اين آيه بيانگر مهمترين نعمت و رحمت الهى است كه بر بندگان نازل شده است.
الم تر ان الله انزل من السماء ماء فسلكه ينابيع فى الارض ثم يخرج به زرعا مختلفا الوانه... (۲)
آيا نديده اى كه خداوند از آسمان آبى فرستاد، سپس آن را به چشمه هايى در زمين راه داد، آنگاه به وسيله كشتزارى كه رنگهاى آن گوناگون است بيرون مى آورد.
يكى از آثار اين رحمت الهى، آبهاى زيرزمينى است كه با قرار گرفتن آن در چشمه ها، چاهها، و قناتها ذخيره اى براى بهره بردارى از آن در موقع مناسب مى شود. خداوند در اين آيه با بيان نقش آبهاى زيرزمينى در حيات بخشيدن موجودات زنده، و سؤال از عامل اصلى و رساندن مردم به اين آب، مخاطبان خود را به رجوع به فطرت براى دريافت جواب آن، دعوت مى كند تا مردم متوجه شوند كه تنها قدرتى كه در وقت نياز بايد به او رجوع كرد و به او متكى بود، خداى قادر متعال است.
اين ظاهر آيه است كه درك آن براى همه ممكن است; اما در باطن آن معانى عميقى نهفته است كه همه كس قدرت فهم آن را ندارند. فهم باطن قرآن مخصوص معصومان و پاكانى است كه به سرچشمه فيض الهى و هدايت ربانى رسيده و از كوثر زلال آن سيراب شده اند، آنها مى توانند ما را از اين پوسته رويين عبور دهند و به مغز و محتوا برسانند.
آب مهمترين عامل زندگى مادى بشر است، اما روح انسان نيز نياز به چشمه اى دارد كه او را از كوثر زلال معارف الهى سيراب كند و حيات تازه اى در جانش بدمد و او را به اوج كمال برساند. آن سرچشمه هدايت الهى است كه بدون راهنما و «خضر راه» رسيدن به آن ممكن نيست.
قطع اين مرحله بى همرهى خضر مكن
ظلمات استبترس از خطر گمراهى (۳)
انبيا و اولياى الهى با نور هدايت خود براى رهايى مردم از تاريكيها از هيچ تلاش و كوششى دريغ نكرده، و هر كدام همانند سرچشمه اى هستند كه با تمام شدن آب آن، دوباره رحمت الهى ريزش مى كند و آبهاى جديدى جايگزين آن مى شود، و به همين جهت در زياراتى از امام صادق، عليه السلام، خطاب به على، عليه السلام، چنين آمده است:
السلام عليك يا... مظهر الماء المعين (۴)
سلام بر تو اى مظهر آب روان!
از امام رضا، عليه السلام، درباره اين آيه سؤال شد، حضرت فرمودند: «ماؤكم يعنى ابوابكم»، كه مراد از آن امامان هستند كه هر كدام ابواب الهى بين او و خلق اويند. (۵)
اگر هر كدام از اين درهاى رحمت الهى بسته شود، سرچشمه حيات معنوى انسان بسته مى شود، و افراد هوشيار احساس سرگردانى مى كنند و براى يافتن راهبرى ديگر تلاش مى كنند. به همين جهت وقتى على بن جعفر از برادرش موسى بن جعفر، عليه السلام، درباره تاويل اين آيه سؤال كرد، حضرت فرمودند:
اذا فقدتم امامكم فلم تروه فماذا تصنعون؟ (۶)
هرگاه امامتان را نيابيد و او را نبينيد چه مى كنيد؟
اما خداوند هيچ گاه زمين را خالى از حجت قرار نمى دهد و با سپرى شدن عمر هر كدام امام ديگرى مى فرستد، بنابراين امام صادق، عليه السلام، در تاويل اين آيه مى فرمايند:
اذا غاب امامكم فمن ياتيكم بامام جديد؟ (۷)
هرگاه امامتان از شما پنهان شود چه كسى امام جديد برايتان مى فرستد؟
با ختم نبوت و سپرى شدن حيات امامان معصوم دوران غيبت فرا رسيد. اين دوران همچون آبى است كه براى ذخيره به زمين فرو رود، به اميد روزى كه با فراهم شدن زمينه جامعه براى پذيرش آن، اين ذخيره الهى فوران كند و تشنگان واقعى معرفت را سيراب كند. امام باقر، عليه السلام، در تاويل آيه محل بحث مى فرمايد:
نزلت فى القائم، عليهالسلام، يقول: ان اصبح امامكم غائبا عنكم لا تدرون اين هو؟ فمن ياتيكم بامام ظاهر ياتيكم باخبار السموات و الارض، و حلال الله و حرامه. ثم قال: و الله ما جاء تاويل هذه الآية و لابد ان يجيى تاويلها. (۸)
اين آيه درباره امام قائم، عليه السلام، نازل شده است. مى گويد: اگر امامتان از شما غايب گردد و ندانيد كجاست چه كسى براى شما امامى مى فرستد كه اخبار زمين و آسمان و حلال و حرام خدا را براى شما بياورد، سپس فرمود: سوگند به خدا، تاويل اين آيه نيامده و سرانجام خواهد آمد.
در روايتى است كه عمار از پيامبر اكرم، صلى الله عليه وآله، سؤال كرد كه مهدى كيست؟ حضرت فرمودند:
اى عمار! خداوند تبارك و تعالى با من پيمان بسته كه از صلب حسين، نه امام بيرون آورد، و نهمين آنها از مردم پنهان مى شود، سپس همين آيه را تلاوت كردند و فرمودند: غيبتى طولانى دارد، به گونهاى كه گروهى از عقيده شان برمى گردند وگروه ديگر ثابت قدم مى مانند. پس وقتى آخرالزمان شود خروج كند و دنيا را پر از قسط و عدل مى كند همانطور كه از ظلم و جور پر شده است. (۹)
بنابراين، «ظاهر آيه مربوط به آب جارى است كه مايه حيات موجودات زنده است، و باطن آيه مربوط به وجود امام علم و عدالت جهان گستر اوست كه آن نيز مايه حيات جامعه انسانى است.» (۱۰)
اما وجه تشبيه آب به امامان معصوم اين است كه، همانطور كه آب رحمت الهى و مايه حيات مادى انسانهاست و بدون آب نمىتوان زندگى كرد، امامان معصوم نيز رحمت خداوند و وسيله اى براى وجود حيات روحانى انسانها و سلامت جامعه اند، به همين جهت در حديثى است كه ابو حمزه از امام صادق، عليه السلام، سؤال كرد: آيا زمين بدون امام باقى مى ماند؟ حضرت فرمودند:
لو بقيت الارض بغير امام لساخت (۱۱)
اگر زمين بدون امام باشد، [اهل] آن را فرو مى برد.
آب وسيله اى براى زدودن پليديهاى ظاهرى است، امامان معصوم نيز وسيله اى براى پاك كردن انسانها از پليديهاى درونى و شرك و جهل و گناه اند.
آب با فرو رفتن در زمين در آنجا ذخيره مى شود تا با برنامه ريزى دقيق موجودات زنده از آن بهره مند شوند. حضرت مهدى، عجل الله تعالى فرجه، نيز با غيبت خود ذخيره اى براى جهانيان است تا با ظهور خود در موقع مناسب، دنيا با بهره گيرى از وجودشان راه تكامل و معنويت را پيش گيرد و مردم به سعادت برسند.
البته بايد توجه داشت كه آب پنهان در زمين، بدون تلاش و تحمل رنج و زحمت به دست نمى آيد. هرگاه انسان احساس تشنگى كند و در زمين، آبى براى آشاميدن نيابد، براى رسيدن به آبهاى زيرزمينى به حفر چاه و قنات مى پردازد. ظهور حضرت مهدى، عليه السلام، نيز زمانى تحقق مى يابد كه مردم مشتاق عدالت شوند و با تلاش خود مقدمات آن را فراهم كنند. و در اين ميان فقط مؤمنان واقعى هستند كه فقدان وجود آن حضرت را احساس مى كنند و تشنه وصال اويند. همچنانكه امام رضا، عليه السلام، مى فرمايد:
و كم من مؤمن متاسف حران حزين عند فقد الماء المعين (۱۲)
چه بسيارند مؤمنان اندوهگين و بسيار تشنه كه هنگام فقدان آن آب روان غمناك هستند.
كلام آخر اين است كه اين آبى كه در دل زمين پنهان است، در همان حال نيز داراى خواص متعددى است كه در علوم طبيعى ذكر شده است. در حال غيبت نيز مردم از بركت وجودى حضرت مهدى، عليه السلام، بهره مندند گرچه خود خبر ندارند، و چه بسيارند افرادى كه در هنگام گرفتارى به ايشان توسل جسته اند و مشكلشان حل شده است. و چه بسيارند گنهكارانى كه از بركت وجود حضرت ولى عصر، عجل الله تعالى فرجه، نور هدايت بر قلبشان تابيده و خود را از گمراهيها نجات داده اند، با وجودى كه با چشم ظاهرى، آن حضرت را نديده اند.
غيبت ايشان همچون خورشيدى است كه در پشت ابرها پنهان است، ولى مردم از نور وجودش استفاده مى كنند، همچنانكه از امام زمان روايت شده است كه فرمودند:
اما وجه انتفاع بى فى غيبتى، فكالانتفاع بالشمس اذا غيبها عن الابصار السحاب، و انى لامان لاهل الارض كما ان النجوم امان لاهل السماء، فاغلقوا ابواب السؤال عما لا يعنيكم... (۱۳)
اما كيفيت نفع رساندن من در زمان غيبتم، همچون نفع رساندن خورشيد است زمانى كه ابرها آن را از چشمها پنهان نمايد، و من ايمن دهنده اهل زمينم، همچنانكه ستارگان ايمن دهنده اهل آسمانند...
بنابراين، همانطور كه در بعضى مواقع به خاطر مصلحت بالاترى، خورشيد به وسيله ابرها پنهان مى شود، ولى آثار وجودش قابل مشاهده است و در همان حال مردم از آن بهره مى برند، و هر لحظه هم منتظر كنار رفتن ابرها و آشكار شدن خورشيد هستند، در زمان غيبت حضرت مهدى، عليه السلام، نيز، آن حضرت به خاطر مصالحى از ديده ها پنهان است ولى،
اولا: آثار وجودش براى اهل بصيرت هويدا و روشن است، و ثانيا: مردم از وجود ايشان بهره مى برند، و ثالثا: بايد هر لحظه منتظر كنار رفتن پرده غيبت و ظهور آن حضرت باشيم.
پى نوشتها:
--------------------------------------------
۱. سوره انعام (۶)، آيه ۶۲.
۲. الفيض الكاشانى، محسن بن مرتضى، نوادر الاخبار، ص۵۷، ح ۱.
۳. سوره يونس (۱۰)، آيه ۱۲.
۴. همان، آيه۲۳ و ۲۲.
۵. سوره عنكبوت (۲۹)، آيه ۶۵.
۶. سوره اعراف (۷)، آيه ۹۴.
۷. سوره انعام (۶)، آيه ۴۲و۴۳.
۸. المتقى الهندى، علاء الدين على، كنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۶۵، ح۳۸۶۶۷.
۹. همان، ص ۲۷۵، ح ۳۸۷۰۸.
۱۰. الصافى الگلپايگانى، لطف الله، منتخب الاثر، ص۲۲۳.
۱۱. العروسى الحويزى، عبد على بن جمعة، تفسير نور الثقلين، ج ۴، ص ۹۴.
۱۲. همان.
منبع: بنياد انديشه اسلامي
نظرات شما عزیزان: