بسم الله الرحمن الرحیم
در روایات به نماز بسیار سفارش شده است. یکی از مسایل بسیار مهم و سنت حسنه، نماز جماعت خواندن است. معصومان علیهم السلام هم خود به نماز و نماز جماعت اهمیت میدادند و هم دیگران را به این مسأله سفارش مینمودند. به گونهای که پیامبر اسلام(ص) در برخی جنگها نماز را به جماعت میخواند. اصل اولیه آن است که این فریضه الهی به جماعت خوانده شود.
در نهضت عاشورا نیز هم اصل نماز و هم نماز جماعت جایگاه مهمی دارد. در برخورد کاروان حسینی با سپاه حرّ در مسیر کوفه ،وقت نماز که میرسد ،اذان گفته می شود و نماز جماعت برگزار میگردد و سپاه حرّ نیز به سیدالشهدا اقتدا میکنند.(1)این امر نشان از آن دارد که نهضتش بر اساس تعالیم اسلامی است.در این مکتب نماز ستون دین است و مورد توجه امام است. از این رو است که در زیارت نامه آن حضرت میخوانیم:
«أشهد أنّک قد أقمت الصلوة وآتیت الزکاة وأمرت بالمعروف و نهیت عن المنکر؛(2) گواهی میدهم که نماز را برپا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی». نماز را بر پا داشتن ، تنها به خواندن آن نیست ، بلکه تبلیغ برای آن و نمایاندن آن است که از راه های موثر آن ، خواندن به جماعت است.
حضرت در عاشورا بدان جهت نماز را به جماعت خواند تا اعلام نماید که جماعت خواندن نماز بسیار اهمیت دارد. به گونهای که در شرایط جنگی نیز این فریضه الهی باید با جماعت خوانده شود. امام با خواندن نماز جماعت در روز عاشورا اعلام نمود که سنت حسنه نماز جماعت را حفظ نمایید و در شرایط سخت نیز سعی کنید نماز تان را به جما عت بخوانید ،همان گونه که من در روز عاشورا - در آن شرایط سخت -نماز را به جما عت خواندم.
ضمن آنکه حجت را بر دشمنان خود تمام می کردند و به آنان می فهماند که به جنگ و قتل یک مسلمان مومن و معتقد به خدا برخاستند و دیگر هیچ عذری در پیشگاه الهی ندارند.
برخی از آنان از روی جهل و نادانی تصور می کردند که چون امام (ع) علیه دستگاه خلافت قیام کرده ، پس از دین اسلام خارج شده و کشتن حضرت جایز است ، اما نماز علنی امام به صورت جماعت ، این حربه از دشمنان گرفت و حجت را بر آنان تمام کرد.
مورخان نوشتهاند ظهر عاشورا، ابو ثمامه صائدی وقت نماز را به یاد حضرت آورد،امام او را دعا کرد که: «خداوند تو را از نمازگزاران ذاکر قرار دهد». آن گاه به اتفاق جماعتی به نماز ایستادند و نماز خوف خواندند.(3)
پینوشتها:
1. فرهنگ عاشورا، ص 451.
2. مجموعه آثار شهید مطهری، ج 17، ص 587.
3. فرهنگ عاشور، ص 452.
روز عاشورا که یاران امام(ع) به تدریج شهید شدند، ابوثمامه صائدی هنگام ظهر خدمت امام آمد و گفت: می بینم که دشمنان به تو نزدیک شده اند. به خدا قسم ! کشته نخواهی شد مگر آنکه من پیش از توکشته شوم. دوست دارم خدایم را در حالی دیدار کنم که این نماز را که وقتش نزدیک شده بخوانم.
امام نگاهی به بالا افکند و فرمود: نماز را به یاد آوردی، خدا تو را از نمازگزاران ذاکر قرار دهد. آری اینک اول وقت نماز است.
مهلتی از سپاه دشمن خواستند. آن گاه ابوثمامه و جمعی دیگر با امام حسین نماز جماعت خواندند.
ابوثمامه جزء آخرین سه یار امام بود که تا عصر عاشورا زنده ماندند.(1)
پی نوشت
1. فرهنگ عاشورا، ص 37 و دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج 5، ص 288.
مردم ! ( خواندن و اقامه ) نماز را بر عهده گیرید. و ان را حفظ کنید. زیاد نماز بخوانید. و با نماز خود
را به خدا نزدیک کنید. " نماز دستوری است که در وقت های خاص بر مومنان واجب گردیده است. "
ایا به پاسخ دوزخیان گوش فرا نمی دهید. ان هنگام که از انها پرسیدند :
چه چیزی شما را به دوزخ کشانده است. ؟گفتند : " ما از نمازگزاران نبودیم. "
همانا نماز گناهان را چونان برگهای پاییزی فرو می ریزد. و غل و زنجیر گناهان را از گردن ها
می گشاید. پیامبر اسلام (ص) نماز را به چشمه اب گرمی که بر در سرای مردی جریان داشته
باشد تشبیه کرد. اگر روزی پنج بار خود را در ان شستشو دهد .هرگز چرک و الودگی در بدن او نماند.
همانا کسانی از مومنان حق نماز را شناختند که زیور دنیا از نماز بازشان ندارد. و روشنایی چشمشان یعنی اموال و فرزندان مانع نمازشان نشود.
خدای سبحان می فرماید : " مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش .انان را از یاد خدا
و بر پا داشتن نماز و پرداخت زکات باز نمی دارد. "
رسول خدا (ص) پس از بشارت به بهشت .خود را در نماز خواندن به زحمت می انداخت. زیرا خداوند به او فرمود : " خانواده خویش را به نماز فرمان ده و بر انجام ان شکیبا باش.
پس پیامبر (ص) پی در پی خانواده خود را به نماز فرمان می داد .و خود نیز در انجام نماز شکیبا بود. "
نهج البلاغه مولا علی علیه السلام.
خداوند غنى و بى نیاز از همه چیز است، چون غیر از خدا هر چه موجود است، همه مخلوق خدا است و نیازمند به او.
قرآن میفرماید : «اى مردم! شما همگى نیازمند به خدایید. تنها خداوند است که بى نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است».(1)
بنابر این خداوند بى نیاز مطلق است و مخلوقات همه محتاج اویند. او است که همه نیازهاى مخلوقاتش را بر طرف میکند.
ما انسانها که یکى از مخلوقات خداییم، سراسر وجودمان را نیاز و احتیاج فرا گرفته است، مانند نیاز به آب و غذا و هوا و. . . که با نبود یکى از این ها قادر به ادامه حیات نیستیم. ما چند دقیقه یا چند ثانیه نمیتوانیم بدون هوا زنده بمانیم. همه این نیازمندی ها به وسیله آب و هوا و غذا و. . . بر طرف میشود که خداى مهربان با خلق آن نیاز ما را برطرف کرده است. آرى این خداى حکیم ومهربان است که به هنگام تولد بچه، خون را تبدیل به شیر میکند و نوزاد آن را از پستان مادر تغذیه مینماید.
یکى از نیازهاى ما نیازهاى روحى است مثل احتیاج به محبت. از این رو بچههایى که در خانواده خود احساس کمبود محبت کنند، دچار اختلالات روحى و روانى میگردند. یکى از نیازهاى واقعى و اساسى روح بشر ، عبادت و پرستش است، چون خداوند انسان را براى تکامل آفریده است و تکامل او جز از راه عبادت و بندگى به دست نمی آید.
بنابر این خداوند نیاز به عبادت ما ندارد، بلکه ما محتاج به عبادت او هستیم که با بندگى او به نعمت هاى جاودان نایل شویم. قرآن میفرماید: « هر کسى کفر ورزد و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده است. خداوند از همه جهانیان بى نیاز است». (2)
در آیه دیگر فرمود : «کسى که جهاد و تلاش کند، براى خود جهاد مى کند؛ چرا که خداوند از همه جهانیان بى نیاز است». (3)
در جاى دیگر میفرماید: « کسى که عمل صالحى به جا آورد، به سود خود به جا آورده ، و کسى که کار بدى انجام دهد، به زیان خود او است. سپس همه شما به سوى پروردگارتان باز میگردید». (4)
در آیه دیگر فرمود: «کسى که پاکى گزیند، به نفع خود او است». (5)
نتیجه اینکه انسان در پرتو اعمال صالح تکامل مییابد و به قرب خدا پرواز میکند وبه خوشبختى همیشگى میرسد. بر اثر جرم و گناه سقوط میکند و بر بدبختى ابدى گرفتار میشود.
عبادت خداوند انجام هر عملی است که انسان را به خدا نزدیک ساخته واز زشتی ها دور نماید .بنابر این عبادت خدا منحصر در نماز نیست.خدمت خالصانه به انسان ها و...نیز عبادت است. انجام هر عملی که در آیات و روایات به انجام آنها توصیه شده عبادت است.اما به نظر می رسد که مقصود از سوال نماز است.
بنابراین :خداوند به نماز ما نیاز ندارد، بلکه عبادت را بر ما واجب کرده تا به کمال انسانی نائل گردیم. نماز اسرار و فوایدی دارد و در ارتقای معنوی انسان نقش ایفا می کند، که از عبادات و مناجاتهای دیگر ساخته نیست. هر چند به تمام اسرار نماز نمیتوانیم آگاه شویم اما از آنجا که همه ما آفریده خدا هستیم و او به نیازهای روحی و جسمی ما آگاهتر است برنامه شبانهروزی خاصی برای ما قرار داده به نام نماز که باید با پرداختن به آن، نیازمندی خود را تأمین کنیم، نه سودی به خدا برسانیم. پی بردن به تمام آثار و فلسفه نماز و عبادت شاید در توان بشر عادی نباشد. در آیات قرآن و از طریق پیامبر و پیشوایان دینی نیز تنها بخشی از آثار و حکمتهای نماز و عبادت بیان شده است. با توجه به آیات و روایات در این زمینه، برخی از آثار و حکمتها چنین است:
1 - قرب معنوى
یکى از آثار بسیار مهم نماز قرب به خداوند است. این اثر روح عبادت و نماز را تشکیل مىدهد و یکى از آیات قرآن هدف آفرینش انسان عبادت بیان شده است (6) که حکایت گر بعد معنوى نماز و اهمیت آن است، امام على(ع) فرمود: «الصلوة قربان لکل تقى (7)، نماز وسیله تقرب هر پرهیز کارى به خداوند است». در برخى از روایات از نماز به عنوان معراج مؤمن یاد شده که اشاره به آثار معنوى آن مىباشد.
2 - یاد خدا و آرامش روانى
در قرآن آمده است: «اقم الصلوة لذکرى(8)، نماز را بر پا دار تا به یاد من باشى».
یکى از نویسندگان در تفسیر این آیه مىنویسد: «روح واساس و هدف و پایه و مقدمه و نتیجه و بالاخره فلسفه نماز همان یاد خدا است. همان «ذکر اللَّه» است که در آیه فوق به عنوان برترین نتیجه بیان شده است» (9) ذکر و یاد خداوند نقش تعیین کننده در آرامش روانى دارد. نماز به عنوان ذکر خدا به انسانهاى نماز گذار آرامش مىدهد، «ألا بذکر اللَّه تطمئن القلوب(10)، آگاه باشید یاد خدا مایه اطمینان است».
3 - عامل باز دارنده از گناه
یکى از آثار مهم نماز جلوگیر از گناه است: «إنّ الصلوة تنهى عن الفحشا و المنکر»(11). طبیعت نماز از آن جا که انسان را به یاد خدا نیرومندترین عامل بازدارنده یعنى اعتقاد به مبدأ و معاد مىاندازد، داراى اثر بازدارندگى از فحشا و منکر است. انسان که به نماز مىایستد و تکبیر مىگوید، خدا را از همه چیز بالاتر مىشمرد... بدون شک در قلب و روح چنین انسانى، جنبشى به سوى حق و حرکت به سوى پاکى و جهشى به سوى تقوا پیدا مىشود...»(12)
4 - گناه زدایى
یکى از آثار بسیار مهم نماز گناه زدایى است. نماز وسیله شستشو از گناهان و مغفرت و آمرزش الهى است(13). پیامبر(ص) از یاران خود سؤال کرد: اگر بر در خانه یکى از شما نهرى از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهید، آیا چیزى از آلودگى و کثافت در بدن او مىماند؟ در پاسخ عرض کردند،نه. حضرت فرمود: نماز درست هماننداین آب جارى است. هر زمان که انسان نماز مىخواند، گناهانى که در میان دو نماز انجام شده است، از بین مىرود.»(14)
5 - غفلت زدایى
بزرگترین مصیبت براى رهروان راه حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کنند و غرق در زندگى مادى و لذائذ زودگذر گردند، اما نماز به حکم این که در فواصل مختلف در هر شبانه روز پنج بار انجام مىشود، مرتباً به انسان اخطار مىکند و هشدار مىدهد و هدف آفرینش او را خاطر نشان مىسازد... و این نعمت بزرگى است که انسان وسیلهاى در اختیار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه به او بیدار باش گوید.(15)
6 - تکبر زدایى
یکى از عوامل مهم تکبر زدایى نماز است، زیرا انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پیشانى بر خاک در برابر خدا مىگذارد و خود را ذره کوچکى در برابر عظمت او مىبیند، از این رو پردههاى غرور و خودخواهى را کنار مىزند. از این رو على(ع) بعد از بیان فلسفه عبادت، یکى از آثار نماز را تکبر زدایى بیان نمود: «خداوند ایمان را براى پاکسازى انسان هااز شرک واجب کرده است و نماز را براى پاکسازى از کبر»(16).
7 - عامل پرورش فضائل اخلاقى
نماز روح اخلاص و خداباورى را در انسان افزایش مىدهد و نتیجه آن پرورش فضایل اخلاقى است. انسان با نماز خواندن خود را از جهان محدود ماده و چهار دیوار طبیعت بیرون مىبرد و به ملکوت آسمانها دعوت مىکند و با فرشتگان هم صدا مىشود و خدا را درهمه حال حاضر و ناظر مىداند.
8 - همگرایى
علاوه بر آثار مذکور که معمولاً آثار نماز محسوب مىشودند، یکى از آثار مهم اجتماعى و سیاسى نماز، همگرایى است. برگزارى نماز جمعه و جماعت، وحدت مسلمانان را به نمایش مىگذارد زیرا مسلمانان با صفوف فشرده در کنار هم قرار گرفته و با اوضاع سیاسى و اجتماعى جهان آگاهى پیدا مىکنند. خطیب جمعه با بیان احکام و طرح مسایل سیاسى و اجتماعى به نمازگزاران رشد سیاسى مىدهد. شاید به خاطر آثار مهم نماز جمعه و جماعت است که در آموزههاى دینى به این دو فریضه اهمیت خاصى داده شده است.(17) پیامبر اسلام(ص) فرمود:
«خداوند نماز جمعه را بر شما واجب کرده است. هر کس آن را در حیات من یا بعد از وفات من به سبب کم اهمیتی یا انکار ترک کند، خداوند او را پریشان مىکند و به کار او برکت نمىدهد. بدانید نماز او قبول نمىشود، بدانید زکات او قبول نمىشود، بدانید حج او قبول نمىشود،..، تا از این کار توبه کند...»(18).
9 - نفى طاغوت و ایستاگى در مقابل ستم
انسانى که فقط خداوند را عبادت نماید در مقابل او سر تعظیم و تسلیم فرود آورد، هر چه غیر خداوند است، براى او حقیر و کوچک مىشود و کسى نمىتواند با ظلم و ستم بر او چیره شود. در مقابل گردنکشان و ظالمان سر تسلیم فرود نمىآورد و با طاغوت کنار نمىآید. خداوند این مسئله را یکى از اهداف بعثت پیامبر(ص) دانسته است: « میان هر امتى، پیامبرى را مبعوث کردیم تا خداوند را عبادت نمایید و از طاغوت (هر چه در مقابل خدا است) پرهیز کنید.(19)
پى نوشتها:
1 .فاطر (35) آیة 15.
2 .آل عمران (3) آیة 97
3 .عنکبوت (28) آیه 6.
4 .فجر (89) آیه 27-30.
5 .ذاریات (51) آیه 56.
6 .ذاریات(51)، آیه 56.
7 .نهج البلاغه، کلمات قصار، جمله 136، با اقتباس از: تفسیر نمونه، ج 16، ص 292.
8 .طه(20)، آیه 14.
9 .تفسیر نمونه، ج 16، ص 289.
10 .رعد(13)، آیه 28.
11 .عنکبوت (29)، آیه 45.
12 .تفسیر نمونه، ج 16، ص 284.
13 . همان، ص 290.
14 . وسایل الشیعه، ج 3، ص 7.
15 . تفسیر نمونه، ج 16، ص 290 - 291.
16 . نهج البلاغه، کلمات قصار 252.
17 . جمعه (62) آیهى 9، تفسیر نمونه، ج 24، ص 125 به بعد.
18 . وسایل الشیعه، ج 5، ص 7.
19 . نحل (16)، آیه 36.