به من شش قول بدهید، تا بهشت را برایتان تضمین کنم؛ وقتی سخن می گویید؛ دروغ نگویید. چون وعده می دهید، تخلف نکنید. چون امین شمرده می شوید، خیانت نکنید. نگاههایتان را از حرام ببندید. غریزه ی جنسی خود را مهار کنید و دست و زبانتان را حفظ کنید. وبلاگ ستاره آسمان نوشت: پیامبر خدا(ص):به من شش قول بدهید، تا بهشت را برایتان تضمین کنم؛ وقتی سخن می گویید؛ دروغ نگویید. چون وعده می دهید، تخلف نکنید. چون امین شمرده می شوید، خیانت نکنید. نگاههایتان را از حرام ببندید. غریزه ی جنسی خود را مهار کنید و دست و زبانتان را حفظ کنید.
پیامبر خدا(ص): یا علی! وقتی که دیدی مردم به مستحبات مشغولند، به انجام واجبات بپرداز. چون دیدی مردم به کار دنیا مشغولند، به کار اخرت بپرداز. چون دیدی مردم به عیوب دیگران مشغولند، به عیوب خود بپرداز. هنگامی که دیدی مردم به تزیین دنیا مشغولندف تو به آراستن اخرت مشغول باش. وقتی دیدی مردم به کثرت عمل مشغولند، تو به پاکی عمل بپرداز و چون دیدی مردم به خلق توسل می جویند، تو به خالق توسل بجوی.
امیر المونین(ع): شش چیز نیکوست؛ ولی از شش گروه نیکوتر است؛ عدالت خوب است و از حاکمان خوب تر. صبر نیکوست و از فقیران نیکوتر. پارسایی خوب است و از عالمان خوب تر. سخاوت زیباست و از توان گران زیباتر، توبه خوب است و از جوانان خوش تر و حیا نیکوست و از زنان نیکوتر.
امیر المونین(ع): حاکم بی عدالت، همچون ابر بی باران است. تهیدست بی صبر، مثل چراغ بی فروغ است. دانشمند بی تقوا، مانند درخت بی ثمر است. ثروتمند بی سخاوت، چون زمین بی درخت و گیاه است. جوان بی توبه، مثل نهر بی آب است و زن بی حیا، مانند غذای بی نمک است.
لقمان حکیم: دل به دنیا مبند؛ مگر به اندازه ای که در ان می مانی. برای آخرتت بکوش؛ به اندازه ای که در آخرت می مانی. مطیع پروردگارت باش؛ به اندازه ای که به او نیاز داری. به اندازه ای بر گناه جرآت کن که صبر بر آتش داری. هرگاه خواستی گناه کنی، مکانی طلب کن که خدا تو را نبیند و همه ی تلاشت در رهاندن خویش از آتش دوزخ باشد.
حکیمی گفته است: انسان، مسافری است که شش منزل دارد؛ سه منزل را پیموده و سه منزل باقی است. ان سه منزل پیموده شده عبارت اند از : صلب پدر، رحم مادر و این دنیا و سه منزل پیش رو عبارت اند از : قبر، محشر و بهشت یا دوزخ.
حکیمی دیگر گفته است: مؤمن همواره شش بیم و هراس دارد؛ یکی بیم از خدا که او را ناگهان بگیرد. دوم خوف از فرشتگان مأمور الهی که در نامه ی اعمالش چیزی بنویسد که مایه ی رسوایی قیامت شود. سوم ترس از شیطان که عملش را باطل و تباه سازد. چهارم ترس از مرگ که در حال غفلت، سراغش بیاید. پنجم خوف از دنیا که مغرورش سازد و از آخرت بازش دارد و ششم، بیم از سوی زن و فرزندان که به انان مشغول شود و از یاد خدا غافل بماند.
نظرات شما عزیزان: