برهان فطرت بر وجود خدا
راههاي اثبات وجود خدا دو نوع است: يكي از راه سير آفاق و راه ديگر راه انفس است. چنان كه در قرآن آمده است: «سنريهم آياتنا في الآفاق و في انفسهم حتي يتبين لهم انه الحق: به زودي نشانههاي خود را در افقها[ي گوناگون] و در دلهايشان بديشان خواهيم نمود تا بر ايشان روشن شود كه او خود حق است(فصلت/ آيه 53).»
راه آفاق آن است كه از راه مشاهده مخلوقات و تدبر در حدوث و امكان و نظم پديدهها به وجود خالق و مدبري دانا و توانا، پي برده شود. راه انفس اين است كه هنگامي كه انسان در خود تأمل ميكند، مييابد كه شناخت قبلي بيواسطه نسبت به خدا دارد و در برابر چنين خدايي كه كمال مطلق است سر به تعظيم فرود ميآورد. راه انفس را راه فطرت مينامند. در قرآن و كلمات امام علي(ع) به اين راه اشاره شده است.
از بيانات قرآن و امام علي(ع) به خوبي بر ميآيد كه خداوند انسان را بر فطرت خداشناسي و خداجويي خلق كرده است. در اين جا پيش از هرچيز بايد معناي فطرت روشن شود.
معناي فطرت
ماده «فطر» در اصل به معناي آغاز و شروع است و به همين دليل به معناي خلق نيز به كار ميرود، چون خلق چيزي، به معناي ايجاد آن چيز و آغاز و شروع وجود و تحقق آن شيء است.
ابن عباس مي گويد: در معناي آيه شريفه «الحمدلله فاطر السموات و الارض» حيران بودم و معناي فاطر را در نمييافتم تا اين كه دو نفر كه بر سر چاهي نزاع داشتند نزد من آمدند و يكي از آن دو گفت: «انا فطرتها» يعني من پيش از همه و براي نخستين بار حفر چاه را آغاز كردم... بنابراين، فطر به معناي آغاز و ابتداست و فطرت، به معناي حالت خاصي از شروع و آغاز است؛ يعني نوعي از آفرينش است. اموري را ميتوان فطري دانست كه آفرينش موجود، اقتضاي آنها را دارد.