ج- زنده كردن كتاب خدا
1- عزت فرهنگی در کلام امام حسین (علیهالسلام)
بدینسان در واژه عزت، غلبه و برتری نهفته است. حال اگر این عزت بالاصاله باشد، چنان كه در خداوند است، قدرت بلامنازع خواهد بود و اولیای الهی به میزان ارتباطشان با خداوند از این قدرت برخوردار میباشند.
واژه عزت و عزیز در قرآن بیش از 112 مورد به كار رفته است، ولی خداوند به صراحت اعلام میفرماید كه «فانّ العزة لله جمیعا»(نساء/139)؛ بدون تردید تمام عزت نزد خداوند است، اگر دیگران از این نعمت برخوردار میباشند به دلیل ارتباط با خداوند است.
لذا امام حسین(علیهالسلام) عزت را تنها در پیوند با خداوند میبیند. به بعضی از بخشهای دعای مشهور عرفه توجه كنید:
«انت الذی اعززت» (3)؛
ای خدای من، این تویی كه عزت دادهای.
«و ذلیلاً فاعزّنی» (4)؛
این خداست كه منِ ذلیل را عزیز كرده است.
«فاولیائه بعزّته یعتزّون»(5)؛
اولیای خداوند از عزت او طلب عزت میكنند.
عزت در اندیشه امام حسین(علیه السلام) هدفی است كه دستیابی به آن، ارزش جان نثاری و كشته شدن در راه آن را دارد. وی میفرماید:
«لیس شأنی شأن من یخاف الموت. ما اهون الموت علی سبیل نیل العزّ و احیاء الحقّ، لیس الموت فی سبیل العزّ الاّ حیاة خالدة و لیست الحیاة مع الذلّ الاّ الموت الذی لا حیاة معه.»(6)
شأن و منزلت من، شأن و منزلت كسی نیست كه از مرگ بترسد. چقدر آسان است مرگ برای رسیدن به عزت و زنده كردن حق. مرگ در راه رسیدن به عزت نیست، جز زندگی ابدی و زندگی با ذلت چیزی نیست جز مرگ تدریجی.
امام حسین(علیهالسلام) در سخن دیگری سرمایه گذاری برای رسیدن به عزت را چنین وصف میكند:
«موت فی عزّ خیر من حیاة فی ذلّ» (7)؛
مرگ در راه رسیدن به عزت از زندگی با ذلت بهتر است.
پایبندی به فرهنگ دینی یا استحاله فرهنگی مسئله عصر امام حسین(علیه السلام) یا مسئله امروز و فردای جامعه ما نیست، بلكه درگیری اساسی میان رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و مخالفان آن حضرت نیز در اینگونه مسائل بود.
الف- حمایت از دین
بر اساس آیات و روایات هر مسلمانی موظف است در مقام اندیشه و عمل به دستورات دین و سنت رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) پایبند باشد و تمام تلاش خود را برای ترویج و گسترش این اندیشه به كار گیرد، چرا كه رواج دین و پایبندی به آن یكی از شاخصه های اصلی تمایز جامعه دینی است، چنان كه امام حسین (علیهالسلام) حمایت از دین را یك وظیفه و مایه عزت مسلمانان میداند.
به كلام سیدالشهدا در آخرین ساعات زندگی حضرتش در این جهان توجه كنید:
«این رسول خداست - كه درود خدا بر او و خاندان او باد - و این شهیدان راه خدایند كه منتظر آمدن شمایند و آمدن شما را به یكدیگر بشارت میدهند. بنابر این از دین خدا و دین پیامبرش دفاع كنید.»(8)حمایت از دین، نخست پذیرش آن در مقام اندیشه و پایبندی به آن در مقام گفتار و رفتار میباشد و در مرحله بعد تبلیغ و ترویج اندیشههای دینی و در حوزه سیاسی تلاش برای استقرار حاكمیت قوانین دینی در ساختار اداری و قانونگذاری و قضایی است.
بر اساس حدیث ثقلین و روایات دیگر، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) برای هدایت خلق به سوی خدا بعد از خودش به دستور خداوند، كتاب خدا و اهل بیت خود را به عنوان مفسران وحی الهی كه علم آن را از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به ارث برده اند، به عنوان امانت در بین امت نهاده است و خداوند در قرآن، محبت خاندان رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را به عنوان پاداش رسالت آن حضرت میداند و میگوید:
«قل لا اسئلكم علیه اجرا الاّ المودّة فی القربی» (شوری/23)؛ بگو من در ازای رسالتم پاداشی جز محبت خویشاوندان از شما طلب نمیكنم.
در روایات فراوانی كه از طریق شیعه و سنی نقل شده محبت به خاندان رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و دفاع از آنان و تلاش برای رفع مشكلات آنان مورد تأكید قرار گرفته است كه به عنوان نمونه به یك روایت اشاره میكنیم:
«پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود: در قیامت برای چهار گروه شفاعت میكنم: كسی كه فرزندانم را احترام كند. كسی كه خواسته های آنان را برآورد. كسی كه هنگام نیاز آنان برای رفع نیازشان تلاش كند و كسی كه آنان را دوست داشته باشد و این دوستی را با قلب و زبان ابراز كند.»(9)
امام حسین(علیه السلام) درباره این شاخصه عزت در روز عاشورا در آن شرایط دشوار كه هیچ امیدی به شكست نظامی دشمن وجود نداشت، به یاران و اصحاب خود فرمود: «ذبوا عن حرم الرسول»(10)؛ از خاندان پیامبرتان دفاع كنید.عاشورائیان در عاشورا از حرم رسول خدا(صلی الله علیه وآله) دفاع كردند و زینبیان امروز باید از مكتب اهل بیت(علیهم السلام) دفاع كنند و امیدواریم كه آخرین بازمانده خاندان رسول خدا، حضرت مهدی(علیه السلام و عجل الله فرجه) قیام جهانی خود را آغاز كند تا عاشقان اهل بیت(علیه مالسلام) در كنار حضرتش به دفاع از او و اندیشه های الهی اش بپردازند و به این وظیفه خود نیز جامه عمل پوشند.
قرآن كتابی است كه برای هدایت جامعه بشری به سوی خداوند نازل شده است. گرچه خواندن قرآن با تدبر وظیفه هر مسلمانی است، ولی صرف خواندن آن زنده كردن آن نیست. زنده كردن قرآن این است كه حاكمیت در جامعه اسلامی از آنِ قرآن باشد، به طوری كه اگر مسلمانان به وظایف فردی خود عمل كنند، ولی حاكمیت سیاسی در اختیار قرآن نباشد و قرآن در ساختار قانونگذاری و اداری و قضایی كشور نقشی نداشته باشد، از منظر امام حسین(علیهالسلام) در چنین جامعهای قرآن مرده است و باید برای زنده كردن آن تلاش كرد، چه این كه عزت مسلمانان در زنده نگهداشتن قرآن است.
سنت رسول خدا (صلی الله علیه وآله) یعنی مجموعه گفتار، رفتار و كردار و تاییدات آن حضرت برای مسلمانان لازم الاتباع است و مسلمانان موظفند ضمن پایبندی به سنت پیامبر اکرم در همه ابعاد آن را زنده كنند. در نگاه امام حسین(علیهالسلام) در جامعه اسلامی اگر مسلمانان در حوزه وظایف فردی به سنت رسول خدا عمل كنند، ولی در حوزه سیاسی حاكمیت در اختیار پیروان پیامبر اکرم نباشد و در آن عرصه به سنت نبوی عمل نشود، در این جامعه سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله) مرده است و باید برای زنده كردن آن تلاش كرد.در عصر امام حسین (علیهالسلام) شاید بیشتر مسلمانان در حوزه فردی به كتاب و سنت رسول خدا (صلی الله علیه وآله) عمل میكردند، ولی بیگمان حاكمیت سیاسی در اختیار حاكمان بنی امیه بود؛ حاكمانی كه ساختار سیاسی كشور را از فرهنگ دینی و كتاب خدا و سنت رسول خدا بیگانه كرده بودند. در چنین جامعه ای امام حسین(علیه السلام) برای زنده كردن كتاب خدا و سنت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) قیام میكند و از مردم میخواهد كه در این زمینه او را یاری كنند تا بتواند جامعه را به راه راست رهنمون سازد. در این زمینه به یكی از نامه هایی كه حضرتش به سران بصره نوشته است توجه كنید:
«این نامه ام را برایتان فرستادم. من شما را به كتاب خدا و سنت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) دعوت میكنم. بدون تردید سنت رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مرده است؛ بنابر این اگر به پیامم پاسخ مثبت دهید و از دستوراتم اطاعت كنید شما را به سوی سعادت و خوشبختی هدایت میكنم.»(11)
ویژگی مهم جامعه اسلامی رواج نشانه های دین در همه ابعاد جامعه است. در فرهنگ دینی به افرادی كه با پوشش دین، برای نابودی دین تلاش میكنند منافق گفته میشود و اندیشه های آنان را كه به نام دین در جامعه منتشر میكنند، ولی این اندیشه ها مبنای دینی ندارد بدعت مینامند. امام حسین (علیه السلام) نابودی بدعتها را وظیفه مسلمانی و یكی از شاخصه های عزت فرهنگی میداند و از همه میخواهد كه او را برای نابودی بدعتها یاری كنند. او در یكی از نامه هایی كه برای سران بصره نوشت و از آنان خواست كه او را در این قیام یاری كنند میفرماید:
«اما بعد، فانّی ادعوكم الی احیاء معالم الحقّ و اماتة البدع، فان تجیبوا تهتدوا سبل الرشاد»(12)؛ بعد از سلام، همانا من شما را به زنده كردن نشانه های حق و میراندن بدعتها دعوت میكنم. بنابر این اگر به پیام من پاسخ مثبت دهید به سعادت و خوشبختی رهنمون خواهید شد.
1ـ مفردات راغب، ص 333.
2ـ لسان العرب، ج 5، ص 374.
3ـ دعای عرفه.
4ـ همان.
5ـ همان.
6ـ نهجالشهادة، ص 225/ ادب الحسین و حماسته، ص 169.
7ـ نهجالشهادة، ص 332/ بحارالانوار، ج 44، ص 192.
8ـ نهج الشهادة، ص 148/ اكسیر العبادات فی اسرار الشهادات/ ج 2 ص 266/ ادب الحسین و حماسته، ص 170.
9- بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ص 70.
10ـ نهجالشهادة، ص 148/ اسرارالشهادات، ج 2، ص 266.
11ـ بحارالانوار، ج 44، ص 340/ نهجالشهادة، ص 280/ تاریخ طبری، ج 4، ص 266.
12ـ نهجالشهادة، ص 276