در اخلاق قرآنی درون و باطن آدمی باید بهتر از بیرون و گفتار و نمودش باشد و اگر «حال» و درون آراستهتر از بیرون نباشد، نباید به گونهای تظاهر كرد كه بیرون آراستهتر از باطن و درون به نظر آید كه زمینه نفاق را فراهم میسازد. در سوره احزاب «صدق» با «نفاق» مقابل هم آمده و میفرماید: «لِیَجْزِیَ اللَّهُ الصَّادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ وَیُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ إِن شَاء أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا »، (تا خدا راستگویان را به [پاداش] راستىشان پاداش دهد، و منافقان را اگر بخواهد، عذاب كند یا بر ایشان ببخشاید كه خدا همواره آمرزنده مهربان است.)(احزاب، 24) كسی كه التزام عملی به گفتارش ندارد در صورتی كه احتمال دهد دیگران با شنیدن و خواندن مواعظ وی هدایت میشوند میتواند این كار را بكند یا نه؟ توصیه به آنچه خود عامل نیستم اوّلاً موجب خواهد شد با توجه به حساسیتی كه ذهن انسان به مغایرت های رفتاری و گفتاری دیگران دارد از لحاظ حیثیت و اعتبار، آبرویم نزد دیگران خدشه دار شود و هر شنوندهای كه مرا میشناسند بی اختیار در دل یا در زبان خواهد گفت: این اگر راست میگوید چرا خودش عمل نمیكند؟ همچنین توصیه به آنچه عمل نمیكنم موجب پیدایش تناقض و شكاف در ساحتهای وجودی من خواهد گردید و این تفاوت بین گفتار و عملكرد در صورت تداوم و استمرار مرا به ورطه نفاق سوق خواهد داد كه فرجام منافقان به تعبیر قرآن «فِی الدَّرْكِ الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ»، (نساء، 145) میباشد و نیز سخن كسی كه اعتقاد قلبی به گفتهاش نداشته باشد و در عملش متبلور نشده باشد تاثیر چندانی بر مخاطب نخواهد داشت و به گفته مولانا: «آه صاحب درد را باشد اثر» و نوعاً كسانی كه در عمل كردن كاهل و سهل انگار هستند بیشتر حرف میزنند. بی عمل در حرف گفتن گوی سبقت می برد مرد میدان عمل خود حرف كمتر میزند فرآوری: زهرا اجلالباطنت را بهتر از ظاهرت کن
سۆال:
نظرات شما عزیزان: