نگرانی اصلاحطلبان از واکنش نظام به "تحریم خاموش انتخابات"
تئوری انتخاباتی جدیدالتأسیس اصلاحطلبان مبنی بر اینکه "شرکت میکنیم ولی لیست نمیدهیم"!وارد بحرانهای تازهای شده است.
چپها در تصوّر اینکه پروژه مذکور مورد رصد فعالان سیاسی قرار نخواهد گرفت از چند ماه قبل مشغول تئوریزه کردن آن بودند اما مدتیست که شاید در نگرانی از واکنش نظام اسلامی به این پروژه؛ مجبور شدهاند در مقابل انتقادات از "تحریم خاموش انتخابات"، موضع بگیرند.
مجید انصاری با ردّ مسئله آنرا یک تهمت دانسته است.[1]
عبدالرضا هاشمزایی از نمایندگان اصلاحطلب مجلس گفته است: چنین گمانهزنیهایی درست نیست، اصلاحطلبان هنوز به تصمیمی درباره معرفی نامزد و ارائه لیست نرسیدهاند.
خبرآنلاین نیز به نقل از خانم آذر منصوری در این زمینه نوشت: جریان اصلاحات دیگر زیر بار گزینشی پیدا کردن نامزد نخواهند رفت، این کار نه به معنی تحریم و نه به معنی عدم شرکت در انتخابات است. اصلاحطلبان تلاش میکنند انتخاباتی آزاد، رقابتی و عادلانه در این کشور برگزار شود که نه تنها آنان بلکه همه گروهها و جریانهای فکری بتوانند از حق آزادانه انتخاب شدن و انتخاب کردن برخوردار شوند.[2]
یدالله طاهرنژاد عضو حزب کارگزاران هم با تأکید بر اینکه "آنچه که تاکنون مورد بحث قرار گرفته و موافقان بیشتری دارد این است که در حوزه هایی که کاندیدای اصلاحطلب حضور دارد لیست ارائه شده و در حوزههایی که هیچ کاندیدای اصلاحطلبی نداریم لیستی ارائه نشود!"؛ در رویکردی نجیبانه، اینطور به خبرگزاری ایلنا گفته است که پیشنهاد منطقی به جای "تحریم خاموش انتخابات" را در شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بررسی میکنیم.[3]
کسانی از اصلاحطلبان نیز پس اعلام نتایج بررسی صلاحیتها از سوی شورای نگهبان و رد شدن چهرههای پیر و مسئلهدار جریان چپ تأکید کردهاند که انتخابات آینده "انتصابات" و یا "انتخابات درونحزبی" است!
*معنی این دست و پا زدنها برای اینکه مردم متوجه پلشتی و ناسیاسی بودن رفتار اصلاحطلبان در قبال انتخابات آینده نشوند؛ مشخص نیست...
آنها به بهانه اینکه چرا نامزدهای پیر و مسئلهدار ما تأیید صلاحیت نشدهاند؛ اعلام کردهاند بعید است که در انتخابات لیست بدهیم و اکنون نیز خود بهتر از همه میدانند که این رفتار ناسیاسی به معنای «تحریم خاموش انتخابات» و تقلا برای کمرنگسازی آن است.
فاطمه راکعی نیز به تازگی در این باره گفته است: باتوجه به رد صلاحیتهای گستردهای که صورت گرفته، اگر این رویه تغییر نکند اصلاحطلبان در بسیاری از شهرها و حوزههای انتخابیه در عمل گزینهای ندارند که بتوانند لیست انتخاباتی ارائه دهند!
جالب است که چپها گویی سخنان خود در انتخاباتهای قبلی را نیز از یاد بردهاند!
سخنانی که ما در ادامه به 2 مورد از آنها اشاره میکنیم:
غلامرضا انصاری، قائم مقام حزب اتحاد ملت پیش از این و در سال 96، طی سخنانی در اشاره به رفتارهای سیاسی اصلاحطلبان در انتخاباتهای ریاست جمهوری اخیر و انتخابات مجلس دهم گفته بود: "درست است دولت روحانی، نخواست یا نتوانست یا نگذاشتند که به بسیاری از انتظارات و مطالبات مردم جامه عمل بپوشاند اما قرینه این حرکت چه بود؟ اگر به روحانی 92 و 96، شوراهای 92 و 96، مجلس 94 ورود پیدا نمی کردیم چه کار دیگری می توانستیم، بکنیم تا کشور از سقوط آزاد نجات یابد؟ به طور مثال در انتخابات مجلس دهم وقتی تا رده های سوم و چهارم ما را هم رد صلاحیت کرده بودند چه کار باید می کردیم؟ آیا باید با صندوق ها قهر میکردیم تا یک مجلس تندروی دیگر سرکار بیاید؟ نه ما برای نجات کشور باید ائتلاف میکردیم."[4]
عبدا... نوری، دیگر فعال اصلاحطلب نیز 2 سال قبل در اشاره به تجربه بد اصلاحطلبان از تحریم انتخابات مجلس نهم و توجیه رفتارهای سیاسی آنها در حمایت از آقای روحانی و از لیست امید در مجلس اظهار کرده بود: "برخی و از جمله من، در مقطعی بر این باور بودیم که قبل از اصلاح ساختاری در کشور، با شرکت در انتخابات، نتیجه ای حاصل نمیشود. با مرور زمان به این نتیجه رسیدیم با شرکت نکردن در انتخابات هم نتیجه ای حاصل نخواهد شد و چه بسا با شرکت نکردن جمع گستردهای از مردم، افرادی با کمترین صلاحیت و رأی حداقلی در مصادر امور قرار گیرند و ما هم با عدم شرکت خود در آسیب هایی که به منافع کشور وارد میگردد، مقصر باشیم».[5]
سؤال واضحی که هماکنون، اعضای ستاد اصلاحات و چهرههایی مثل آقایان انصاری، طاهرنژاد، انصاری، منصوری، هاشمزایی و... باید به آن پاسخ بدهند اینست که این سخنان را عاقلانه میدانند یا خیر؟!
و اگر آری پس چرا حاضر به تکرار آنها نیستند و کمر به کمرنگسازی انتخابات مجلس یازدهم بستهاند؟!
برخی محافل تحلیلی معتقدند که برخورد نظام اسلامی با این حرکت دشمنانه در شکستن کمر انتخابات، قابل تخمین و یا پیشبینی نیست. خاصه اینکه جریان اصلاحات پیش از این مرتکب تحریم انتخابات مجلسین هفتم و نهم نیز شده است و اکثریت رجال آن سابقه خوبی در قضیه فتنه 88 ندارند.
مسئله وقتی بغرنجتر میشود که بدانیم کسانی از رجال اصلاحات، اظهاراتی دارند مبنی بر اینکه باید به مردم تحریمکننده پیوست! و یا بایستی از فرصت انتخابات مجلس یازدهم برای تظاهرات میلیونی علیه نظام اسلامی استفاده کرد.[6]
گفتنیست، مقام معظم رهبری در خطبههای اخیر خود در نماز جمعه تهران پیرامون امر انتخابات تأکید کردند: "حضور ملت ایران در انتخابات، کشور را بیمه و دشمن را مأیوس میکند. سعی و تلاششان بر این است که نگذارند مردم در انتخابات شرکت کنند. کمرنگ کردن و بیرونق کردن انتخابات، خواسته دشمن است."
***
اعتراض طراح بزم رقص در شهرداری تهران به ردّ صلاحیت خود!
فاطمه راکعی، از فعالان اصلاحطلب به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا پیرامون فرایند بررسی صلاحیتها، تأکید کرده است که امکان لیست دادن اصلاحطلبان در بسیاری از حوزهها وجود ندارد و مسئول این قضیه هم شورای نگهبان است!
او همچنین ضمن گناه کبیره خواندن برخی رفتارهای شورای نگهبان؛ به ردّ صلاحیت خود نیز اشاره کرده و گفته است:
"من با استناد به ماده۲۸ بند۲ یعنی عدم التزام به نظام جمهوری اسلامی رد صلاحیت شدهام و از آنجا که مدافع حق و قانون در مورد دیگران و خودم هستم، برای اعتراض مراجعه کردم. حرف من این بود که تمام این چهل سال فعالیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی من در جهت حفظ و اعتلای نظام جمهوری اسلامی بوده است و چنانچه فقط یک مورد خلاف این مساله در فعالیتهای من وجود دارد ارائه کنید وگرنه بگذارید در حد توان در راه خدمت به مردم و کشورم تلاش کنم."[7]
*خانم راکعی در واقع به ردّ صلاحیت چهرههای پیر و مسئلهدار اصلاحات اعتراض دارد وگرنه غیر از چپهای تأیید شده؛ جوانان اصلاحطلب زیادی در میان تأییدشدگان وجود دارند که البته گویا ستاد جریان سیاسی خاص هیچ میل و رغبتی به کار کردن با آنها ندارد!
از سوی دیگر، خانم راکعی بهتر از هرکسی میداند که پروژه «تحریم خاموش انتخابات» بعنوان دستور کار جدید ستاد جریان سیاسی خاص بایستی الّا و لابد به پیش برود و از همین روست که اصلاحطلبان قصد ندارند از مدل رفتاری خود در انتخاباتهای پیشین استفاده کنند و در چارچوب حکومت و مردمسالاری حضور داشته باشند.
در رابطه با شخص خانم راکعی و اینکه عنوان کردهاند "چنانچه فقط یک مورد خلاف این مسئله در فعالیتهای من وجود دارد ارائه کنید" نیز اگرچه ما نمیدانیم نظر شورای محترم نگهبان چه بوده! اما این قضاوت را به مردم عزیز واگذار میکنیم که شخصی که طراح اصلی و صحنهگردان برگزاری مجلس رقص دختران نوجوان با حضور یکی از شهرداران سابق تهران بوده است؛ آیا التزامی به نظام جمهوری اسلامی ایران دارد یا خیر؟
بسیار جالب است که خانم راکعی عنوان میکند تمام فعالیتهای فرهنگی او در راستای حفظ و اعتلای نظام بوده است!
***
تودهنی اول به انصرافیهای جشنواره فجر
بهروز جلالی، شاعر و معاون بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان (مجری جشنواره شعر فجر) درباره انتشار یک لیست از شاعرانی که در موجسواری بر حادثه هواپیمای اوکراینی، از جشنواره شعر فجر امسال انصراف دادهاند، به خبرگزاری ایبنا گفته است:
آن موضوعی که دوستان درباره آن در فضای مجازی صحبت میکنند و از آن اتفاق ناراحت و اندوهگین هستند، طبیعتا موضوعی است که آحاد مردم نیز از آن ناراحت هستند و آن نگرانی در سایر مردم نیز وجود دارد و این غمی نیست که فقط مختص عدهای از هنرمندان یا اهل قلم باشد.-اما- اینکه گروهی بخواهند بیایند و از اتفاقی که رخ داده برای موجسواری روی احساسات مردم سوءاستفاده کنند، کار درست و اخلاقی نیست.
او همچنین تصریح میکند: چند روز پیش فهرستی که _ به تعبیر خودشان از جشنواره شعر فجر انصراف دادهاند_ منتشر شد. لطفا شما به نگاهی به آن بیندازید. بعید میدانم بیش از یک یا دو نام را بشناسید. من که وقتی به این فهرست نگاه کردم، به جز یک یا دو نام هیچ نامی برایم آشنا نبود.
جلالی در پاسخ به این سؤال که "همه این دوستان در جشنواره امسال کتاب داشتهاند؟ " میافزاید: نکته جالب همین جاست. آن یکی دو نفر اصلا در سال 97 کتابی منتشر نکردهاند. سوال من این است: این دوستان دقیقا از چه چیزی انصراف دادهاند؟ حکایت این دوستان این گونه است که شخصی به شرکت رجا نامه بنویسد که من سوار قطار شما نمیشوم؛ در چنین شرایطی قطعا رجا خواهد گفت که مگر برای شما بلیطی صادر شده است؟ که شما بخواهید سوار شوید یا نشوید. ببینید اگر من امروز این گفتوگو را انجام میدهم تنها به دلیل جوسازی عده بسیار محدود است. شاعری که نه داور است، نه در هیات علمی حضور دارد و نه سال گذشته کتابی داشته است، دقیقا از چه چیزی انصراف میدهد؟
او در بخش پایانی مصاحبه خود نیز تأکید میکند: خواهش من از دوستان شاعر این است که این بخش از منیتها را کنار بگذارند. دوست عزیزی که اهل قلم هم هست در این سانحه هوایی خانوادهاش را از دست داده و متاسفم که بگویم برخی از افراد از غم این دوست سوءاستفادههای شخصی میکنند. واقعا این موجسواری به قیمت است؟ این عده پارسال هم تلاش کردند تا جشنواره را به حاشیه ببرند. آیا سال گذشته هم هواپیما سقوط کرده بود؟ به نظر من در رفتار برخی دوستان شاعر رفتار مشهود بیشتر حاصل سقوط اخلاق است نه سقوط هواپیما![8]
*این موضعگیری شجاعانه و مؤدبانه نسبت به افرادی که قصد دارند از یک تصادف غیر عمد، سوء استفاده کنند و "خونبازی" به راه بیاندازند؛ در خور تقدیر است.
خاصّه اینکه بهتر بود مسئولان جشنواره فیلم فجر نیز از مسئولیتپذیری ادبا و فرهیختگان مشق میکردند و در مقابل سلبریتیهایی که اقدام به تحریم جشنواره کردهاند؛ موضعی مردانه و از روی غیرتمندی میگرفتند!
جامعه بایستی به قدرت ادراک و تفکیک بین افراد نان به نرخ روز خور -ولو در میان مراجع اجتماعی- با افراد سالم برسد و این خواسته محقق نمیشود مگر با اخذ چنین مواضع متین و مؤدبانهای.
یقینا تنویری که در قبال شعرای انصرافی صورت گرفته است؛ در قبال سایر سنگر گرفتگان پشت نقشها و شعرها نیز صورت میگیرد و این قصه سر دراز دارد...
***
2_ khabaronline.ir/news/1337438
7_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-861055
8_ http://ibna.ir/fa/doc/longint/286163
نظرات شما عزیزان: