«زهرا قبیسی» یکی از این جوانان است. در حالی که برخی از هم سن و سالهای او تنها راه نجات را مهاجرت به دیگر کشورها دانسته و برخی دیگر که با توجه به سبک زندگی غربی که عدهای در حال دیکته آن به نیروهای جوان کشورهای مسلمان هستند رغبتی برای تن دادن به فعالیتهایی که برچسب کهنگی بر آنها خورده است ندارند، زهرا ترجیح داده است تا به جای تسلیم شدن در برابر شرایط ظالمانهای که بر کشورش تحمیل شده و مشکلاتی که با کمیاب و بعضاً نایاب شدن اقلامی چون بنزین، چای، برنج، آرد و افزایش چند برابری قیمتی برخی اقلام دیگر چون روغن، پوشاک و دارو برای مردم کشورش ایجاد میشود، راه حلی برای حل این مشکلات بیندیشد. راه حلی ساده، زود بازده و عملی.
ایده اقتصادی ابتکاری
این زن اهل جنوب لبنان که سرپرستی دخترش را هم بر عهده دارد با تهیه آرد مورد نظر از کشاورزان بومی روستای خود و کشت گیاهان معطری که در نانهایش به کار میبرد یک مغازه نانوایی افتتاح کرده است تا بتواند هر روز نانهای باکیفیت و از نظر هزینه مقرون به صرفهتری به دست هم وطنانش برساند. در حالی که در ابتدای شروع این حرکت عدهای نوسان قیمت و عرضه گندم در بازار لبنان را تهدیدی برای کسب و کار کوچک و جدید زهرا میدانستند، این بانوی محجبه و معتقد لبنانی با برنامه ریزی دقیق برای بهره برداری از گندمی که از طرف نیروهای مقاومت حزب الله و به منظور ایجاد خوداکتفایی حداقلی بین مردم جنوب لبنان توزیع شده است، از این مشکل هم عبور کرده و مطابق محاسباتش تا چند سال آینده هیچ مشکلی برای تهیه مایحتاج کارش ندارد.
# زهراء_قبیسی ترند اول لبنان
زهرا که مدرس موسیقی هم هست، از مغازه کوچکش در جنوب لبنان که آنرا «عالبال صاج» نامگذاری کرده پیام توانستن، غرور و عزت به سراسر دنیا صادر کرد و همین خلاقیتش در عین اعتماد به نفس باعث شد مورد توجه کاربران شبکههای اجتماعی لبنان قرار گرفت و در عرض یک هفته دو بار در لبنان ترند شد و بیش از 10 هزار توییت برای او زده شد.
«عالبال صاج» جهانی میشود
زهرا قبیسی اما در جهان عرب و حتی فراتر از آن بواسطه گفت و گویش با شبکه المیادین معروف شد، آنجا که در جملاتی زیبا و احساسی مستقیم سید حسن نصرالله را مخاطب قرار داد و گفت: «شما یک لحظه از عمر و جوانیتان که من حاضر نیستم یک لحظه از آن را از دست بدهم برای خودتان زندگی نکردید و تمام آن را برای ما، کرامت ما، شرف ما، عزت و ناموس ما هزینه کردید. حالا من از جانب خودم زهرا به شما قول میدهم که حتی از ذرهای عزت نفس و غروری که شما و شهدا و جانبازان و اسرای ما به خاطرش فداکاری کردید دست بر ندارم. به خاطر یک چالش اقتصادی سر خم نخواهیم کرد و از آنچه به دست آوردهایم دست بر نخواهم داشت. هرچه پیش بیاید و با هرآنچه که رو به رو شویم، ما روی شما حساب میکنیم و شما باید روی ما حساب کنید. ما جوانانی تنبل یا ضعیف نیستم. ما توان و انرژی داریم. هر چالشی برای شما پیش بیاید با شما هستیم و در کنار تو و پشت تو هستیم. نه فقط با خون بلکه با همه چیز. با انرژی و خلاقیتهایمان که خدا در اختیارمان قرار داده و شما به ما آموختهای که به آن ایمان داشته باشیم».
باوری که زهرا قبیسی را به سمت راه اندازی و اداره یک مغازه خودکفا و به عبارتی دیگر توقف تأثیرپذیری از شرایط محیطی و همچنین رفع نیاز عدهای دیگر را هدایت کرده است باور مقدسی است که باید به یک یک جوانانی که میخواهند به زور ایمان و باورشان به مقاومت را از آنها بدزدند تزریق شود تا به دستشان یک یک گرههای موجود در جوامعی که به دلیل گره خوردن نامشان به مقاومت مورد ظلم واقع میشوند باز شود.
منبع:مهر
انتهای پیام/
نظرات شما عزیزان: