مسأله ی 933- «لهوالحديث» و يا هرگونه لهوى كه در آياتى چند تحريم شده است به طور كلى سخن و يا كارى را دربر مى گيرد كه داراى اين دوگونه انحراف و يا يكى از آن ها باشد
نظرات شما عزیزان:
مثلًا در آيه ى (6) لقمان كه «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ يَشْتَرى لَهْوَ الْحَديثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمِ وَ يَتَّخِذَها هُزُواً» (سوره ى لقمان، آيه ى 6)، «بعضى از مردم لهو را طالب و خريدارند تا اين كه (مردم را) از راه خدا گمراه كنند «بِغَيرِعِلْمٍ» يعنى به سبب نادانى و جهالتشان (و همين ها كسانى هستند كه) راه خدا را به مسخره و (شوخى) مى گيرند» كه اين جا آن چه محور اصلى گناه مى باشد «لهوالحديث» و گمراه كردن و گمراه شدن و سبك گرفتن راه خداست كه مثلًا به قصه هاى پوچ و پوك دلداده و در نتيجه از دلبستگى به سخنان حق دور شود.
مسأله ی 934- روى اين اصل مى توان گفت علوم رايج حوزه هاى اسلامى كه بر محور قرآن نيست، بلكه دانشجويان علوم اسلامى را از علوم قرآن دور كرده و سد راه دريافت معارف قرآنى شده اند همه از نمونه هاى «لهوالحديث» بوده، و دلبستگى به آن ها گناه و بيراهه رفتن است، و جاى انكار هم نيست كه قرآن در حوزه هاى ما هم چون كتابى اجنبى است كه اگر هم به كار گرفته شود از دروس جنبى و حاشيه اى است، و در مواردى هم كه با خيالات و اصطلاحات علوم حوزه اى برخورد داشته باشد مورد تأويل باطل قرارش مى دهند و يا بانظرات اين و آن آيه ى شريفه را از كار مى اندازند و برخلاف نص و يا ظاهرش نظر داده و عمل مى نمايند!
مسأله ی 935- «لهو» در كل كار يا سخنى است كه دل آدمى را مى گيرد و آن را مى ميراند و روح ايمان را در آن كشته و يا آغشته به شهوت مى نمايدبنابراين مى بينى كه در واجباتش سست و يا از آن ها روى گردان مى شود، يا در ترك محرمات سست و بدتر كه به آن ها رو مى آورد، اينها كلًا حرام است، و اين لهو در موسيقى و رقص و آواز و خوانندگى گاه چهار بعدى است كه زنى زيبا و رعنا و دلربا هم برقصد و هم بخواند و هم چيزى را كه مى خواند لهو باشد و سازى هم بزند كه جملگى لهو است و حرام، و بالاخره گاه اين حرمت ابعاد وسيعى پيدا مى كند تا آن جا كه در دو و يا سه يا چهار بعد لهو و حرام مى گردد.
مسأله ی 936- گاه خواننده آن چه را مى خواند از نظر معنى نه تنها دل را نمى گيرد و نمى ميراند كه زنده هم مى كند، ولى از نظر وزن طرب آور و لهو است كه چون اهانت به اين معناى مقدس است فقط در اين بعد حرام است مگر اين كه چون با معناى شايسته و تذكر دهنده اى كه هم آهنگ گشته حالت لهوى وزنش در اين ميان محو و ناچيز گردد و اهانت هم نباشد، در اين صورت حرام نخواهد بود، مانند صداى دلنواز قرآن و مرثيه و مانند آن ها و نيز صداهاى دلنوازى كه اختصاص به حالت لهو ندارند.
مسأله ی 937- گاهى هم خوانندگى به عكس است كه صدا به خودى خود لهو نيست ولى مطلبى را كه مى خواند لهو است و اين جا به حساب لهو بودن معنى حرام است، مانند صداى ناپسندى كه به خودى خود لهو نيست ولى چيزى را كه مى خواند از نظر معنى لهو است، و بالاخره هر جايى لهوى پيش آيد كه از نظر موسيقى و يا آواز و يا رقص و يا هر چيز بى معنى و منحرف كننده اى باشد، در چنان مواردى حرام است.
مسأله ی 938- «لهو» در تمامى ابعاد انجام دادنش و بهره گيرى از آن و يا تنها حضور در مجلسش گرچه چشم و گوشش را هم ببندد در حالى كه اين لهو در حضور فرد و يا گروهى ديگر انجام گيرد باز هم حرام است و ماندن در چنان مجلسى نيز دو بعدى حرام است."
هم چنين در پاسخ به استفتائي راجع به صداي زنان اين گونه پاسخ داده اند:
اگر با شنيدن صدای زنی احساس آرامش و تسکين کنيم البته اگر آن صدا مهيج کننده ی قوای جنسی نباشد آيا گوش کردن به آن صدا جايز است؟
پاسخ:شنيدنِ صدای آرامش دهنده در مفروض مسأله حرام نيست، به شرط تضمينی واقعی و نه خيالی که پی آمدِ شهوانی را در بر نداشته باشد.