الهی! مرا وامگذار! در برهوتی که سایهسارش جهل، میوهاش شکّ و آبشخورش وسوسهگاه شیطان است!
الهی! مرا بیاموز، آنچه را که صلاح من در آن است، و آنچه را که مرا از تنزّل و سقوط از «مقام انسانی» میرهاند!
الهی! دستم بگیر که سخت تنهایم! تنها؛ مثل وامانده از کاروانی که واپسین لحظههای ارغوانی خورشید را با حسرت مینگرد!
الهی! دستم بگیر، در جهانی که دستها گرمای خویش، از یاد بردهاند و نگاهها جز به بهانه «داد و ستد» به روی کسی وا نمیشوند!
که نواختن افتادگان، شیوه کریمانه توست!
خدایا! تلاشم را در راهی قرار ده که به رضای تو میرسد؛ نگاهم را در جادهای جاری ساز که مقصدش تویی!
الهی! همّتم را در مسیر ارادهات قرار ده، مسیری که به جوار قرب تو راه برد!
الهی آغاز و انجام هر کارم تویی؛
تو نیز مرا به فرجامی بهتر و زیباتر، برسان.
نظرات شما عزیزان: