جهان از ديدگاه قرآن
جهان از ديدگاه قرآن
نويسنده:علي منصورنژاد
منبع:روزنامه کیهان
شناخت جهان ، دغدغه دائمي بشر
بي گمان انسان مي كوشد تا از خود و محيط پيراموني خويش شناخت كامل و جامعي به دست آورد؛ زيرا بي شناخت، امكان بهره مندي و يا مقابله با رخدادهاي آن فراهم نمي شود. بخشي از اين شناخت از طريق ابزارهاي شناختي انسان چون شنوايي و بينايي و ديگر ابزارها به دست مي آيد و بخشي ديگر هم از راه هايي چون وحي و شهود پديد مي آيد.از آن جايي كه ابزارهاي شناختي انسان بسيار محدود و جهان آفرينش حتي با دانش آغاز و انجام آن به سبب گستردگي، دور از دسترس مي نمايد، انسان به هر چيزي كه امكان جزيي براي شناخت وي فراهم آورد چنگ مي زند. اين مساله براي انساني كه از آغاز و انجام جهان آگاهي ندارد بسيار حياتي و به عنوان دغدغه دايمي مطرح مي شود. انسان به طور طبيعي مي خواهد از وضعيت و آينده خويش آگاه شود؛ وضعيت و آينده اي كه ارتباط مستقيم و تنگاتنگي با وضعيت جهان و مسائل آن دارد. سرنوشتي مشترك را مي بيند كه نشستگان در كشتي جهان دچار آن هستند.به نظر مي رسد يكي از راه هاي مطمئن شناخت جهان مراجعه به گزاره ها و آموزه هاي وحياني است كه آفريدگار جهان بيان كرده است. از اين رو بازخواني و تحليل آن نه تنها انسان را در شناخت وضعيت خود بلكه گذشته و آينده وي كمك مي كند و نقاب از چهره اين كتاب كه آغاز و انجام آن ناشناخته است بر مي دارد، بلكه بهترين امكان را براي تصرفات درست در جهان و تسخير مناسب فراهم مي آورد تا با شناخت كامل تري در جهان تصرف كند.
گستره معنايي جهان
مراد از واژه جهان در اين نوشتار همه هستي نيست بلكه تنها بخشي از هستي است كه ما از آن به عالم زمين و كرات آسمان تعبير مي كنيم و در كاربردهاي كهن پارسي از آن به گيتي در برابر مينو ياد مي شده است مقصود از جهان همين عالم ظاهري است كه در برابر ديدگان بشر قرار دارد و مجموعه اي از زمين و آسمان و كهكشان هاي انبوه و بي پايان را شامل مي شود. (لغت نامه دهخدا ج 5 ص 6957)
ويژگي هاي جهان در آيات قرآن
آيات قرآني بر اين نكته تاكيد مي ورزند كه جهان از روي تصادف و خود به خود پديدار نشده است و برخلاف تصور برخي، جهان داراي آفريدگاري است كه آن را بي الگويي از پيش تعيين شده (بقره آيه 117 و 164 و آل عمران آيه 27 و 190 و 191 و ده ها آيه ديگر) و برپايه اصول حق و قوانين حق مدار و بسيار متقن و استوار آفريده است. (احقاف آيه 2 و 3 و نيز حجر آيه 85 و 86 و آل عمران آيات 190 و 191)جهان يك باره آفريده نشده، بلكه در يك فرايند طولاني و زمان مندي به وجود آمده است؛ (بقره آيه 164 و آل عمران آيه 26 و 27 و انعام آيه 59) اين جهان داراي نظامي زيبا و نيكو است (سجده آيه 7) و از هماهنگي و نظمي خاص بهره مند بوده (بقره آيه 164) و داراي جفت و زوج است كه كيفيت آن براي ما معلوم نيست. (يس آيه 36 و زخرف آيه 12 و ذاريات آيه 49)جهان داراي نظم خاصي است كه هرگز از آن بيرون نمي رود (اسراء آيه 42 و انبياء آيات 16 و 22) مگر آن كه آفريدگار آن را اراده كند).
عمر معين جهان
در آموزه هاي قرآني جهان داراي عمري معين است كه روزي پايان مي يابد و از هم فرو مي پاشد. (روم آيه 8 و احقاف آيه 3) حفاظت گسترده خداوند از آفرينش موجب نگه داري آن از فروپاشي است (بقره آيه 255) ولي روزي اين حفاظت برداشته خواهد شد و جهان گرفتار فروپاشي مي شود. اين فروپاشي جهان نيز به اراده و امر الهي انجام مي شود؛ زيرا جهان آفرينش در احاطه علمي و قدرت كامل خداوند بوده (بقره آيه 29 و 33 و 255 و نساء آيه 126) و همه تحولات و رخدادهاي آن در حيطه علم و قدرت اوست. (بقره آيه 164)خداوندي كه تدبير همه هستي از جمله جهان را در دست دارد و همه عوالم را مديريت و تدبير مي كند. (حمد آيه 2 و نيز بقره آيه 22 و 29 و 107 و ده ها آيه ديگر) حاكم مطلق جهان است و بر آن حاكميت مي كند (بقره آيه 107 و آيات ديگر) و هيچ ذره اي از حيطه اقتدار و حاكميت وي بيرون نيست. از اين رو مقدار و اندازه هر موجودي را در جهان تعيين مي كند و به او مي دهد و بيش از آن چه مقدر شده نصيب و بهره كسي نخواهد شد. (رعد آيه 8 و حجر آيه 21 و فرقان آيه 2)
جهان همواره در گسترش است و روز به روز و ساعت به ساعت بردامنه و گستره آن افزوده مي شود. (فاطر آيه 1)جهان در آموزه هاي قرآني داراي شعور و ادراك است (اسراء آيه 44) به همين دليل در برابر خداوند مطيع تكويني است و به او به اين معنا سجده مي برد. (نحل آيه 48، 49)به هر حال اين جهان به دستور آن خداوندي آفريده شده و مديريت و محافظت مي شود كه حكيم و فرزانه است و به هدفي آن را آفريده است (آل عمران آيه 109) و اين كه جهان و موجودات آن به سوي خداوند در حركت هستند (مائده آيه 18 و هود آيه 123 آل عمران آيه 109) براي جهان عمري محدود و فرجامي مشخص است كه مي بايست به پايان برسد و در مسير تكاملي خود به خدا ختم شود. (روم آيه 8 و احقاف آيه 3)