نظر قرآن پیرامون نظریه تکامل داروین چیست؟
سوال
لطفا نظر خود را در مورد نظریه ی داروین پیرامون تکامل بفرمایید، چون من شنیده ام که آقای مشکینی آن را قبول دارند ، آیا این نظر بر خلاف قرآن نیست؟
پاسخ
بررسی و نقد هر مسأله و گزاره علمی باید با متد و شیوههای خاص آن علم صورت بگیرد مثلا مسائل شناختی را نمیشود با علوم نقلی تحقیق کرد چنان چه علوم نقلی را با علوم زیست شناسی نمیتوان بررسی نمود مثلا حوادث تاریخی را نمیشود با ادله فلسفی و براهین عقلی ثابت نمود پس هر علمی را باید با شیوه و متد آن نفی یا اثبات نمود. در مورد نظریه تکامل انواع (ترانسفورمیسم) یا اصالت انواع (فیکسیسم) باید گفت که اینها نظریههای زیست شناختی هستند و جز با متد آن قابل پاسخگویی نیستند اما بررسی نظر قرآن با دو پیش فرض در این زمینه میتواند مقبول و مطلوب باشد:
الف: قرآن وحی و کلام الهی است.
ب: در قرآن باطل راه ندارد و آن چه گفته است مطابق با واقع است.
با این دو مقدمه میتوان با نظر قرآن در مورد این اصل زیست شناسی قضاوت نمود.
البته نباید از نظر دور داشت که تصویر عامیانه از تطور انواع با تصویر عالمانه آن بسیار متفاوت است و این جا گنجایش پرداختن به آن را ندارد.
ظاهر قرآن در مورد بشر نظریه فیکسیسم است و نه ترانسفورمیسم و اگر فرض شود که نظریه ترانسفورمیسم قطعی است چارهای جز توجیه ظاهر قرآن نیست و دانشمندان برای اصل این تعارض دست به توجیهاتی زدهاند چنان چه شهید مطهری داستان خلقت بشر در قرآن را زبان سمبلیک میداند البته نه به این معنا که (آدم) نام شخص نبوده و وجود عینی نداشته است بلکه به این معنا که از نظر خلقت حیرت انگیز آدم در قرآن از آن نتیجه گیری نشده است [1] و مصباح یزدی به فرض صحت این نظریه خلقت انسان را معجزه میداند و میگوید قرآن کتاب علم نیست و برای شناساندن طبیعت نیامده است و اگر مطالبی راجع به علوم و... در آن مطرح شده اصالتا مورد توجه نبوده است چرا که مقصود اصلی هدایت بشر و ساختن انسان است. [2] در این میان آیت اللّه مشکینی آیات مربوط به خلقت را به 5 دسته تقسیم کرده است که بعضی از آنان با نظریه تکامل انواع مخالفت ندارند و آقای مشکینی میخواهد با این بیان بگوید که اولا زبان قرآن با علوم هماهنگ است و ثانیا نظریه تطور انواع با توحید ناسازگار نیست.
ولی مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان عقیده دارد که اگر چه در قرآن برای نفی و اثبات این نظریه نص (سخنی که هیچ گونه احتمال دیگر در آن نباشد) نداریم و هر چه داریم ظواهر قرآن است (که این ظواهر بسیار بیّّن و قریب به نصّ است) میفرماید: منتهی شدن بشر موجود امروزی با تناسل به یک زن و مرد مدلول ظهوری قریب به نص آیات شریفه بوده و قابل تفسیر نمیباشند و اگرچه (قبول این مطلب) از ضروریات دین نیست ولی از ضروریات قرآنی میباشد [3] و هم میفرماید:
ظاهر قریب به تصریح آیات قرآن دلالت بر این دارد که بشر امروزی از نسل دو نفر زن و مرد معین هستند و مرد در قرآن آدم نامیده شده است و آن مرد و زن از پدر و مادری به وجود نیامده بلکه از خاک یا گل یا گل پخته و یا از زمین پدید آمدهاند [4] و هم فرموده است : اما اعتقاد به این که نسل بشری به فردی از انسان کامل (از جهت فکری) از طریق توالد بر اساس قوانین تنازع در بقا و انتخاب اصلح میرسد که او از انسان غیر کامل به دنیا آمده است با آیه زیر دفع میگردد که « إِنَّ مَثَلَ عیسی عِنْدَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ » [5] به علاوه دلیلی که بر این اعتقاد اقامه شده است (مراد دلایل علمی اعم از شواهد فیزیولوژیکی، آناتومی تطبیقی، جنین شناسی حیوانات فسیل شناسی و... میباشد) از اثبات مدعایشان عاجز است. [6]
برای مطالعه بیشتر به کتب معارف قرآن آیت الله مصباح یزدی، علل گرایش به مادیگری شهید مطهری خلقت انسان دکتر ید الله سحابی، تکامل در قرآن آیت الله مشکینی، تفسیر المیزان جلد 16، و موضع علم و دین در خلقت انسان احد فرامرز قراملکی رجوع شود .
[1] مجموعه آثار، ج 1، ص 515 ـ 514.
[2] معارف قرآن، درس33.
[3] تفسیر المیزان، ج 16، ص 169، القول فی الانسان الأولی.
[4] تفسیر المیزان، ج 16، ص 269.
[5] سوره آل عمران، آیه 59.
[6] تفسیر المیزان، ج 16، ص 270.
نظرات شما عزیزان: