1 ـ نزول قرآن: قرآن كريم به دو گونه نازل شده است:
ظاهر آيه شريفه «انّا انزلناه في ليلة القدر» اين است كه همه قرآن در شب قدر نازل شده است و چون تعبير به انزال كرده كه ظهور در يكپارچگي و دفعي بودن دارد نه تنزيل كه ظاهر در نزول تدريجي است.
1 ـ نزول يكباره در يك شب معين.
2 ـ نزول تدريجي در طول بيست و سه سال نبوّت پيامبر اكرم(ص).
آياتي چون «قرانا فرقناه لتقرأه علي الناس علي مكث ونزلناه تنزيلا»(11) نزول تدريجي قرآن را بيان ميكند.
در نزول دفعي (و يكپارچه)، قرآن كريم كه مركب از سورهها و آيات است يك دفعه نازل نشده است بلكه بصورت اجمال همه قرآن نازل شده است چون آياتي كه درباره وقايع شخصي و حوادث جزيي نازل شده ارتباط كامل با زمان و مكان و اشخاص و احوال خاصهاي دارد كه درباره آن اشخاص و آن احوال و در آن زمان و مكان نازل شده و معلوم است كه چنين آياتي درست در نميآيد مگر اينكه زمان و مكانش و واقعهاي كه دربارهاش نازل شده رخ دهد به طوري كه اگر از آن زمانها و مكانها و وقايع خاصه صرف نظر شود و فرض شود كه قرآن يك باره نازل شده، قهرا موارد آن آيات حذف ميشود و ديگر بر آنها تطبيق نميكنند، پس قرآن به همين هيئت كه هست دوبار نازل نشده بلكه بين دو نزول قرآن فرق است و فرق آن در اجمال و تفصيل است. همان اجمال و تفصيلي كه در آيه شريفه «كتاب احكمت اياته ثم فصّلت من لدن حكيم خبير»(12) به آن اشاره شده است. و در شب قدر قرآن كريم به صورت اجمال و يكپارچه بر پيامبر اكرم(ص) نازل شد و در طول بيست و سه سال به تفصيل و به تدريج و آيه به آيه نازل گرديد.
2 ـ تقدير امور:
خداوند متعال در شب قدر حوادث يك سال آينده را از قبيل مرگ و زندگي، وسعت يا تنگي روزي، سعادت و شقاوت، خير و شرّ، طاعت و معصيت و... تقدير ميكند.
در آيه شريفه «انا انزلناه في ليلة القدر»(13) كلمه «قدر» دلالت بر تقدير و اندازهگيري دارد و آيه شريفه «فيها يفرق كل امر حكيم»(14) كه در وصف شب قدر نازل شده است بر تقدير دلالت ميكند. چون كلمه «فرق» به معناي جدا سازي و مشخص كردن دو چيز از يكديگر است. و فرق هر امر حكيم جز اين معنا ندارد كه آن امر و آن واقعهاي كه بايد رخ دهد را با تقدير و اندازهگيري مشخص سازند. امور به حسب قضاي الهي داراي دو مرحلهاند، يكي اجمال و ابهام و ديگري تفصيل. و شب قدر به طوري كه از آيه «فيها يفرق كل امر حكيم» برميآيد شبي است كه امور از مرحله اجمال و ابهام به مرحله فرق و تفصيل بيرون ميآيند.
3 ـ نزول ملائكة و روح:
بر اساس آيه شريفه «تنزّل الملئكة والروح فيها باذن ربهم من كل امر»(15)، ملائكة و روح در اين شب به اذن پروردگارشان نازل ميشوند. مراد از روح آن روحي است كه از عالم امر است و خداي متعال دربارهاش فرموده است «قل الرّوح من امر ربي»(16). در اين كه مراد از امر چيست؟ بحثهاي مفصلي در تفسير شريف الميزان آمده است كه به جهت اختصار مبحث به دو روايت در مورد نزول ملائكة و اينكه روح چيست بسنده ميشود.
الف: پيامبر اكرم(ص) فرمود: وقتي شب قدر ميشود ملائكهاي كه ساكن در «سدرة المنتهي» هستند و جبرئيل يكي از ايشان است نازل ميشوند در حالي كه جبرئيل به اتفاق سايرين پرچمهايي را به همراه دارند.
يك پرچم بالاي قبر من، و يكي بر بالاي بيت المقدس و پرچمي در مسجد الحرام و پرچمي بر طور سينا نصب ميكنند و هيچ مؤمن و مؤمنهاي در اين نقاط نميماند مگر آنكه جبرئيل به او سلام ميكند، مگر كسي كه دائم الخمر و يا معتاد به خوردن گوشت خوك و يا زعفران ماليدن به بدن خود باشد(17).
ب: از امام صادق عليهالسلام در مورد روح سؤال شد. حضرت فرمودند: روح از جبرئيل بزرگتر است و جبرئيل از سنخ ملائكة است و روح از آن سنخ نيست مگر نميبيني خداي تعالي فرموده: «تنزل الملئكة والرّوح» پس معلوم ميشود روح غير از ملائكة است(18).
4 ـ سلام و امنيت:
قرآن كريم در بيان اين ويژگي شب قدر ميفرمايد: «سلام هي حتي مطلع الفجر»(19). كلمه سلام و سلامت به معناي عاري بودن از آفات ظاهري و باطني است. و جمله «سلام هي» اشاره به اين مطلب دارد كه عنايت الهي تعلّق گرفته است به اين كه رحمتش شامل همه آن بندگان بشود كه به سوي او روي ميآورند و نيز به اينكه در خصوص شب قدر باب عذابش بسته باشد. به اين معنا كه عذابي جديد نفرستد. و لازمه اين معنا اين است كه در اين شب كيد شيطانها هم مؤثر واقع نشود چنانكه در بعضي از روايات نيز به اين معنا اشاره شده است.
البته بعضي از مفسّرين گفتهاند: مراد از كلمه «سلام» اين است كه در شب قدر ملائكة از هر مؤمن مشغول به عبادت بگذرند، سلام ميدهند.
------------------------------------------
1 ـ دخان / 3 .
2 ـ بقره / 185 .
3 ـ قدر / 1 .
4 ـ ر. ك. مجمع البيان، ج 10، ص519 .
5 ـ ر.ك. تفسير الدر المنثور، ج6 .
6 ـ دخان / 6 .
7 ـ قدر / 4 .
8 ـ بقره / 185 .
9 ـ تفسير البرهان، ج4، ص488، ح26 .
10 ـ فروع كافي، ج4، ص157، ح4.
11 ـ اسراء / 106 .
12 ـ هود / 1.
13 ـ قدر / 1.
14 ـ دخان / 6 .
15 ـ قدر / 4 .
16 ـ اسراء / 85 .
17 ـ مجمع البيان، ج10، ص520 .
18 ـ تفسير برهان، ج4، ص481، ح1.
19 ـ قدر / 5 .