آدم(ع)بیم این را داشت که بعد از مرگش، قابیل به جان یکی دیگر از پسرانش سوء قصد کند.
حضرت آدم(ع) به سال های آخر عمر خود رسید .930 سال از عمرش گذشته بود خداوند به او وحی کرد که پایان عمرت فرا رسیده و مدت پیامبریت به سر آمده است. اسم اعظم و آنچه که خدا از اسماء ارجمند به تو آموخته و همه ی گنجینیه نبوت و آنچه را مردم به آن نیاز دارند به جانشین خود که بعداز تو پیامبر خواهد بود و فرزند تو است یعنی شیث(ع) واگذار کن و به او دستور بده که این مساله را پنهان داشته تا در برابر خطراتی که از جانب برادرش قابیل ایجاد می شود در امان بماند و به دست او کشته نشود.
در همان زمان ها حضرت آدم(ع) هنگام مرگ، فرزندان و نوادگان خود را که هزاران نفر شده بودند، دور خود جمع کرد و به آن ها چنین وصیت نمود: ای فرزندان من برترین فرزند، من شیث(ع) است و من از طرف خدا، او را وصی خود نمودم. از این رو آنچه از سوی خدا به من تعلیم داده شده به شیث(ع) می آموزم تا مطابق شریعت من حکم کند که او حجت خدا بر روی زمین است.
سپس آدم(ع) به شیث(ع) گفت: وقتی از دنیا رفتم، مرا غسل بده و کفن کن و به خاک بسپار.این را بدان که از نسل تو پیامبری پدیدار می شود که او را خاتم پیامبران خدا گویند. این صیت را به وصی خود بگو و او به وصی خود نسل به نسل بگوید تا زمانی که آن حضرت ظاهر گردد.
سرانجام آدم(ع) رحلت نمود و شیث(ع) پیکرش را در سرزمین مکه دفن کرد اما پس از 1500 سال، حضرت نوح(ع) که تا آدم 10 یا 8 پدر واسطه داشت، پیکر آدم(ع) را از غار کوه ابو قبیس _کنار کعبه_ بیرون آورد و به همراه خود با کشتی به سرزمین نجف اشرف برد و در آنجا به خاک سپرد. هم اکنون قبر آدم(ع) و قبر نوح(ع) در کنار حرم مطهر حضرت علی(ع) در نجف اشرف قرار دارد.