این ویروس که تاکنون عامل مرگ حدود ۲۰ هزار نفر در سراسر جهان و همچنین ابتلای ۴۰۰ هزار نفر بوده است، در فقدان درمان و داروی مشخص به اثرگذاری خود بر بخشهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ادامه می دهد.
گذشته از حوزههای دیگر در حوزه فرهنگی و اجتماعی این ویروس میلیون ها نفر را در ایران و جهان خانه نشین یا به قرنطینه خانگی کشانده و روابط عادی اجتماعی را تقریبا به صفر رسانده است.
خانه نشینی و قطع ارتباطی که از سوی متولیان سلامت کشور و سازمان های جهانی بهداشت تنها راه گسست زنجیره انتقال ویروس کرونا محسوب می شود باید اولویت همه قرار گیرد زیرا دوران نهفتگی ویروس یا مخفی بودن ویروس کرونا در مقایسه با انواع دیگر ویروس ها نسبتا طولانی است و در بدن میزبان به مدت چندین هفته بدون هیچ علائمی زندگی و یا به دیگران منتقل می شود.
اما ویروس کرونا روی دیگری هم دارد، این ویروس قابلیت انتقال از هر جسم و جنسی را دارد و حتی از راه هوا نیز قابل انتقال است، به همین منظور آگاهی دادن به دیگران از سوی مبتلایان می تواند راه دیگر برای قطع زنجیره انتقال ویروس باشد.
با این وجود در ایران و شاید دیگر نقاط مختلف دنیا یک مسئله تاکنون در مورد ویروس کرونا نادیده گرفته شده و آن هم مخفی کاری های غیر منطقی به دلیل ترس از آبروریزی است. ترسی که ناشی از نگرانی به جهت انگشت نمایی و از دست دادن دوستان و خانواده در عموم مردم لانه کرده است.
این مسئله در استان مازندران به وضوح مشاهده شده و میشود. مبتلایان به ویروس کرونا یا حتی کسانی که علائم مشکوک دارند، بیماری خود را از ترس آبروریزی از دیگران مخفی می کنند.
این مخفیکاری نه تنها می تواند به قیمت جان خود فرد تمام شود، بلکه ممکن است به دلیل ناآگاهی اطرافیان، منجر به انتقال به افراد دیگر نیز شود.
جالب این است که مخفیکاری کرونایی پا را فراتر از بیماران یا افراد مشکوک گذاشته و حتی درافراد سالم نیز بذر ترس از بی آبرویی را کاشته تا خودشان را از افراد بیمار دور کنند. دوری که در مخفی کاری بیماران تاثیر به مراتب بیشتر از بیماری داشته است.
قاسم یکی از بیماران کرونایی که به گفته خودش تا پای مرگ رفته و بازگشته است در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: متاسفانه حدود ۱۰ روز علائم ابتلا به ویروس کرونادر من مشخص شد اما به دلیل ترس از آبرو و اینکه دیگران به من نگاه متفاوت داشته باشند این بیماری را مخفی کردم.
وی ادامه داد: حتی از مراجعه به پزشک هم خودداری کردم زیرا می ترسیدم در صورت مثبت بودن کرونایی بودنم چگونه باید جلوی مردم سربلند کنم. تمام فکرم این بود که اگر دیگران بفهمند کرونا گرفتم دیگر با من قطع رابطه می کنند.
به گفته این بهبودیافته ویروس کرونا بیشترین ترس من از دست دادن شغلم بود و اینکه از شرکتی که در آن کار می کردم اخراج شوم. حتی به جهت اینکه فامیل از ابتلای من به ویروس کرونا با خبر نشود از فرزندانم مخفی کردم.
آبروریزی کاذب
روان شناس و مشاور خانواده در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: مهم ترین مسئله در مواجه با آبرو تعریف درست از آن است، چنانچه از آبرو برای یک جامعه یا مردم یک منطقه تعریف نادرست شود، می توان با پدیده آبروی کاذب مواجه شد، زیرا ممکن است فرد تمامی مسائل زندگی خود را در قالب آبرو تعریف و به نوعی آبرو اولویت حیات او قرار گیرد در حالی که آبرو نیز همانند دیگر رفتارهای انسانی، یک هنجار عرفی است که نباید از مرز خود عبور داده شود.
محمد کریمیان افزود: واژه آبرو در ارتباط با دیگر مفاهیم روانشناسی نظیر اعتماد بهنفس، عزتنفس و حرمتنفس بررسی میشود. وقتی به واژه آبرو توجه میکنیم، متوجه میشویم "رو" به ظاهر قضیه باز میگردد و آبرو به معنی زمین نینداختن روی کسی، توهین نکردن یا خدشه وارد نکردن به جهت ظاهری فرد است. در واقع آبرو "پدیدهای اجتماعی" است که چهره بیرونی روابط اجتماعی را معلوم میکند.
به گفته کریمیان، آبرو برداشتی اکتسابی است زیرا چیزی نیست که کسی با آن متولد شود. شهروندان به اعتبار، شخصیت و موقعیت اجتماعی خودشان اهمیت زیادی میدهند و باتوجه به اعتبار، وجاهت و موقعیتی که در جامعه دارند احساس سعادت و خرسندی میکنند. آبرو ریزی نیز نقطه مقابل حفظ آبرو است زیرا به معنای آشکار شدن چهره و یا پدیده های پنهان شده شخصی که به حریم خصوصی افراد بازگشته و شخص نمی خواد آن را وارد عرصه عمومی کند.
به اعتقاد کریمیان پدیده آبرو و آبرو داری در میان جوامع مختلف جایگاه و تعریف متفاوتی دارد و با شدت و ضعف همراه است. برای مثال آبرو در جوامع واقع گرا کمتر دیده می شود که البته به معنای بی آبرویی آن جامعه انسانی نیست زیرا در جوامع واقع گرا مانند جامعه اروپایی به دلیل چهارچوب های سفت و سخت حوزه خصوصی که مانع از ورود فیزیکی و ذهنی افراد به مسائل هم می شود، کمتر مسئله ای با واژه آبرو تعریف و یا شناسانده می شود، در مقابل جوامع احساسی مانند ایران که به وضوح حوزه خصوصی و عمومی مشخص نشده است و روابط اجتماعی بر پایه برداشت های عاطفی و احساس گونه پی ریزی شده، مسئله آبرو از جایگاه بسیار حساسی برخودار است.
این مشاور خانواده گفت: به طور واضحتر در جوامع احساسی، همه علاوه بر دریافت اطلاعات از چهره بیرونی یکدیگر، بلکه در تلاش برای پرسشگری درباره شناخت چهره درونی غیر خود نیز هستند. در همینجاست که اعضای جامعه برای قضاوت نشدن به دنبال پنهان کردن رو یا آبرو خود از پرسشگری ها هستند. زیرا در جوامع احساسی بر خلاف جوامع واقع گرا، فرد بر اساس چهره خصوصی خود قضاوت می شوند و نه چهره اجتماعی و کاری.
کریمیان اظهار داشت: در مسئله ویروس کرونا نیز شرایط به همین شکل است زیرا فرد احساس می کند که اگر به عنوان بیمار کرونایی شناخته شود، تبدیل به شخصیتی می شود که باید تا پایان زندگی این چالش را به دوش بکشد. البته تعریف نادرست از ویروس کرونا نیز در این مسئله بی تاثیر نبود. آنچه از ویروس کرونا در ذهن مردم تصویر سازی شد، ویروسی مهلک و ابدی است که در صورت ابتلا به این ویروس شخص مورد نظر باید از جامعه طرد شود در حالی که علم پزشکی قائل به قرنطینه کوتاه مدت بیمار برای سلامت خود و اطرافیانش است.
وی تصریح کرد: به دلیل اینکه در جوامع احساسی همه پدیده ها و هنجارهای عمومی اجتماعی در قالب آبرو تعریف می شود، فرد بیمار نیز با پنهان کاری به دنبال حفظ آبرو جهت جلوگیری از تعریف عمومی از خود است. حتی بدتر از آن بیمار به دلیل ترس کاذب از بی آبرویی در برخی مواقع از پذیرش بیمار بودن نیز خودداری می کند و به نوعی به خود دروغگویی روی می آورد که ممکن است زمان درمان را عقب انداخته و به قیمت جانش تمام شود.
نگاه مجرم گونه به بیماران
این روانشناس بالینی گفت: در بحث وسواس از بی آبرویی کرونایی موضوع دیگری نیز دخیل است که از اختیارات بیمار خارج است و آن هم تصور مجرم گونه ای است که در جامعه ما به شدت رواج دارد. البته برخی از بیماری ها به دلیل شیوع چندین دهه ای مورد پذیرش اجتماعی قرار گرفته اند و عموما جامعه به آن واکنش نشان نمی دهد مانند سرطان، سل، سرماخوردگی و بیماریهای دیگر که به نوعی برای جامعه پذیرفته شده است.
به گفته وی در مورد ویروس کرونا مسئله متفاوت تر است زیرا این ویروس بیماری ناشناخته ای است که به یکباره جهان را با شوک مواجه کرده و با قربانی گرفتن چندین هزار نفر منجر به ترس همگانی شده است، که در این مورد باید خود بیماری را عامل اصلی ترس دانست.
او اظهار داشت: به همین دلیل عموم مردم نیز نسبت به بیماران نگاهی مجرم گونه را برای خود تعریف کرده اند که البته مجرم به معنای ارتکاب به یک ناهنجاری نیست. منظور من از نگاه مجرم گونه دوری از افراد مبتلا به ویروس کرونا و برچسب زدن "کرونایی" بر یک بیمار است. برچسبی که به دلیل همان تعریفی که از آبرو دادیم به این راحتی از هویت فرد جدا نمی شود.
کریمیان تاکید کرد: هرچه بیشتر درگیر حرف و تصویر سازی مردم نسبت به خود باشیم پدیده آبرو و آبروریزی را بیشتر در زندگی خود تعمیق می بخشیم که در مواقع بحرانی مانند شیوع ویروس کرونا مارا با بن بست روبرو خواهد کرد.
همیشه خوب بودن
معصومه پور یوسف کارشناس جامعه شناسی از زاویه ای دیگر به مسئله آبروی کرونایی پرداخت و گفت: در اغلب جوامع افراد سعی می کنند با خوب جلوه دادن شرایط خصوصی و عمومی جایگاه اجتماعی خود را ارتقا دهند یا حداقل حفظ کنند.
به گفته او با وجود اینکه خوب بودن تمامی رفتارها، کنش ها، باورها و همچنین مسائل اقتصادی و فرهنگی را شامل میشود، اما خوب بودن به معنای آبرو نیست در حالی که خوب نبودن یا بد بودن کاملا در قالب بی آبرویی تعریف می شود.
این جامعه شناس اظهار داشت : مردم جامعه ما به دلیل چرخش مداوم طبقاتی وعدم ثبات در طبقات اجتماعی، همواره به دنبال تعریف چهره خوب از خود برای عبور از طبقه اقتصادی و اجتماعی خود هستند.
پور یوسف ادامه داد: در مورد ویروس کرونا نیز ترس از دست رفتن جایگاه اجتماعی مانع از پذیرش ابتلا به این ویروس از سوی بیماران و یا اعلام آن می شود. منظور از اعلام این است که فرد به اطرافیان خود هشدار دهد تا مانع از انتقال ویروس به آنان شود. حتی بعضا دیده شده والدین یا فرزندان نیز به دلیل از دست ندادن جایگاه خود یا همان بی آبرویی، ابتلا به ویروس کرونا را از یکدیگر مخفی کرده و به صورت عادی با یکدیگر رفت و آمد میکنند.
وقتی حفظ آبرو از حفظ جان مهمتر میشود
این جامعه شناس گفت: خطر مهم تر که اکنون گوی سبقت شیوع را از ویروس کرونا هم گرفته اولویت قرار گرفتن حفظ آبرو در برابر خود ویروس کرونا است. به این معنی که برخی آگاهی دیگران از ابتلای آنان به ویروس کرونا را منجر به بی ابرویی وسر شکستگی خود می دانند و به هر قیمتی ابتلا به این ویروس را مخفی می کنند.
وی بیان داشت: این رفتار میتواند دایره شیوع ویروس کرونا را افزایش دهد و جان افراد بیشتری را به خطر بیاندازد. ابتلا به ویروس کرونا نباید یک ننگ تلقی شود زیرا تقریبا تمامی مبتلایان به این ویروس ناخواسته و به صورت اتفاقی به این بیماری مبتلا می شوند. باید بیماران اطرافیان و پزشکان را از ابتلای خود به ویروس کرونا آگاه کنند تا علاوه بر آغاز فرآیند درمانی و نگهداری، از ابتلا نزدیکان به این ویروس جلوگیری شود.
به گفته او باید آبرو افراد بر پایه کارایی و تاثیرگذاری آنان بر جامعه تعریف شود و نباید افراد آبروریزی را با مخفی کردن مشکلاتشان گره بزنند. نباید جامعه ابتلا به یک بیماری را برای خود آبرو تلقی کرده و دیوار نگاه اشتباه جامعه را به این مسئله بشکنند.
پور یوسف تاکید کرد: البته برای این منظور رسانهها میتوانند بسیار موثر عمل کنند و با ارتباط بیشتر با افراد کرونایی، ترس کاذب و مخفیکاری در برابر این بیماری را از بین برده و با فرهنگسازی درست مردم را به آگاهیسازی تشویق کنند.
نظرات شما عزیزان: