن چه خدا به آن امر فرموده تا وسیلهی بندگی و رشد شما شود، عبادت خداوند را به جا میآورید؟! مواظب باشید که این «من» شما همان «من» شیطانی نباشد که نام بی حیایی در مقابل خداوند متعال و دعوت بر خلاف دعوت او را «حیا» بگذارد و به بهانهی توحید شما را به شرک و پرستش نفس خودتان دعوت نماید!
سادساً: پیامبر اکرم (ص) به امر خدا و به وسیلهی قرآن کریم (که آن هم وسیله است)، ما و شما را به ایمان به خدا دعوت کرده است، حال چگونه بندگانی گمان میکنند که مراحل ایمانی آنها چنان بالا رفته است که دیگر هیچ نیازی به قرآن، رسول و سایر وسایل قرب الهی ندارند و مستقیماً (امر محال) با خدا مرتبط میشوند؟!
نظرات شما عزیزان: