تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 63069
بازدید دیروز : 7590
بازدید هفته : 71518
بازدید ماه : 124796
بازدید کل : 10516551
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 25 / 7 / 1394

شباهت‏هاى امام حسين عليه السلام و عيسى مسيح(ع)

 

 1.قال انى عبد الله اتانى الكتاب و جعلنى نبيا و جعلنى مباركا اين ما كنت و اوصانى بالصلوة و الزكوة ما دمت‏حيا و برابوالدتى و لم يجعلنى جبارا شقيا و السلام على يوم ولدت و يوم اموت و يوم ابعث‏حيا (1) . 
2.بين حضرت عيسى در امت مسيح و حضرت امام حسين در امت اسلام وجه شباهتهايى هست،از آن جمله از حيث مادر كه مريم‏«سيدة النساء»است و همچنين حضرت زهرا.در باره حضرت مريم قرآن مى‏فرمايد:«و اذ قالت الملائكة يا مريم ان الله اصطفيك و طهرك و اصطفيك على نساء العالمين‏» (2) . 
در احاديث نيز وارد شده كه نظير اين خطاب براى حضرت زهرا(س) واقع شده.


شاعر مى‏گويد:

فان مريم احصنت فرجها *** و جاءت بعيسى كبدر الدجى 
فقد احصنت فاطم وجهها

و جاءت بسبطى نبى الهدى (3) 
مريم،صديقه آن امت است: 
«ما المسيح ابن مريم الا رسول قد خلت من قبله الرسل و امه صديقة كانا ياكلان الطعام‏» (4) . 
حضرت زهرا(س) صديقه طاهره اين امت است.در باره هر دو«بتول عذرا»گفته شده است. 
3.شباهت ديگر،در مدت حمل است.در حديث است(نفس المهموم،ص‏6،و بحار،جلد دهم،باب 11) كه مدت حمل سيد الشهداء شش ماه طول كشيد و هيچ كس شش ماهه متولد نشد كه در عين حال بماند مگر امام حسين علیه السلام و عيسى عليهما السلام.در حديث است كه آيه «و وصينا الانسان بوالديه احسانا حملته امه كرها و وضعته كرها و حمله و فصاله ثلثون شهرا حتى اذا بلغ اشده و بلغ اربعين سنة قال رب اوزعنى ان اشكر نعمتك التى انعمت على و على والدى و ان اعمل صالحا ترضيه و اصلح لى فى ذريتى انى تبت اليك و انى من المسلمين‏» (5) 
اشاره است‏به سيد الشهداء.عيسى برا بوالدتى بود و حسين وصينا الانسان بوالديه احسانا،عيسى گفت:انى عبد الله،در باره حسين نازل شد:انى من المسلمين. 
«عمرو بن سعيد بن عاص اشدق‏»حاكم مكه نامه‏اى نوشت‏به سيد الشهداء و حذره من النفاق و الشقاق (6) .حضرت در جواب نامه‏اش نوشت:«لم يشاقق الله و رسوله من دعا الى الله و عمل صالحا و قال انى من المسلمين‏» (7) .اشاره است‏به آيه كريمه «و من احسن قولا ممن دعا الى الله و عمل صالحا و قال اننى من المسلمين‏» (8) .

موضوعات مرتبط: ویژه نامه محرم94
برچسب‌ها: ویژه نامه محرم94
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 25 / 7 / 1394

ويژگيهاى امام حسين عليه السلام (3)

30)  آغاز و عنوان سوره ها در باره امام حسین علیه السلام


واژه گرانقدر
بسم اللّه
 آغاز و عنوان سوره هاست و حسين عليه السلام نيز عنوان شهادت و سالار شهيدان راه حقّ است .
اين واژه مقدّس يكصد و چهارده بار در قرآن به اراده خدا به كار رفته است و حسين عليه السلام نيز با الطاف خاصّ او به همين شمار، وسيله نجات وبخشايش و آمرزش دارد.


اين واژه پرشكوه به عنوان تكليف به هنگام ذبح و نحر حيوانات به زبان آورده مى شود و حسين عليه السلام نيز بدان دليل كه در سخت ترين شرايط و شيوه ، در راه حقّ و عدالت قربانى شد به هنگام ذبح و نحر قربانى ، خاطره اش تجديد مى گردد.
برداشت ديگرى از آيات  
در قرآن ، آياتى است كه نامها و نشانه ها و ويژگيهاى خاصّى دارد همانند آيات نور ، تطهير ، آية الكرسى ، آيات شفا و شفابخش ، آيات سجده ؛ و آياتى كه براى امور ويژه اى است و حسين عليه السلام نيز اينگونه است و داراى مقام والايى است كه علم و عظمتش ، به خاطر الطاف خاصّ خدا بر او، آسمانها و زمين را در برگرفته است و نيز دوآيه و نشانه نورانى دارد كه يك آيه نور در مورد سرمقدّس اوست و يك آيه نور در مورد پيكر مطهّرش .
نشانه و آيه نخست در راه شام براى بسيارى از مردم آشكار شد، ازجمله : هنگامى كه سر مقدّسش از كنار خانه زيد بن ارقم ، عبور داده شد، به ناگاه صاحب خانه درخشش نورى را نگريست كه از پنجره به درون خانه درخشيدن گرفت ، شگفت زده به دنبال منشاء نور دويد كه ديد از خورشيد وجود حسين عليه السلام و سر مقدّسى است كه بر فراز نيزه است و خود شنيد كه سوره كهف .
آيه و نشانه دوّم را كشاورزى از قبيله بنى اسد، كه شبانگاه عبورش ‍ به شهادتگاه حسين عليه السلام افتاد و انبوه پيكرهاى به خون خفته ياران حسين عليه السلام را در پهن دشت كربلا نظاره كرد، دريافت .
او مى گويد: در ميان شهيدان به خون خفته ، پيكرى را ديدم كه در ظلمت و سياهى شب ، همانند خورشيد درخشان نورافشانى مى كند و از فروغ نورش دشت غمبار كربلا روشن است و شيرى را ديدم كه در كنار آن پيكر مطهّر، سوگوار نشسته است .
و نيز در آن حضرت آيات شفابخش است ، در محبّت او شفاى بيماريهاى معنوى و روحى است و در تربت مقدّسش شفاى بيماريهاى جسمى .
در پيكر آن حضرت آيات چهارگانه اى است كه زيبنده است شيفتگان او به هنگام تفكّر و تصوّر آنها، چهره بر خاك نهند؛ همانگونه كه به هنگام تلاوت آيات سجده و شنيدن آنها بايد سجده كرد.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه محرم94
برچسب‌ها: ویژه نامه محرم94
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 25 / 7 / 1394

ويژگيهاى امام حسين عليه السلام (2)

28)  قرآن گويا  و شرح منزلگاه ها »»»»»  « تصویر منزلگاه ها » 
حسين عليه السلام امام برحقّ و پيشواى آسمانى و در حقيقت قرآن و كلام خداست ، كلام گويا و سخن حقيقى او، وجودش ‍ بسان كلام خداست و بيانگر كلام خاموش اوست و اين دو، قرآن خاموش و گويا، از هم گسست ناپذيرند ....


امام حسين عليه السلام و قرآن ، دو سرمايه گرانبها و جاودانه اند كه پيامبر گرامى از خود به يادگار نهاد و به امّت خويش به رسم امانت سپرد و در مورد حسين عليه السلام نكاتى را آشكار ساخت . او را با خود بر فراز منبر برد و فرمود:
هان اى مردم ! اين حسين است فرزند گرامى على و فاطمه ، او را به خوبى بشناسيد و گرامى اش بداريد.
و فرمود: خدايا! من حسين را نزد تو و ايمان آوردگان نيكو كردار، به رسم امانت مى نهم 
او امانت پيامبر در ميان امّت اوست ، آن هم نه تنها در عصر رسالت و پس از آن ، بلكه در همه قرون و اعصار و در ميان همه نسلها، تا روز رستاخيز.
پس شما اى امّت پيامبر! بايد نيكو بينديشيد كه اين امانت را چگونه پاس مى داريد؟
هدفهاى مشترك  
در مورد هدف هاى مشترك قرآن صامت و ناطق ، در همه ويژگيها و ارزشها و صفات ، نخست هر كدام را ترسيم و آنگاه به تطبيق آنها مى پردازيم تا به خوبى روشن شود كه چرا و چگونه او شريك قرآن است .
قرآن ، بشريّت را به اسلام رهنمون است و راه هاى هدايت و صلاح را براى مردم مى گشايد و حسين عليه السلام نيز همانگونه كه در بحثهاى پيش ، از نظرتان گذشت هدايتگر مردم به سوى ايمان و تقواست . و در همه زندگى ، به ويژه با پيكار قهرمانانه اش با بيدادگران اموى و با عاشورا و شهادت و شهادت گاهش بيانگر راههاى هدايت و معيار شناخت حقّ و باطل و پيروان آن است .
قرآن ، شب فرود آمدنش ، شب گرامى قدر است . و حسين عليه السلام كه قرآن ناطق است ، در شب ولادتش فرشتگان و روح الامين ، به اذن پروردگار فرود مى آيند. و درود و سلام تا سپيده سحر و طلوع فجر، از جانب خدا و به زبان جبرئيل ، ادامه دارد.
قرآن ، از هر كس كه آن را نيك تلاوت و بر آن مداومت كند، شفاعت مى نمايد. و قرآن ناطق نيز از هر كس كه او را عارفانه و عاشقانه و هدفدار زيارت كند و بر او سوگوارى نمايد، شفاعتش ‍ مى نمايد.
قرآن ، از نظر ساختار و اسلوب و هيئت و محتوا و ديگر ابعاد، به راستى معجزه است و قرآن ناطق نيز با سر مطهّر و پيكر به خون آغشته و خون جوشان و شهادتگاه گلگونش معجزه است، همانگونه كه اين واقعيت براى هر انسان انديشمندى در رخدادهاى گوناگون زندگى ، آشكار است .
قرآن ، همواره تازه است و با تكرار تلاوت و نگرش در آن ، نه بوى كهنگى مى دهد و نه خسته كننده است .
حسين عليه السلام نيز مصيبت هايش همواره تازه است و به خاطر تكرار و يادآورى بسيار، خسته كننده نيست .

موضوعات مرتبط: ویژه نامه محرم94
برچسب‌ها: ویژه نامه محرم94
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 25 / 7 / 1394

ويژگيهاى امام حسين عليه السلام

29)  قرآن و سوگوارى حسين عليه السلام   
طبق رواياتى كه در دست است ، خداوند در قرآن شريف از امامت و ولايت و شخصيّت امامان نور و سيره و روش و مسئوليّت آنان در صيانت از دين و ارزشهاى آسمانى ، ... و از شهادت و سوگ امام حسين عليه السلام كه در راه دين و قرآن حماسى ترين و شكوهمندانه ترين فداكارى را آفريد، سخن گفته است كه برخى آيات در اين مورد ترسيم مى گردد.


1- در مورد دوران باردارى مادرش بر او و ولادتش مى فرمايد:
وَوَصَّيْنَا الاِْنْسانَ بِوالِدَيْهِ اِحْساناً اَشُدَّهُ وَبَلَغَ اَرْبَعينَ سَنَةً قالَ رَبِّ اَوْزِعْنى اَنْ اَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتى اَنْعَمْتَ عَلَىَّ وَعَلى والِدَىَّ وَاَنْ اَعْمَلَ صالِحاً تَرْضيهُ وَاَصْلِحْ لى فى ذُرِّيَّتى اِنّى تُبْتُ اِلَيْك وَاِنّى مِنَ الْمُسْلِمينَ.
ما انسان را به نيكى كردن به پدر و مادرش سفارش كرديم مادرش ‍ (بار) او را در دوران باردارى به دشوارى حمل كرد و نيز به دشوارى (بار) او را بر زمين نهاد و دوران باردارى و از شير گرفتنش سى ماه است تا هنگامى كه به مرحله كمال خود برسد و به چهل سالگى درآيد مى گويد:
پروردگارا! به من الهام فرما تا سپاس نعمتى را كه تو بر من و پدر و مادرم ارزانى داشتى ، به جا آورم و تا كارهاى شايسته اى كه تو آن را مى پسندى انجام دهم .
پروردگارا! نسل مرا برايم شايسته ساز، چرا كه من به بارگاه تو روى آوردم و قطعاً از مسلمانان خواهم بود.
طبق اسناد معتبر روايت شده است كه چون فاطمه عليها السلام به حسين باردار شد، فرشته وحى بر پيامبر نازل گرديد و گفت : خداوند ضمن درود، شما را به ولادت فرزند گرانمايه اى از فاطمه ، كه ستمكاران امّتت ، پس از شما او را به شهادت مى رسانند، مژده مى دهد.
پيامبر ضمن پاسخ سلام و درود الهى به وسيله فرشته وحى ، گفت چنين فرزندى را با چنين رخدادى سهمگين و افتخارات بزرگ نمى طلبد.
فرشته وحى عروج كرد و بار ديگر فرود آمد كه پيام همان بود و پاسخ نيز همان .
بار سوّم فرودآمد و گفت : خداوند مژده ات مى دهد كه امامت و پيشوايى بشريّت را در نسل اين فرزندت قرارمى دهم . و پيامبر رضايت خويش را اعلام كرد. سپس موضوع را با دخت گرانمايه اش در ميان نهاد فاطمه عليها السلام نيز همانند پدرش پس از دريافت بشارت امامت و پيشوايى در نسل حسين عليه السلام بدان رضايت داد.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه محرم94
برچسب‌ها: ویژه نامه محرم94
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 25 / 7 / 1394

شخصیت شناسى امام حسین علیه السلام

امام حسین علیه السلام ، امام سوم شیعیان، شهید کربلا و ملقب به ثاراللّه است که نهضت عاشورا بر محور فداکارى و جان فشانى آن حضرت شکل گرفت.

حسین علیه السلام ، تاریخ بشرى را از حماسه و ایثار کرد و درس آزادگى و عزت به انسان ها آموخت. او با تقدیم خون خویش در کربلا، درخت اسلام را آبیارى کرد و مسلمانان را بیدار ساخت. پرداختن به شخصیت والا و الهى آن رادمرد جهان اسلام و بررسى جنبه هاى گوناگون حیات آسمانى آن سپهر ایمان، شناختى درخور و مجالى فراتر مى طلبد. در این بخش برآنیم در حد توان با گزینشى از مکارم اخلاق آن امام همام و سیره و سخن آن پیشواى بزرگ، ره توشه اى براى رهروان راه ولایت فراهم کنیم.

مراحل زندگانى امام حسین علیه السلام پیش از واقعه عاشورا

دوران کودکى

امام حسین علیه السلام ، ثمره پیوند حضرت على علیه السلام و حضرت فاطمه علیهاالسلام ، دختر پیامبراعظم صلى الله علیه و آله بود. وى شش سال از دوران کودکى خود را در زمان جد بزرگوارش رسول اللّه صلى الله علیه و آله سپرى کرد و در مکتب جدش تربیت یافت. او بسیار فروتن، خاشع، بخشنده، با گذشت، مهربان و شجاع بود.
پیامبر زمانى که امام حسین و امام حسن علیهماالسلام ، هفت سال بیشتر نداشتند، فرمود: «اینها سرور جوانان بهشتند».
دوره 25 ساله پس از رحلت پیامبر تا حکومت امیرالمؤمنین امام على علیه السلام 
در این دوره، روح لطیف او رحلت پیامبر بعد از آن، شهادت جان گداز مادر و خانه نشینى پدر و غصب فدک و... را دیده بود. در این دوران، امام حسین علیه السلام همیشه در کنار پدر بود و در جنگ ها شرکت مى کرد.
در واقعه حکمیت جنگ نهروان و [دیگر] جریان هاى پس از جنگ صفین نیز همه جا در رکاب پدر بود و آن همه بى وفایى ها و سست عنصرى هاى مردم را نسبت به پدر بزرگوار خود از نزدیک مى دید، با مرارت و تلخ کامى آن مصایب را تحمل مى کرد.
همه او را به عظمت و بزرگى مى شناختند. شجاعت او زبانزد عام و خاص بود. همه براى او احترام قائل بودند و در مقابل او تعظیم و تجلیل مى کردند».
پس از شهادت امیرالمؤمنین امام على علیه السلام : دوره غربت اهل بیت علیهم السلام 
امام حسین علیه السلام پس از شهادت امام على علیه السلام در کنار برادرش، امام حسن علیه السلام ، رهبر و پیشواى وقت بود و هنگام حرکت نیروهاى امام مجتبى علیه السلام به سمت شام، همراه آن حضرت در صحنه نظامى و پیشروى به سوى سپاه شام حضور داشت. هنگامى که معاویه، به امام حسن علیه السلام پیشنهاد صلح کرد، امام حسن علیه السلام ، او و عبداللّه بن جعفر را فراخواند و درباره این پیشنهاد با آن دو به گفت وگو پرداخت و بالاخره پس از متارکه جنگ و انعقاد پیمان صلح، همراه برادرش به شهر مدینه بازگشت و همان جا اقامت گزید.
امام حسین علیه السلام در زمان معاویه و آن شرایط خفقان بار که کسى جرئت اعتراض نداشت، در برابر مظالم معاویه به مبارزه و مخالفت برخاست. نامه هاى متعددى بین او و معاویه رد و بدل شد که نشانه موضع گیرى سخت و انقلابى امام حسین علیه السلام در برابر معاویه است.
معاویه به دنبال فعالیت هاى دامنه دار خود به منظور تثبیت ولى عهدى یزید، به مدینه سفر کرد تا از مردم به ویژه شخصیت هاى بزرگ این شهر که در رأس آنان امام حسین علیه السلام قرار داشت، بیعت بگیرد، ولى امام پاسخ کوبنده اى به او داد که همین پاسخ، سرآغاز مخالفت امام با یزید شد.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه محرم94
برچسب‌ها: ویژه نامه محرم94
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 25 / 7 / 1394

حرکت امام حسین علیه السلام بر اساس قرآن

امام حسین علیه السلام در طول مسیر به آیاتى استناد فرموده اند که عبارتند از:

1) آیه اول: آیه 33 سوره احزاب: همینکه نماینده یزید در مدینه تصمیم گرفت از امام حسین علیه السلام براى یزید بعیت بگیرد امام فرمود: واى بر تو، تو پلید هستى و ما خانواده اى هستیم که خداوند در شأن ما فرموده است:«همانا خداوند مى خواهد که از شما اهل بیت هر پلیدى (احتمالى، شک و شبهه اى) را بزداید و شما را چنانکه باید و شاید پاکیزه بدارد».
2) آیه دوم: آیه 88 سوره هود: امام حسین علیه السلام در پایان وصیت نامه اى که قبل از حرکت به کربلا نوشتند به این آیه استناد کردند:
«توفیق من جز به (اراده) خداوند نیست که بر او توکل کرده ام به او روى آورده ام».
3) آیه سوم: آیه 21 سوره قصص: همین که براى فرار از بیعت با یزید (در 28 رجب) از مدینه به سوى مکه خارج شدند این آیه را تلاوت فرمودند:
«آن گاه که (موسى) از آنجا ترسان و نگران بیرون شد گفت: پروردگارا! مرا از قوم ستمکار نجات بده».
4) آیه چهارم: آیه 78 سوره نساء: شیخ مفید مى گوید: هنگامى که امام حسین علیه السلام به سوى مدینه رهسپار شد گروه هایى از جن و فرشته براى یارى آن حضرت حاضر شدند اما امام آیات زیر را تلاوت فرمودند:
«هر کجا که باشید ولو در برج هاى استوار سربه فلک کشیده مرگ شما را فرامى گیرد» و «کسانى که کشته شدند در سرنوشتشان نوشته شده بود (با پاى خویش) به قتلگاه خود رهسپار مى شدند». 
5) آیه پنجم: آیه 22 سوره قصص: هنگامى که امام حسین علیه السلام شب جمعه سوم شعبان (قبل از حرکت به کربلا) وارد مکه شدند این آیه را تلاوت فرمود:
«چون روبه سوى مدین نهاد، گفت: باشد که پروردگارم مرا به راه راست راهنمایى کند»
6) آیه ششم: آیه 54 سوره توبه: امام هنگامى که با ابن عباس در مکه گفتگو مى کردند درباره بنى امیه این آیات را تلاوت فرمودند: 
«آنان به خداوند و پیامبر او کفر ورزیده و جز با حالت کسالت به نماز نپرداخته اند» و «با مردم ریاکارى کنند و خدا را جز اندکى یاد نمى کنند» و «در این میان (بین کفر و ایمان) سرگشته اند نه جزو آنان (مؤمنان) و نه جزو اینان (نامؤمنان) و هر کس که خداوند در گمراهى واگذردش، هرگز براى او بیرون شدنى نخواهد یافت».
7) آیه هفتم: آیه 41 سوره یونس: در آستانه عیدقربان که امام حسین علیه السلام از مکه به سوى کربلا حرکت کردند، نماینده یزید در مکه راه را بر حضرت بستند درگیرى را تازیانه رخ داد. به امام حسین علیه السلام گفت: مى ترسم شما میان مردم شکاف بیفکنى! حضرت این آیه را تلاوت فرمودند:
«عمل من از آن من و عمل شما از آن شما، شما از آنچه من مى کنم برى و من از آنجا شما مى کنید برى و برکنارم».

8) آیه هشتم: آیه 156 سوره بقره: هنگامى که در مسیر کربلا خبر شهادت مسلم را شنیدند فرمودند:
«کسانى که چون مصیبتى به آنان رسد گویند: ما از خداییم و به خدا بازمى گردیم».
9) آیه 10 سوره فتح: در نزدیکى کربلا همین که حر به امام گفت: چرا آمده اى؟ فرمود: نامه هاى دعوت شما مرا به این جا آورد ولى حالا پشیمان شده اید و این آیه را تلاوت فرمود:
«پس هرکس که پیمان شکند همانا به زیان خویش پیمان شکسته است»
10) آیه 23 سوره احزاب: در مسیر کربلا هنگامى که خبر شهادت نامه رسان خود «قیس بن مسهر صیداوى» را شنید، گریه کرد و این آیه را تلاوت فرمود:
«از ایشان کسى هست که برعهد خویش (تا پایان حیات) به سر برده است و کسى هست که (شهادت را) انتظار مى کشد و هیچ گونه تغییر و تبدیلى در کار نیاورده اند».
11) آیه 41 سوره قصص: همین که فرماندار کوفه (ابن زیاد) نامه رسمى براى حز فرستاد که راه را بر حسین علیه السلام ببندد و او نامه را به امام عرضه داشت امام این آیه را تلاوت فرمود:
«و آنان را پیشوایانى خواندیم که به سوى آتش دوزخ دعوت مى کنند و روز قیامت یارى نمى یابند».
12) آیه 19 سوره 58 : امام حسین علیه السلام در کربلا درباره لشکر یزید براى دختر من سکینه این آیه را تلاوت فرمود:
«شیطان بر آنان دست یافت، سپس یاد خدا را از خاطر آنان برد».
13) آیه 71 سوره یونس: در روز عاشورا براى لشکر یزید این آیه را تلاوت فرمود:
«شما با شریکانى که قائلید کارتان را هماهنگ و عزمتان را جزم کنید، سپس در کارتان پرده پوشى نکنید، آن گاه کار مرا یکسره کنید و *** ندهید».

موضوعات مرتبط: ویژه نامه محرم94
برچسب‌ها: ویژه نامه محرم94
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 25 / 7 / 1394

آدم ابوالبشر از پنج نوری که هنگام خلقتش دید ، از خداوند سوال می کند؟

ابوهريره از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله عليه روايت كرده است: هنگامى كه خدا آدم را آفريد در سمت راست عرش پنج شبح نور ديد كه در سجده و ركوع هستند آدم پرسيد: اين پنج شبح كه در هيبت و صورت من هستند كيانند؟ پاسخ آمد:
اينان پنج تن از فرزندان تو هستند كه پنج نام براى آنها از نام هاى خود مشتق كرده ام و اگر براى ايشان نبود، بهشت و جهنم و عرش و كرسى آسمان و زمين و فرشتگان و آدميان و جنيان را نمى آفريدم، پس من محمود و اين محمد است، و من عالى هستم و اين على است، و من فاطرم و اين فاطمه است و من احسانم و اين حسن است، و من محسنم، و اين حسين است، به عزتم سوگند كه هر كس ذره اى از كينه ايشان در دل داشته باشد، او را داخل آتش مى كنم ايشان برگزيدگان من هستند و به ايشان نجات مى دهم، و به ايشان هلاك مى كنم، هرگاه حاجتى دارى به اين پنج تن متوسل شود، پس ‍ پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود: ماييم كشتى نجات، هر كس به آن متعلق شود نجات يابد و هر كس از آن برگردد هلاك شود.
پرتوى از عظمت حسين عليه السلام، ص 58

چند برش از زندگی امام حسین علیه السلام

از به دنیا آمدن حسین(ع) هفت روز گذشته بود که اسماء دوباره بردش پیش پیامبر (ص). پدر بزرگ برای نوزاد گوسفند قربانی کرد و هم وزن موهای سرش نقره صدقه داد. اسماء باز هم گریة پیامبر(ص) را دید. این بار طاقت نیاورد. نتوانست نپرسد. پرسید: "این گریه برای چیست؟ هم امروز و هم روز تولد؟"
گفت: "گریه می‌کنم برای نوه ‌ام. روزی می‌آید که یک عده ستمکار از بنی امیه او را می‌کشند."

-----------------
فاطمه(س) خواب است. حسین(ع) گریه می‌کند. یک دفعه گهواره شروع می‌کند به تکان خوردن. صدای لالایی شنیده می‌شود. حسین آرام می‌گیرد. ماجرا را که برای محمد (ص) تعریف می‌کنند، می‌گوید : "جبرئیل بوده، جبرئیل امین."
-----------------
خیلی دوستش داشت. خودش را از حسین و حسین را خود می‌شمرد. روزی پیامبر روی منبر سخنرانی می‌کرد. ناگهان خطبه را قطع کرد و به میان مسجد آمد. حسین که زمین خورده بود را بغل گرفت و بوسید و به نگاه‌های متعجب مردم گفت:
"خدا به من چنین امر فرموده!"
-----------------
پیرمرد داشت وضو می‌گرفت. صدای دو پسر بچه را شنید. بحث می‌کردند که وضوی کدام‌ شان درست است. پیرمرد توجهی نکرد. آمدند پیش او. گفتند: "ما وضو می‌گیریم؛ شما ببینید وضوی کداممان درست است." وضو گرفتند. صحیح و کامل. پیرمرد خنده‌اش گرفت. گفت: "وضوی هر دوتان حرف ندارد. این منم که با این سن و سال اشتباهی وضو می‌گیرم."
نقشه حسن و حسین گرفته بود.
--------------------------
پرسید: "آن کسی که آنجا وسط نشسته، کیست؟"
گفتند: "حسین، پسر علی."
پیش خودش گفت بروم قربه الی الله کمی به او فحش بدهم. آمد ایستاد روبرویش. تا می‌توانست فحش داد و لعنت کرد. هم خودش را، هم پدرش را. گفت شما منافقید، شما اسلام را خراب کردید و از این حرف‌ها. وقتی خسته شد دهانش را بست.
حسین گفت: "اهل شامی؟" مرد گفت: " بله". گفت:‌ "می‌دانم. شامی‌ها این‌طوری هستند. پس حتماً غریبی و جایی هم نداری. بیا برویم خانه ‌ی ما. مهمان ما باش. غذایی بخور. استراحتی بکن."
مرد بعداً می ‌گفت: "دوست داشتم آن موقع زمین شکافته شود و من را ببلعد."
--------------------------
به آنهایی که از این و آن کمک می‌خواستند می‌گفت: "از کسی پول نخواهید مگر برای فقر شدید یا پرداخت بدهی یا پرداخت دیه."
به آنهایی که وضع مالی‌ شان خوب بود می‌گفت: "اگر کسی از شما پول خواست حتماً به او بدهید. او با این کار آبروی خودش را برده، شما با رد کردنش آبروی خودتان را نبرید."
----------------------
می‌گفتند: "ای پسر پیامبر! چرا این قدر از خدا می‌ترسی؟"
می‌گفت: "فقط کسی در قیامت امنیت دارد که در دنیا از خدا بترسد."
خودش وضو که می‌خواست بگیرد رنگش زرد می‌شد، بدنش شروع می‌کرد به لرزیدن.
--------------------------
رفتم پیش او و گفتم: "ضمانت کسی را کرده‌ام و حالا به اندازه‌ی یک دیه کامل بدهکار شده‌ام، پولش را ندارم. کمکم کنید!" گفت: "سه سؤال می‌پرسم. اگر یکی را جواب بدهی، یک سوم نیازت را به تو می‌دهم، اگر دوتا، دو سوم و اگر به سه سؤالم جواب بدهی، همه بدهکاری ‌ات را می‌دهم.
- برترین اعمال؟ گفتم: "ایمان به خدا".
- زینت آدمی؟ گفتم: "دانشی که با بردباری همراه باشد."
- اگر نداشت؟
- ثروتی که با جوان‌مردی همراه باشد.
- اگر نداشت؟
- فقری که با شکیبایی همراه باشد.
- اگر این را هم نداشت.
مکث کردم. گفتم: "بهتر است صاعقه‌ ای از آسمان بیاید و چنین آدمی را بسوزاند." خندید. یک کیسه‌ی پول داد و یک انگشتر. صدایش هنوز در گوشم است: "جدم می‌گفت به هر کس به اندازه معرفتش بخشش کنید."
-----------------------
بار اولی که به مدینه می‌رفتم. فقیر بودم و غریب. پرسیدم: "دست و دل‌بازترین آدم این شهر کیست؟" گفتند: "حسین بن علی(ع)." دنبالش گشتم. توی مسجد پیدایش کردم. مشغول نماز بود. جلویش ایستادم. شروع کردم به شعر خواندن. فی البداهه. در مدح سخاوت و بخشندگی‌اش. راه که افتاد به سمت خانه‌اش، دنبالش رفتم و پشت در خانه‌ اش ایستادم. کمی که گذشت دستش را از لای در بیرون آورد. چهار هزار دینار پول ریخته بود توی عبایش، داد دستم. چند بیت شعر هم خواند، انگار شرمنده باشد. گریه‌ ام گرفت. گفت: "چرا گریه می‌کنی؟ نکند کم است؟" گفتم: "نه، گریه می‌کنم برای این دست ها که چطور با این همه بخشندگی زیر خاک می‌رود."
------------------------
غذای هر روزمان تکه ‌ای نان خشک بود، تازه آن هم اگر پیدا می‌شد. آن روز هم مثل همیشه. نه، مثل همیشه نبود. خجالت کشیدیم دعوتش کنیم اما، دل به دریا زدیم. خواستیم همراهی‌مان کند.
لبخند روی لبهایش نشست. از اسب پایین آمد. نشست کنارمان. حسین(ع) مهمان ما شد با تکه‌ای نان خشک.
--------------------------
خودش هم می‌دانست مستحق تنبیه است. چشمش که به شلاق افتاد، رنگ از صورتش پرید. یاد قرآن افتاد؛ از اخلاق اربابش خبر داشت. گفت: "والکاظمین الغیظ!" حسین(ع) دستش را بالا آورد: "رهایش کنید."
- والعافین عن الناس.
- از گناهت گذشتم.
- والله یحب المحسنین.
- تو را آزاد می‌کنم در راه خدا با دو برابر حقوق همیشگی‌ات.
-------------------
کسی حق نداشت اسم علی(ع) را بیاورد مگر برای طعن و لعن و فحاشی. دستور معاویه بود. حسین(ع) باید اسم پدر را زنده نگه می‌داشت. اسم پسرهایش را گذاشت علی.
علی اکبر. علی اوسط. علی اصغر.
------------------
گفت: "یک وظیفه را انجام دهید، بقیه‌ی کارها درست می‌شود؛ امر به معروف و نهی از منکر." یادشان آورد که قرآن علمای یهود را سرزنش کرده بود به خاطر صبرشان بر ظلم و فساد جامعه و بیشتر گفت از اوضاع زمانة خودشان. اما کیسه‌های پول بنی امیه، گوشها را کر کرده بود.
-------------------
صبح مروان او را توی کوچه دید. گفت: "یک نصیحتی می‌خواهم به تو بکنم. اگر با یزید بیعت کنی هم برای دنیایت خوب است، هم برای آخرتت."
حسین(ع) گفت: "انا لله و انا الیه راجعون. آن وقت دیگر فاتحه اسلام خوانده است، با این خلیفه مگر چیزی هم از اسلام می‌ماند؟"
--------------------
نشست سر قبر پیامبر(ص). آمده بود خداحافظی کند. حرف هایش را که زد خوابش برد. خواب جدش را دید. بغلش کرد و پیشانی‌اش را بوسید.
گفت: "حسین عزیزم! به پا خیز که وقت وفا به پیمان است. معبودت می‌خواهد تو را در قربانگاه ببیند."

منبع : کتاب جلوه های عاشقی
سند داستان ها:
منتهی الامال ج1ص337
2-بحارالانوار ج44ص198
3-موسوعةکلمات الحسین (ع)
4-سیره امام حسین (ع)ص29
5-منتهی الامال ج1ص20
6-سیره امام حسین (ع)ص32
7- سیره امام حسین (ع)ص52
8- بحارالانوار ج44ص196
9- منتهی الامال ج1ص342
10- منتهی الامال ج1ص342
11- بحارالانوار ج44ص195
12-انقلاب عاشوراص102
13-عقل سرخ ص86
14- منتهی الامال ج1ص357
15-لهوف ص90 
منبع: گفتمان معنویت

موضوعات مرتبط: ویژه نامه محرم94
برچسب‌ها: ویژه نامه محرم94
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 25 / 7 / 1394






لجه ای از بحر کلام نورانی سالار شهیدان 


قال اباعبدالله الحسین علیه السلام 

اَ يُّهَا النّاسُ نافِسوا فِى المَکارِمِ وَ سارِعوا فِى المَغانِمِ وَ لا تَحتَسِبوا بِمَعروفٍ لَم تَجعَلوا

امام حسین علیه السلام می فرمایند:


اى مردم در خوبى ‏ها با یکدیگر رقابت کنید و در بهره گرفتن از فرصت‏ها شتاب نمایید
و کار نیکى را که در انجامش شتاب نکرده‏اید، به حساب نیاورید.

(بحارالأنوار، ج 75، ص 121)



موضوعات مرتبط: ویژه نامه محرم94
برچسب‌ها: ویژه نامه محرم94
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 23 / 7 / 1394

ولادت امام حسين بن علي عليه السلام

ابو عبد الله  حسين بن علي بن ابي طالب عليهم السلام، سومين امام از اهل بيت طاهرين و دومين نواده رسول خدا صلي الله عليه و آله و يکي از دو سرور جوانان اهل بهشت و دو گل خوشبوي محمد مصطفي و يکي از پنج نفر اصحاب کساست.


او در سوم ماه شعبان سال چهارم هجري، در شهر مدينه و در خانه‏ وحي و ولايت، چشم به جهان گشود. 
چون خبر  ولادتش به پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله رسيد، به خانه‏ علي و فاطمه عليهما السلام آمد و اسماء [1] را فرمود تا کودکش را بياورد. اسماء او را در پارچه‏اي سپيد پيچيد و خدمت رسول اکرم (ص) برد، آن گرامي به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت [2] . 
به روزهاي اول يا هفتمين روز ولادت با سعادتش، امين وحي الهي، جبرئيل، فرود آمد و گفت: سلام خداوند بر تو باد اي رسول خدا، اين نوزاد را به نام ‏پسر کوچک هارون ‏«شبير» [3] که به عربي‏«حسين‏» خوانده مي‏شود، نام بگذار. [4]  چون علي (ع) براي تو بسان هارون براي موسي بن عمران است جز آنکه تو خاتم پيغمبران هستي. 
و به اين ترتيب نام پر عظمت ‏«حسين‏» از جانب پروردگار، براي دومين فرزند علي و فاطمه عليهما السلام انتخاب شد. 
به روز هفتم ولادتش،فاطمه‏ي زهراء که سلام خداوند بر او باد، گوسفندي را براي فرزندش به عنوان عقيقه [5]  کشت و سر آن حضرت را تراشيد و هم وزن موي سر او نقره صدقه داد. [6] 
اين نمايه ضمن ارتباط به نمودار و ويژه نامه ي امام حسين (ع) در بردارنده ي 5 مطلب براي تشريح تولد آن امام همام مي باشد. 
______________________________________
[1] - احتمال دارد منظور از اسماء، دختر يزيد بن سکن انصاري باشد.ر.به.ک.اعيان الشيعه جزء 11 ص 167. «به نقل از: کتاب " پيشواي سوم "» 
[2] - امالي شيخ طوسي ج 1 ص 377. «به نقل از:همان» 
[3] - شبر بر وزن حسن و شبير بر وزن حسين و مشبر بر وزن محسن نام پسران هارون بوده است و پيغمبر اسلام (ص) فرزندان خود حسن و حسين و محسن را به اين سه نام ناميده است- تاج العروس ج 3 ص 389،اين سه کلمه در زبان عبري همان معني را دارد که حسن و حسين و محسن در زبان عربي دارد- لسان العرب ج 6 ص 60. «به نقل از:همان» 
[4] - معاني الاخبار ص 57 «به نقل از:همان» 
[5] - در منابع اسلامي در باره‏ي عقيقه سفارش فراوان شده و براي سلامتي فرزند بسيار مؤثر دانسته شده است،ر.به.ک.وسائل الشيعه ج 15 ص 143 به بعد. «به نقل از:همان» 
[6] - کافي ج 6 ص 33. «به نقل از:همان»

 

 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه محرم94
برچسب‌ها: ویژه نامه محرم94
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی