نشاط و شادمانی یکی از فرآیندهای رفتاری و ضروری برای انسانها به ویژه جوانان است. از رنگ لباس تا سرگرمی و تا ورزشهای گوناگون، از فیلم و سینما تا گردشهای دسته جمعی همه و همه میتوانند ابزار شادمانی باشند.
متاسفانه پایین آمدن سطح نشاط اجتماعی و عدم آشنایی جوانان با مفهوم شادی واقعی باعث شده بسیاری از این قشر به اشتباه در تاریکی به دنبال داروی خویش بگردند.تبلیغات گسترده دشمنان جامعه ما درمورد ایجاد شادمانی با قرصهای روانگردان، اکستازی و سایر مخدرها و فریب خوردن بعضی از جوانان با این تبلیغات دروغ موجب استفاده بعضی از جوانان از این مواد شده است.
ممکن است اینگونه مواد به خاطر داشتن آمفتامین در کوتاه مدت باعث شادی کاذب شود اما این شادی کوتاه مدت، درد و غصه و فلاکت طولانی به دنبال دارد. در مراحل بعد، بعضی از افراد بی جهت به دنبال آن شادی اولیه میگردند که هیچوقت آن را پیدا نکرده و نه تنها گم شده پیدا نمیشود بلکه خود فرد نیز به باتلاقی سقوط میکند که خروج از آن اگر غیرممکن نباشد دشوار است.
بنابراین اطلاع رسانی و بیان واقعیات به طور شفاف به جوانان، اولین قدم در پیشگیری از سقوط آنها به دستان اهریمن اعتیاد است. دومین نکته در این زمینه این است که دشمن خارجی به وسیله نوکران داخلی اش و بر اساس توطئه های مافیای بینالمللی با تبلیغات دروغ و نشان دادن سراب کاذب ، جوانان را به دنبال خود میکشاند. واکسیناسیون فکری و رفتاری جوانان در جهت مقاومت در برابر این توطئه های گوناگون دومین قدم پیشگیری است.
به نظر میرسد باید خانوادهها کمی از مادی گرایی و غرق شدن در مادیات فاصله بگیرند و به فکر فرزندان خود باشند. به بهانه گرفتاریهای شغلی، کمبودهای مالی، خستگی و امثال اینها اجازه ندهند گرگهای در لباس میش از غفلت آنها استفاده کنند.
منصفانه نیست که همه خواسته ها را از جوانان داشته باشیم. جوانان براساس ضرورت سنی و نیاز غریزی به دنبال پر کردن اوقات فراغت و شادی و نشاط هستند. ارائه امکانات رفاهی و شادمانی به طور رایگان یا ارزان قیمت به جوانان و خانواده ها و آموزشهای زیربنایی به آنها در راستای تشخیص شادی کاذب از نشاط واقعی همینطور ایجاد گردشهای گروهی و برنامه های نشاط آور و مسابقات محلی مخصوصا در ایام مبارک شعبانیه که شادی و نشاط در این ایام به گونه ای عبادت تلقی میشود بهانه های مناسبی برای سرمشق دهی به جوانان است.
به نظر میرسد باید خانوادهها کمی از مادی گرایی و غرق شدن در مادیات فاصله بگیرند و به فکر فرزندان خود باشند. به بهانه گرفتاریهای شغلی، کمبودهای مالی، خستگی و امثال اینها اجازه ندهند گرگهای در لباس میش از غفلت آنها استفاده کنند.
نهادهای متولی مانند سازمان تربیت بدنی، وزارت ارشاد، آموزش و پرورش، بسیج و ... نیز باید با تمرکز سیاستگذاریها و ارتقای برنامه ریزیها به سطح مطلوب برای پر کردن اوقات فراغت جوانان، نوجوانان و کودکان برنامه ریزی کنند.در خاتمه به عنوان پدری دلسوز که دارای دو جوان در جامعه است و یک آسیب شناس اجتماعی که سی سال از بهترین روزهای عمر خود را صرف پژوهش میدانی و کاربردی کردهام، به طور جدی به خانواده ها، مسوولان و نهادهای مربوطه اعلام خطر کرده و هشدار میدهم چرا که سونامی مواد روانگردان مثل شیشه و اکستازی بسیار جدی است. مبادا با اعتقاد به فلسفه "به من چه، به تو چه" روزی از خواب بیدار شویم که سیل خانمانمان را برده باشد.
منبع : خبر آنلاین
نظرات شما عزیزان: