بخش نخست:
به اعتقاد برخي از متخصصان تعليم و تربيت، بحران تربيتي[18] موجود در جهان، به ويژه جهان اسلام، محصول جدايي غير منصفانه نظام تربيتي موجود از منابع اصيل وحياني است. آنها تنها راه نجات از اين بحران را، كه به معناي نجات بشريت به تمام معنا است، رويآوري مجدد به منبع لايزال الهي خصوصاً در حوزة تعليم و تربيت ميدانند.[19]
همچنان كه گفته شد در علم تعليم و تربيت مباحث متعددي مطرح است كه قرآن منبع مطالعاتي بسيار خوبي در آن زمينهها ميتواند باشد. مباحثي نظير: نظريه تربيتي[20] و نظام تربيتي.[21]
نظريه پردازي: در ارائة نظرية تربيتي محوريترين مباحث، مباني نظري مانند مباني انسان شناسي است. در اين بخش صاحب يك نظرية تربيتي بايد تبيين كند، انسان، كه موضوع و محور تربيت ميباشد، چيست و كيست؟ از كجا ريشه گرفته و پايانش به كجا ميانجامد؟ داراي چه ويژگيهايي است؟ چه نقاط قوت و ضعفي دارد؟ چه هدفي در آفرينش او در نظر بوده است؟ به چه منظور بايد تربيت شود؟ و. .. .
مطالعة قرآن كريم، اين آخرين كتاب آسماني كه بدون كم و كاست هنوز در دسترس بشر است، به همة اين پرسشها پاسخ ميدهد. نمونهاي از آيات شريفة قرآن كه به مطالعة انسان در زمينههاي ياد شده كمك ميكند، عبارتند از: روم، 30؛ معارج، 19؛ رعد، 28؛ احزاب، 10؛ قصص، 21؛ عنكبوت، 36؛ حجرات، 13؛ انسان، 1 ـ 3؛ عاديات، 8؛ توبه، 38؛ بقره، 200؛ اعراف، 179؛ حشر، 19؛ يونس، 8؛ زخرف، 32 و... برخي از سور قرآني تماماً دربارة انسان و صفات قبيح و نيكوي او ميباشد. نظير: سورههاي عصر، القارعه، تين، علق و انسان و... .
صاحب نظران تعليم و تربيت و مربيان مسلمان ميتوانند در اين حوزهها از قرآن بهترين استفاده را ببرند.
نظام تربيتي: علم تعليم و تربيت فارغ از مباحث نظري بايد داراي يك نظام تربيتي نيز باشد تا يافتههاي آن علم و نيز مباحث نظري و آنچه كه در نظرية تربيتي ارائه شد، در مرحلة عمل به كار آيد. به همين منظور مهمترين بخش تعليم و تربيت نظام تربيتي است در نظام تربيتي بايد راهكارهاي پياده شدن نظرية تربيتي و مباحث نظري در علم تعليم و تربيت از قبيل: مباني، اصول، روشها، شيوهها و عناصر و عوامل مهم دخيل در امر تربيت، بر اساس اهداف و غايات تربيتي پذيرفته شده، روشن شده، سپس در عمل به وسيلة دست اندركاران تعليم و تربيت، در يك نظام تربيتي به كار گرفته شود.
در اين بخش نيز قرآن بهترين منبع مطالعاتي است. كلية دستور العملهايي كه در سورههاي مختلف قرآن آمده است، از قبيل: دستور العملهاي رفتاري دربارة مراعات حقوق رهبران جامعه و برادران ايماني، چگونگي برخورد با ديگر افراد جامعه، دستور العملهاي تربيتي اززبان والدين، دستور العملهاي رعايت حقوق والدين و فرزندان، چگونگي برخورد با دوست و دشمن و صدها دستور العمل از اين نوع، مبين اين امر است. ونيز بيان روشهاي مختلف تربيتي كه در جاي جاي قرآن آمده است و از همه مهمتر اين كه خود خداوند در قرآن و پيامبران الهي براي تربيت انسان همين روشها را به كار بردهاند. اين مباحث را ميتوان در سورههاي: حجرات، 1 ـ 5 و 9 ـ 13؛ لقمان، 12 ـ 19؛ فصلت، 49؛ عاديات، 8؛ نوح، 14؛ زخرف، 32؛ مائده، 93؛ رعد، 22؛ حشر، 18 ـ 19؛ عنكبوت، 36؛ زمر، 9؛ سجده، 16؛ قصص، 21؛ معارج، 19؛ ق، 16؛ ذاريات، 56؛ بقره، 48 و 200 و 206 و 231؛ توبه، 38؛ يونس، 7 ـ 8؛ اعراف، 179؛ آل عمران، 12 و 62 و 131؛ شعرا، 217؛ نحل، 9 و 99؛ شوري، 36؛ مزمل، 9؛ ابراهيم، 24 و 25؛ يوسف، 3؛ نساء، 135 و 164 ـ 165؛ ممتحنه، 4؛ احزاب، 21؛ كهف، 104؛ مريم، 76؛ طه، 82؛ انسان، 3؛ اعراف، 179 و 205؛ حديد، 25؛ غاشيه، 21؛ تكوير، 27 و... مشاهده نمود.
در اين حوزهها نيز صاحب نظران تعليم و تربيت و مربيان مسلمان ميتوانند از قرآن بهترين استفاده را ببرند.