چیزهایی كه از كف میروند و باز نمیگردند، حق است كه به خاطره تبدیل كنیم و در حافظه نگه داریم. اگرچه حیف است كه خاطرات فقط در حافظه، عتیقه شوند و به كار نیایند. حتی اگر خاطرات زندگی یك چهره سیاسی، به كام ما خوش نیاید، یا حتی اگر فكر كنیم دوره این حرفها گذشته است، مرور خاطرات خصوصی زندگی او، باز هم شیرین و شنیدنی و به كار آمدنیاند. حیف كه این روزها فقط در حافظه اسناد بنیاد شهید، عتیقههایی شدهاند برای یادگاری كه گهگاه لابهلای كاغذهای روزنامهها و كتابها، به كار میآیند. «خانه بهشتی» به روایت مرحومه «عزتالشریعه مدرس مطلق» ـ همسرش ـ ، روایتی واقعی از یك زندگی ساده و صمیمی اما عاشقانه و انسانی است. مگر نه آنكه زندگی انسانی همان زندگی اسلامی است كه امروزه بسیاری تلاش میكنند این دو را از هم جدا كنند. همانها كه اصرار دارند به همگان تلقین كنند كه عصر «بهشتی» بودن و خانهای بهشتی ساختن تمام شده است. شاید امروز یافتن چنین خانهای در شهر و زندگی ما به دشواری یافتن انسان باشد، پس عجالتاً شمع روشن كنید و این عتیقههای خاك گرفته را در این خانه به تماشا بنشینید.