امام غایب و مدعیان دروغین
مقدمه
اعتقاد به منجی آخرالزمان یكی از وجوه مشترك تمام ادیان و آیین ها ست. پیروان این ادیان معتقد اند كه در زمانی نامشخص فردی از اعقاب پیامبرشان یا آن كه خدا در كتاب آسمانی شان وعده داده است ظهور می كند و دنیا را از داد و برابری آكنده می سازد. در كتاب مقدس، مجموعه مزامیر داوود در مزمور 37 و بند 29 آمده است:" نیكان، دنیا را به ارث خواهند برد و تا به ابد در آن سكونت خواهند كرد" بی گمان دین اسلام نیز از این موهبت الهی بی بهره نیست، در قرآن كریم در سوره قصص آیه 5 آمده است:" و ما می خواهیم كه بر كسانی كه در روی زمین به زبونی كشیده شده اند، منت نهیم( و نعمت دهیم) و ایشان را پیشوا گردانیم و ایشان را وارث گردانیم"
اعتقاد به منجی آخرالزمان را می توان از پایه های اساسی اندیشه و تعالیم شیعی دانست. آنچه "تشیع" را در طول زمان و در شرایط بسیار سختی كه توسط "سنت" پیرامون گرفته شده بود، نجات داد و زنده نگاه داشت، همانا اندیشه و اعتقاد به ظهور مهدی آخر الزمان است. اندیشه تشیع از چندین منشا تغذیه می كند كه یكی از آنها بی گمان اعتقاد به ظهور فرزند رسول خدا مهدی(عج) است.
در این نوشتار سعی بر آن داریم تا با نگاهی اجمالی بر تاریخ ایران به بررسی ادعاهای مهدویت بپردازیم، ولی در همین ابتدا باید متذكر شد كه ادعای مهدویت در تاریخ با ادعاهای دیگری نظیر نبوت و در نهایت الوهیت همراه بوده است.